#داستانها_قصه_های_قرآنی
#داستان_شماره_۶
#لذت_قرآن
سوره حجرات / آیه ۱۲
موضوع داستان شأن نزول :
دوری از رذائل و زشتی های اخلاقی #غیبت ، #سوء_ظن و #بدبینی و...
🔸مخاطب داستان: تمام سنین
🔺 نقل شده که دونفر از اصحاب رسول الله ، حضرت #سلمان را برای گرفتن غذا پیش اُسامة بن زید که انبار دار بود فرستادند تا برای آنها از انبار غذایی بگیرد
سلمان که پیش اُسامه آمد و تقاضای غذا برای آن دو نفر کرد ، آُسامه گفت غذا تمام شده و چیزی در انبار نیست ... سلمان برگشت و پیام تمام شدن غذا را به آن دو گفت ...
آن دو شروع کردن پشت سر اُسامه حرف زدن که عجب اُسامه بخیل است و از روی بخل به ما غذا نداده ، همچنین به سلمان هم بدگویی کردند و گفتند : ما اگر سلمان را بر سر چاه پر آبی هم بفرستیم که برایمان آب بیاورد ، آن چاه خشک میشود ... 😳
سپس راه افتادند تا خودشان بروند و از اُسامه غذا بگیرند ، در راه پیامبر ایشان را دیدند ، پیامبر(ص) به آنان فرمود: چه شده است که آثار خوردن گوشت را بر دهانتان میبینم. آن دو گفتند: ای پیامبر خدا(ص) ما اصلا امروز گوشت نخوردیم. پیامبر فرمود: شما در حال خوردن گوشت سلمان و اسامه هستید! حقیقت غیبت مانند آن است که گوشت برادر مرده خود را بخورید ، در حالیکه نمیتواند از خود دفاع کند ... 🥵
پس از آن، آیهٔ غیبت نازل شد.
#قصه_های_قرآنی
#تربیت_الهی
#مربیان
#والدین
👌داستان را با درسهایی که میشود از آیه گرفت، برای مخاطبین ، دانش آموزان و... تعریف کن، 😊🌺
درسهای آیه: با غیبت یا برچسب زدن و بدبینی موجب آبروریزی کسی نشویم ، چه بسا افرادی که عمری با زحمت فراوان پیش مردم آبرویی کسب کرده باشه ، ولی با بیان یک عیب یا بدبینی و... موجب ریخته شدن تمام آبروی فرد بشویم و اعمال خودمان را تباه کنیم ... 😔
____________
انتشار این پست و مطلب، فقط با ذکر منبع بلامانع است ... 👇
─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─
✅ قصه های قرآن _ لذت قرآن
@ghorani313