============✨🌾✨============
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره شعرا آیه۲۲۷ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
------------------------------------------------------------
آیه۲۲۷) إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيرًا وَانْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوٓا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ
============✨🌾✨============
آیه۲۲۷) مگر كسانی كه ایمان آورده و كارهای شایسته انجام میدهند و خدا را بسیار یاد می كنند، و به هنگامی كه مورد ستم واقع میشوند به دفاع از خویشتن (و مؤمنان) برمیخیزند (و از شعر در این راه كمك میگیرند)؛ آنها كه ستم كردند به زودی میدانند كه بازگشتشان به كجاست!
------------------------------------------------------------
تفسیر آیه۲۲۷) ولى از آنجا که در میان شاعران، افراد پاک و هدفدارى پیدا مى شوند که اهل عمل و حقیقتند، و دعوت کننده به راستى و پاکى (هر چند از این قماش شاعران در آن محیط کمتر یافت مى شد) قرآن، براى این که حق این هنرمندان با ایمان و تلاشگران صادق، ضایع نگردد، با یک استثناء صف آنها را از دیگران جدا کرده، مى گوید: مگر کسانى که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند (إِلاَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ).
شاعرانى که هدف آنها تنها شعر نیست، بلکه در شعر، هدف هاى الهى انسانى مى جویند.
شاعرانى که غرق در اشعار نمى شوند و غافل از خدا، بلکه خدا را بسیار یاد مى کنند و اشعارشان مردم را به یاد خدا وا مى دارد (وَ ذَکَرُوا اللّهَ کَثِیراً).
و به هنگامى که مورد ستم قرار مى گیرند، از این ذوق خویش، براى دفاع از خویشتن و مؤمنان به پا مى خیزند (وَ انْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا).
و اگر به هجو و ذم گروهى با اشعارشان مى پردازند، به خاطر آن است که از حق در برابر حمله و هجوم شعرى آنان، دفاع مى کنند.
و به این ترتیب، چهار صفت براى این شاعران با هدف بیان کرده: ایمان ، عمل صالح ، بسیار به یاد خدا بودن و در برابر ستم ها به پا خواستن و از نیروى شعر براى دفع آن کمک گرفتن .
و از آنجا که بیشتر آیات این سوره، دلدارى به پیامبر(صلى الله علیه وآله) و مؤمنان اندک آن روز در برابر انبوه دشمنان است.
و نیز از آنجا که بسیارى از آیات این سوره در مقام دفاع از پیامبر(صلى الله علیه وآله) در برابر تهمت هاى ناروا نازل شده، سوره را با یک جمله پر معنى تهدید آمیز به این دشمنان لجوج پایان داده، مى گوید: به زودى آنها که ستم کردند خواهند دانست که بازگشتشان به کجا است و سرنوشتشان چگونه است ؟! (وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَب یَنْقَلِبُونَ).
گرچه بعضى از مفسران، خواسته اند این بازگشت و سرنوشت را منحصراً همان آتش دوزخ، معرفى کنند، ولى هیچگونه دلیلى براى محدود ساختن آن نداریم، بلکه، ممکن است شکست هاى پى در پى که در جنگ هاى بدر و مانند آن دامن آنها را گرفت و ضعف و ذلتى که سرانجام در این دنیا نصیبشان شد، علاوه بر شکست آخرت، در مفهوم این تهدید جمع باشد.
تفسیر نمونه)
====================✨ @ghorun
هدایت شده از علیرضا
1767334fcd8dc9dd3c52dd7a30f87638a8f49b1e.mp3
100.5K
سوره شعرا:۲۲۷
شهریار پرهیزگار
✨ @ghorun
🌻•...°...•...°...•...°...•...°...•...°...•...°...•...°🌻
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره فصلت آیه۵۱ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
...•...°...•...°...•...°...•...°...•...°...•...°...•...°...•
آیه۵۱} «وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنْسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَىٰ بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعَاءٍ عَرِيضٍ»
... ... ... ... ... ... ... .🌱🌻🌱 ... ... ... ... ... ...
آیه۵۱} و چون انسان را نعمت بخشيم، روى برتابد و خود را كنار كشد، و چون آسيبى بدو رسد دست به دعاى فراوان بردارد.
