**بسمه تعالی شانه
مراقبات روزهای پایانی ماه شعبان
اباصلت هروی میگوید: جمعۀ آخر ماه شعبان خدمت امام رضا علیه السّلام رسیدم. حضرت فرمودند:
ای اباصلت! اکثر ماه شعبان رفت و امروز جمعۀ آخر ماه است، پس تقصیرها و کوتاهیهای گذشته را در بقیۀ این ماه جبران کن و به آنچه برای تو سودمند است روی آور، بسیار دعا کن و استغفار نما و قرآن را بسیار تلاوت کن و از گناهان خود توبه نما تا وقتی که ماه رمضان داخل میشود، خود را برای خدا خالص ساخته باشی و هر دَیْن و امانتی بر عهده داری، ادا کن و کینۀ هر کس که در دل داری بیرون نما و گناهانی را که انجام میدادی ترک کن و از خدا بترس و در امور پنهان و آشکار خود بر خدا توکّل نما که هر کس بر خدا توکّل کند، خداوند امور او را کفایت مینماید و در بقیۀ این ماه این دعا را بسیار بخوان:
«اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَكُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِی مَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِيمَا بَقِیَ مِنْهُ»
«خدايا اگر در آنچه از ماه شعبان گذشت ما را نیامرزیدهای، در آن قسمت که از این ماه مانده ما را بیامرز»
امام علیه السّلام در ادامه فرمودند:
خداوند به احترام و عظمت ماه مبارک رمضان، بندههای بسیاری را در ماه شعبان از آتش جهنّم آزاد میگرداند.
التماس دعا
صادقزاده
╭┅┈𑁍▹﷽◃𑁍╼┅╮
𑁍▹ @Quran124 ◃𑁍
╰┅╾┈ 𑁍▹ ◃𑁍┈┈┅╯
💠نیاز روح به نیایش
🤲مروری بربرخی ازمضامین مناجات شعبانیه ⏬(قسمت سیزدهم)
🖇 موضوع این قسمت:
پوشانندگی گناهان در دنیا و نیاز بیشتر به آن در آخرت
🎙 استاد صادقزاده
❀🌺✨🌺✨🌺❀
💠 «الهی قد سترت علیّ ذنوبا فی الدنیا
و انا احوج الی سترها علیّ منک فی الاخری»
خدایا در دنیا چقدر من گناه کردم و تو پرده پوشاندی، چقدر آلودگی به بار آوردم و تو با ستّاریتت آن را از چشم خلق مخفی کردی، گناهان بسیاری را در دنیا پرده پوشاندی و نگذاشتی احدی خبردار شود که اگر این پرده پوشی تو نبود مگر من می توانستم در جامعه زندگی کنم؟! مگر می توانستم سرم را جلوی خلقت بلند کنم؟! مگر می توانستم در چشم کسی نگاه کنم؟! با این همه آلودگی، با این همه معصیت و گناه؟! تو پوشاندی.
🤲 [خدایا ! در دنیا محتاج به پرده پوشی تو بودم، اما در آخرت به مراتب به این ستاریت محتاج ترم.]
اینجا این نکته را بگویم که گناهی را که خدا پوشانده خدا نکند خلق درصدد این باشند که برملا کنند!
نکند اهل تجسس در عیوب خلق باشیم و بخواهیم پتۀ افراد را روی آب بیندازیم و گاهی اوقات با تعبیرات به ظاهر خیلی موجه افشاگری کنیم.
مثلا به این خاطر که خط سیاسی آن فرد با ما نمی خواند یا سلیقۀ مدیریتی اش با ما فرق می کند. مگر جایز است؟!
اگر کسی جرمی مرتکب شده، و خدا آن را پوشانده است، ما حقّ تجسس نداریم!
اگر هم آن جرم علنی و اثبات شد آن مجرم را می برند و تنبیه می کنند، مگر این که مجرمی جرمی را علنا در جامعه مرتکب شده باشد که آن وقت به خاطر جنبۀ بازدارندگی اش خود اسلام گفته آن حد شرعی را در بین جمعیت بزنند تا دیگران متنبه بشوند و جرات نکنند مرتکب چنین جرمی بشوند،
والا جز این گونه موارد که بسیار در بین احکام اسلام استثنایی است در سایر موارد احدی حق #تجسس نداریم که برویم کنکاش کنیم، کنترل کنیم و گوش بسپاریم که عیبی از کسی پیدا کنیم و برملا کنیم و با او تسویه حساب کنیم!
مثلا در انتخابات رقیب ما است و می خواهیم از میدان او را به در کنیم، برویم شنود بگذاریم، تعقیب کنیم و غیره تا عیبی از او پیدا کنیم و طوری در جامعه آبرویش را ببریم که فردا نتواند کاندیدا بشود و جلوی ما علم شود! پناه می بریم به خدا! گناهی را که خدا پوشاند احدی حق ندارد آن را علنی و برملا کند!
و اگر می خواهیم خدا ما را بپوشاند، باید خلق را بپوشانیم. ولو مطلع شدیم، تجسس که هیچ! خدا فرمود: «لا تجسسوا» (سورۀ حجرات، آیۀ ۱۲) این که برویم جستجو کنیم که عیبی را پیدا کنیم که در مورد این کار پناه می بریم به خدا! نه، اگر تصادفا عیبی جلوی چشممان قرار گرفت و دیدیم،
👈 اگر می خواهیم خدا ما را بپوشاند ما هم بپوشانیم. حتی اگر به آن عیب فرد یقین هم داشته باشیم! واجب که نیست بگوییم! مخفی کنیم «کما تدین تدان»
«به هر روشی که تو رفتار کنی، خدا با تو رفتار خواهد کرد.»
بپوشانی تو را می پوشاند، رسوا کنی رسوایت می کند!
ای کاش سلیقۀ همۀ ما عوض شود. آخر چرا در عیوب خلق تجسس می کنیم؟ در حسن خلق تجسس کنیم. آیا این زیباتر نیست؟!
این دستگاه های نظارتی، بازرسی ها، تشکیلات حراستی و امنیتی اینها بروند جستجو کنند آن کارهای زبدۀ بسیار برجسته ای که افراد انجام داده اند و هیچ کس متوجه نشده است، بروند اینها را کشف کنند، اینها را تجلیل و تقدیر کنند، آن وقت ببینند اثرش چیست.
«یا من اظهر الجمیل و ستر القبیح»
«ای خدایی که جمیل و زیبا را اظهار و برملا می کنی، اما آن چیزی را که زشت و قبیح است می پوشانی.»
مگر عبد نباید متخلّق به اخلاق الله باشد؟! ان شاءالله این روحیات را از آموزه های دینی مان بیاموزیم. در ادارۀ زندگی اجتماعیمان هم اینها را به کار ببریم. مدل ما مدلی نباشد که در دنیای کفر و بی ایمانی در غرب و شرق عالم طبق آن مدل حکومت را اداره می کنند و ما هم بخواهیم آن گونه جامعه را اداره کنیم! بیاییم سراغ آموزه های دینی مان ببینیم به ما چه می گوید!
خدایا گناهان زیادی را در دنیا بر خلقت پوشاندی، نگذاشتی گناهان من را ببینند، من در آخرت به مراتب به پرده پوشی تو محتاج
ترم.
ادامه دارد...⬅️
〰〰〰🌺🍃〰〰〰〰
تقدیمی👆 اندیشکده "علوم قرآن، عرفان، اخلاق و عقاید" وابسته به "دانشگاه ملی جهاد مجازی"
❀🌺✨❀❀❀✨🌺❀
عشق و عرفان
(قسمت هفتاد و سوم )
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل دوازدهم :مراقبه
ادامه...
مراقبه و ثمرات آن :
در مراقبه نسبت به گناه و آلودگى ها، در آغاز راه كه سالك هنوز اراده و تقواى راسخ و مستحكمى ندارد، با شناختى كه از ضعفها و آسيب پذيرىهاى خود دارد، از حضور در صحنه هايى كه ميداند زمينه ى مساعدى براى لغزش او مى باشند و احتمال آلوده شدنش به معصيت در آن محيط ها زياد است، بايد حتّيالامكان اجتناب كند تا دچار لغزش و گناه نشود. و اگر در موردى، در عين نفرت و انزجار از بودن در چنان محيط هايى، وادار و ناچار به حضور شد، بايد به خدا پناه ببرد و با اقرار و اعتراف به ضعف خود در پيشگاه الهى، از خداوند براى نلغزيدن به ورطه ى گناه و پليدى، مدد بطلبد و در طول مدّت حضور در آن محيط، بهدقّت مراقب حالات و رفتار خويش باشد و ظاهر و باطن خود را به طور مضاعف تحت كنترل گيرد تا به مدد الهى از آلودگى به معصيت مصون بماند. حالت مراقبه ى چنين شخصى را به كسى مى توان تشبيه كرد كه در حالى كه ميداند كف كفشش عاج ندارد و كاملاً صاف است، مى خواهد روى زمين يخ زده و لغزندهاى راه برود. چنين شخصى با دقّت و حساب شده گام برميدارد و با تمام وجود مراقب قدم گذاردن خود است.
با استمرار مراقبه، دستاوردهاى ارزشمندى نصيب سالك مى شود كه به مهمترين آنها اشاره مى شود :
1. مراقبه در آغاز با نوعى تقلّا و زحمت عبد انجام مى شود. امّا در صورت استمرار، به تدريج ملكه ى مراقبه در روح شخص ايجاد مى شود و در پى آن، بدون زحمت و تقلّا، شخص دائماً مراقب ظاهر و باطن خود است و درون و برون خويش را در كنترل دارد.
2. استمرار مراقبه، روح تقوا و ورع را در درون شخص ايجاد مى كند و اراده ى ايمانى او را براى پايدارى در مسير پاكى ها و نيكى ها استحكام مى بخشد؛ به نحوى كه شخص قادر مى شود بهآسانى بر تمنّيات نفسانى و وساوس شيطانى غلبه كند و در راه طاعت و بندگى خداى متعال ثابت قدم بماند.
3. با استمرار مراقبه، به تدريج سطح مراقبه ى سالك بالا ميرود. مراقبه ى سالك در ابتدا محدود به عدم ارتكاب معصيت، يعنى ترك نكردن واجب و انجام ندادن حرام است. در مرتبه ى بعد سالك مراقبت مى كند فكر معصيت به ذهن و دل او راه پيدا نكند و اگر در موردى انديشه ى آلودهاى به ذهن و دل او خطور كرد، بيدرنگ آن را از وجود خود بيرون كند. در مرحله ى بعد سالك از انجام آنچه حرمت آن قطعى نيست، امّا شبهه ناك است و احتمال حرام بودن دارد، خويشتن را مراقبت مى كند. پرهيز از شبهه به منزله ى مراعات حاشيه ى امنيتى براى نيفتادن در پرتگاه گناه و حرام است. از آن پس، مراقب خويش است كه مرتكب مكروهى نشود و يا عمل مستحبّى را از دست ندهد. در پى آن، مراقبت مىكند به قصد لذّت جويى و بر اساس تجمّل گرايى و تنوّع طلبى، بيش از حدّ رفع ضرورت هاى واقعى، به مباحات نپردازد و فرصت گرانبها و تجديدناپذير عمر را در امورى كه هيچ سازندگى و نقش مثبتى در ترقّى و تعالى او ندارد، صرف نكند. در گام بعد، مراقب خويش است كه در عرصه ى انتخاب و عمل، بين امورى كه جايز و مباحند، تنها با معيار رضايت الهى، انتخاب و فقط براى جلب رضايت خداوند، اقدام كند و بر اساس هواى خويش انتخاب و براى تأمين خواسته ى نفس و يا جلب رضايت خلق اقدام نكند. درنهايت، مراقبه به مرحلهاى ميرسد كه شخص مراقب است جز خدا چيزى و كسى به دل او راه نيابد و انديشه و توجّه او را به خود مشغول نكند.
ادامه دارد
التماس دعا
صادقزاده
╭┅┈𑁍▹﷽◃𑁍╼┅╮
𑁍▹ @Quran124 ◃𑁍
╰┅╾┈ 𑁍▹ ◃𑁍┈┈┅╯
💠نیاز روح به نیایش
🤲مروری بربرخی ازمضامین مناجات شعبانیه ⏬(قسمت چهاردهم)
🖇 موضوع این قسمت:
عامل اصلی گناه کردن چیست؟
🎙 استاد صادقزاده
❀🌺✨🌺✨🌺❀
💠 «و عد علیّ بفضلک علی مذنب قد غمره جهله»
🤲 خدایا من گناهکارم، گناهکاری که جهل و نفهمی من، مرا در دریای گناهان غوطه ور کرد، ولی تو با فضل خودت به من رو کن، به من توجه و عنایت کن. من نفهم و جاهل بودم.
این جمله می رساند که گناه نتیجۀ #جهل است که بی شک همین طور است. اگر انسان بداند که گناه چه زیانی برای او دارد، محال است مرتکب گناه بشود؛
اگر بداند که گناه چه جسارتی در محضر خدای دائم الانعام است، محال است مرتکب گناه بشود، اگر بداند که در حین گناه خدا او را می بیند حیا و شرم ناشی از این علم محال است به او اجازه دهد که مرتکب گناه شود. پس #گناه ناشی از جهالت است. اما خود این جهالت و نفهمی توجیه خوبی است برای این که إنسان از خدا تقاضا کند که بیا مرا بپذیر و مورد لطف و عنایت خودت قرار بده. مرا از لطف خودت محروم مكن. من نفهميدم؛
👈به انسان نفهم و جاهل هم خیلی سخت نمی گیرند.
خدایا گناهان من از سر جهالت بود. خدای نکرده عالماً عامداً مصرّاً که گناه نکردم!
من از سر ناداني گناه کردم، بیا بر من جاهل خیلی سخت نگیر... با فضلت به من رو کن.
ادامه دارد...⬅️
〰〰〰🌺🍃〰〰〰〰
تقدیمی👆 اندیشکده "علوم قرآن، عرفان، اخلاق و عقاید" وابسته به "دانشگاه ملی جهاد مجازی"
❀🌺✨❀❀❀✨🌺❀
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
@ghoran_tasviri_akhlagh
࿐᪥•💞﷽💞•᪥࿐
آیا حقیقت #عیدنوروز را می دانیم؟
🎙استاد صادقزاده
🌸 عالم ظاهر رقیقه و سایه ای از عالم حقیقت و انسانیّت است. بهار و تابستان و پاییز و زمستان طبیعت، سایه و رقیقه ای از بهار و تابستان و پاییز و زمستان عالم حقیقت و انسانیّت است و چنان که اهل معرفت گفته اند:
الظّاهِرُ عُنوانُ الباطِن:
ظاهر نشانه ای از باطن است.
عالم ظاهر، عالم مَجاز و عالم باطن، عالم حقیقت است و باز چنان که اهل معرفت فرموده اند:
المَجازُ قَنطَرَةُ الحَقیقَةِ:
مَجاز پلی به سوی حقیقت است.
پس باید با مشاهده ی فصول عالم طبیعت، به فصل های جهان جان و عالم حقیقت و انسانیّت متوجّه شد و راه یافت.
تولّد جسمانی بشر👈 بهار،
جوانی او👈 تابستان،
میانسالی اش👈 پاییز
و کهنسالی و مرگ جسمانی او👈 زمستان طبیعت بشری است.
سیر معنوی انسان نیز بهار و تابستان و پاییز و زمستانی دارد.👇
بهار انسانیّت،👈 پس از سرد و خاموش شدن شراره ها و تعلّقات نفسانی انسان آغاز می شود و روز آغاز چنین بهاری، به حق روز نوی است وإلاّ پیش از رسیدن به این روز، همه ی روزهای سال یکسان و تکراری و ملالت آور آورند و نوروز بی معنا و مصداق است.
🌸 نوروز روزی است که آنچه با رحمت "رحمانیّه" ی حضرت حق پدید آمده به مدد رحمت "رحیمیّه "حق متعال به عنایت کمال خود می رسد.
🌸 نوروز روز بسم الله الرّحمن الرّحیم است.
🌸 نوروز روز انسان کامل است و آن که به کمال انسانی راه یافت، حقیقت بسم الله الرّحمن الرّحیم در جانش محقّق شده و نوروزش فرا رسیده و حالش به أحسنُ الحال متحوّل گشته است. به چنین شخصی باید نوروز را تبریک گفت و جشن گرفتن و شادمانی کردن زیبنده و سزاوار چنین شخصی است.
آنچه به جبر در طبیعت رخ می دهد و انسان در وقوع آن نقشی ندارد، به انسان ربطی ندارد که انسان ها به خاطر آن جشن بگیرند و به یکدیگر تبریک بگویند.
🌸 امّا آنچه به مدد حضرت حق، با حُسن اختیار و مجاهدت شخص، در جانش رخ می دهد، به حق جای شادمانی دارد و موفقیّت در آن را باید جشن گرفت و به یکدیگر تبریک گفت.
🌸 #عیدفطر و #عیدقربان به همین خاطر عیدند و روز ولایت و غدیر به همین خاطر برای سرسپردگان به امیرالمؤمنین علیه السّلام برترین اعیاد است.
🌸 روز عید یعنی روز عود و بازگشت از مجاز به 👈حقیقت، از ظاهر به👈 باطن، از غفلت به👈 ذکر، از معصیت به👈 طاعت، از زندگی طبیعی به👈 حیات طیّبه ی انسانی و نهایتاً از ماسوی الله به👈 الله،
که انّا لله و انّا الیه راجعون.
این رجعت و عود به اصل، به راستی #عید است.
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش
همان طور که #شب_قدر شبی است که شخص به منزلت و قدر انسان پی می برد و معرفت می یابد و نایل می شود و برای هر کس ممکن است در زمان خاصی از سال محقّق شود، در ماه مبارک رمضان ، یا سایر ماه ها؛ نوروز هم یعنی روز نو، روز زنده شدن، روز شکوفایی و به گُل نشستن. روز نو عالم طبیعت اوّل بهار است ولی روز نو عالم انسانیّت وقتی است که شخص در حقیقت انسانی خود، بعد از موت اختیاری، به حیات طیّبه ی انسانی زنده شود و کمالات انسانی در او شکوفا گردد و درخت وجودش به گُل نشیند.
با چنین روزی بهار عالم انسانیّت برای شخص آغاز می شود و به حق، چنین روزی را باید عید شمرد و شادمانی کرد؛ و لو در میانه ی تابستان یا پاییز و یا زمستان طبیعت باشد.
🌸 نوروز روز پدیدار شدن و به ظهور رسیدن انسان کامل است و همان طور که این امر برای هر کس به صورت فردی ممکن است رخ بدهد و شخص به ظهور باطنی و فردی راه یافته و حقیقت #انسان_كامل و حجّت خدا را در جان خویش ملاقات کند،
🌸 روزی که جهان بشری از ماسوی الله رو برگرداند و به خدا رو کند، نوروز و ظهور عمومی فرا می رسد و انسان کامل و حجّت خدا بر همگان ظاهر و پدیدار می شود.
🌸 آن روز است که علم و حلم و همه ی کمالات انسانی در جهان به اوج خود می رسد و همه ی گنج های پنهان درون جان انسان ها و همه ی اولیائی که همچون گنج هایی در بین انسان ها مخفی و ناشناخته اند، پدیدار و شناخته می شوند و صلح و عدالت و معنویّت و محبّت جهان بشری را فرا می گیرد.
.•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•
♡أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج♡
╭┅┈𑁍▹﷽◃𑁍╼┅╮
𑁍▹ @Quran124 ◃𑁍
╰┅╾┈ 𑁍▹ ◃𑁍┈┈┅╯
💠نیاز روح به نیایش
🤲مروری بر برخی از مضامین مناجات شعبانیه ⏬(قسمت پانزدهم )
🖇 موضوع این قسمت:
به سوی کدامین پناه امن تر و راه روشن تر؟
🎙 استاد صادقزاده
❀🌺✨🌺✨🌺❀
💠 اِلـهی اِنَّ مَنِ انْتَهَجَ بِكَ لَمُسْتَنيرٌ،
وَ اِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِكَ لَمُسْتَجيرٌ،
وَ قَدْ لُذْتُ بِكَ يا اِلـهی،
فَلا تُخَيِّبْ ظَنّی مِنْ رَحْمَتِكَ،
وَ لا تَحْجُبْنی عَنْ رَاْفَتِكَ،
🤲 خدايا آن كه به تو راه جويد راهش روشن است،
و آن كه به تو پناه جويد در پناه توست،
و من به تو پناه آوردم ای خدای من،
پس گمانم را از رحمتت نااميد مساز
و از مهربانیات محرومم مكن،
ادامه دارد...⬅️
〰〰〰🌺🍃〰〰〰〰
تقدیمی👆 اندیشکده "علوم قرآن، عرفان، اخلاق و عقاید" وابسته به "دانشگاه ملی جهاد مجازی"
❀🌺✨❀❀❀✨🌺❀
عشق و عرفان
(قسمت هفتاد و چهارم )
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل دوازدهم :مراقبه
ادامه...
مراقبت اخلاقی و عرفانی:
وقتي روشن شد بندگي جداي از زندگي نيست و زندگي عين بندگي است؛ معنايش اين خواهد بود كه هيچ خاطره ذهني، هيچ تعقّل و توهّم و تخيّل ذهني، هيچ گرايش و اراده و نيّت در فضاي نفس بدون رهنمود ذات أقدس إله نخواهد بود و هيچ عمل خارجي هم بدون هدايت الهي صورت نميپذيرد. هرگز زندگي انسان جداي از بندگي نيست؛ اگر اين معنا كاملاً روشن شد و سالك الهي اين معنا را ادراك كرد و طي كرد؛ يا به مقام شهود ميرسد كه عبادت آن است: اَنْ تَعبُدَ اللهْ كَاَنَّكَ تَراه ، يا به مقام مراقبت ميرسد؛ نه اينكه مراقب خودش باشد، ميفهمد ( الله) مراقب اوست.
تفسير « اَلمُؤمِنُ مِرآهًُْ المُؤمِن »
با توجه به مراقبت عرفاني :
يك مراقبت اخلاقي داريم كه انسان مراقب خودش باشد، نه بيراهه برود، نه راه كسي را ببندد؛ يك مراقبت عرفاني داريم كه بداند در محضر و مشهد ذات أقدس إله است و خدا رَقيب و مراقب اوست: اِنَّ اللهَ كانَ عَلِيكُمْ رَقيباً ، اين مراقبت با ادب حضور همراه است. بركت اين مراقبت آن است كه انسان هرگز كاري نميكند كه خدایي كه مراقب ماست، آن را نپسندد. رفته رفته انساني كه به مقام مراقبت در پرتو عبادت بار يافت؛ چون خود را در محضر ذات أقدس إله ميبيند و الله را كه حاضر هست، با جمال و جلال و شكوه مشاهده ميكند؛ ميكوشد كه مظهر او بشود، آينه او بشود؛ چون در محضر اوست، او را دارد نشان ميدهد.
آنگاه اين جمله معروف معناي خاصي پيدا ميكند كه: اَلمُؤمِنُ مِرآه المُؤمِن؛اين يك بحث اخلاقي دارد. غالب بزرگاني كه فن اخلاق را مطرح كردهاند، يا مسائل اجتماعي را مطرح كردهاند؛ اَلمُؤمِنُ مِرآه المُؤمِن را اينچنين معنا كردهاند: برادر مؤمن آينه برادر ديگر است، عيوب او را به او ميگويد، هدايت ميكند، اهداء ميكند، او هم ميپذيرد و با يكديگر كنار هم هستند و زندگيشان شكوفا خواهد بود.
امّا يكي از القاب برجسته خداي سبحان «مؤمن» است كه در بخش پاياني سوره حشر آمده است: اَلمُؤمِنُ المُهَيمِن. (الله) مؤمن است، بنده الله هم مؤمن است؛ هر دو مؤمنند، مؤمن آينه مؤمن است: اَلمُؤمِنُ مِرآهًُْ المُؤمِن. اين حديث را عارف طوري معنا ميكند، فن اخلاق و اخلاقي جور ديگر معنا ميكند. فن اخلاقي آن مرآت متقابل بين دو انسان را از لحاظ مسائل اخلاقي و اجتماعي معنا ميكند؛ امّا عارف اين را از نظر سلوكي مطرح ميكند كه سالك آينه مقصد و مقصود است، مقصد و مقصود آينه سالك است. سالك هويت خود را در آينه الهي ميبيند، الله جمال و جلال خود را در آينه اين عبد سالك ميبيند.
ادامه دارد...
التماس دعا
صادقزاده
⁉️روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود
به کجا میروم آخر ننمایی وطنم
مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا
یا چه بوده است مراد وی از این ساختنم
آنچه از عالم عِلوی است من آن می گویم
رخت خود باز بر آنم که همانجا فکنم
مرغ باغ ملکوتم نِیم از عالم خاک
چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم
کیست آن گوش که او می شنود آوازم
یا کدام است سخن می کند اندر دهنم
کیست در دیده که از دیده برون می نگرد
یا چه جان است نگویی که منش پیرهنم
تا به تحقیق مرا منزل و ره ننمایی
یک دم آرام نگیرم نفسی دم نزنم
می وصلم بچشان تا در زندان ابد
به یکی عربده مستانه به هم درشکنم
من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم
آنکه آورد مرا باز برد تا وطنم
تو مپندار که من شعر به خود می گویم
تا که هشیارم و بیدار یکی دم نزنم
(منسوب به مولوی)
#اللّهم_صلّ_علی_محمّدوآل_محمّدوعجّل_فرجهم
قرآن تصویری_ اخلاق 👇
┏━━━━ °•🍃•°━━━━┓
@ghoran_tasviri_akhlagh
┗━━━━ °•🍃•°━━━━┛
🍃🌺خوشا به حال كسى كه مشغول ذكر خدا باشد و از گفتار بيهوده خاموش بماند.
امام على (ع): منتخب الغرر، ص ۲۳.
#اللّهم_صلّ_علی_محمّدوآل_محمّدوعجّل_فرجهم
قرآن تصویری_ اخلاق 👇
┏━━━━ °•🍃•°━━━━┓
@ghoran_tasviri_akhlagh
┗━━━━ °•🍃•°━━━━┛
⭕️تحقیقات موسسه پیری آمریکا درمورد فواید روزه
#علمی #مذهبی
🌐 #اسرارآفرینش_ثریا
قرآن تصویری_ اخلاق 👇
┏━━━━ °•🍃•°━━━━┓
@ghoran_tasviri_akhlagh
┗━━━━ °•🍃•°━━━━┛