...•...°...•...°...•...°...•...°...•...°...•...°...•...°...•
تفسیر آیه۵۱} مى فرماید: هر گاه به انسان نعمتى دهیم روى مى گرداند، و با تکبر از حق دور مى شود (وَ إِذا أَنْعَمْنا عَلَى الْإِنْسانِ أَعْرَضَ وَ نَأى بِجانِبِهِ).
اما هر گاه مختصر ناراحتى به او برسد، تقاضاى فراوان و زیادى براى برطرف شدن آن دارد و دعاى مستمر مى کند (وَ إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعاء عَرِیض).
نا از ماده نأى (بر وزن رأى) به معنى دور شدن، مى باشد و هنگامى که جانب (پهلو) پشت سر آن قرار گیرد، کنایه از تکبر و غرور است، چون آدم هاى متکبر صورت خود را بر مى گردانند و با بى اعتنائى دور مى شوند.
عَرِیْض به معنى پهن، در مقابل طویل است، و عرب این دو تعبیر را در مورد کثرت و زیادى به کار مى برد.
شبیه همین معنى در سوره یونس آمده است: وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنْبِهِ أَوْ قاِعدًا أَوْ قائِماً فَلَمّا کَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ کَأَنَ لَمْ یَدعُنا إِلى ضُرٍّ مَسَّهُ کَذلِکَ زُیِّنَ لِلْمُسْرِفِیْنَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ: هنگامى که به انسان، مختصر زیانى برسد ما را در همه حال مى خواند، در حالى که به پهلو خوابیده، یا نشسته، یا ایستاده است، اما هنگامى که ناراحتى او را بر طرف سازیم، چنان مى رود که گوئى هرگز ما را براى حل مشکلى نخوانده! این گونه براى اسراف کاران اعمالشان زینت داده شده است !.
آرى، چنین است انسان فاقد ایمان و تقوا، که دائماً به این حالات گرفتار است، به هنگام روى آوردن نعمت ها حریص و مغرور و فراموشکار و به هنگام پشت کردن نعمت ها مأیوس و نومید و پر جزع .
ولى در مقابل، مردان حق و پیروان راستین مکتب انبیاء، آنچنان پرظرفیت و پرمایه اند که نه روى آوردن نعمت ها آنها را دگرگون مى سازد، و نه ادبار دنیا ضعیف و ناتوان و مأیوس، آنها به مصداق رِجالٌ لاتُلْهِیْهِمْ تِجارَةٌ وَ لابَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ ، سودمندترین تجارت ها، و پرفایده ترین درآمدها، آنها را از یاد خدا غافل نمى سازد، آنها فلسفه تلخى ها و شیرینى هاى زندگى را به خوبى مى دانند، آنها مى دانند که گاه تلخى ها زنگ بیدارباش است، و شیرینى ها آزمایش و امتحان الهى .
گاه تلخى ها، مجازات غفلت ها است، و نعمت ها، براى برانگیختن حسّ شکرگزارى بندگان.
قابل توجه این که: در آیات فوق تعبیر به أَذَقْنا و مَسَّهُ شده، که مفهومش این است با مختصر رو آوردن دنیا، یا زوال نعمت ها وضع این افراد کم مایه دگرگون مى شود، و راه غرور، یا نومیدى و یأس را پیش مى گیرند، آنها چنان کوتاه فکر و ضعیف اند که طبق ضرب المثل معروف: با غوره اى ترش مى شوند و با مویزى شیرین .
🌿آرى، یکى از مهم ترین آثار ایمان به خدا، همان وسعت روح، و بلندى افق فکر، و شرح صدر، و آمادگى مقابله با مشکلات و مصائب و مبارزه با هیجانات نامطلوب نعمت ها است.
✨امیرمؤمنان على(علیه السلام) ضمن دعاهائى که در آن، سرمشق به یاران خود مى دهد عرض مى کند: نَسْئَلُ اللّهَ سُبْحانَهُ أَنْ یَجْعَلَنا وَ إِیّاکُمْ مِمَّنْ لاتُبْطِرُهُ نِعْمَةٌ، وَ لاتُقَصِّرُ بِهِ عَنْ طاعَةِ رَبِّهِ غایَةٌ، وَ لاتَحُلُّ بِهِ بَعْدَ الْمَوْتِ نَدامَةٌ وَ کَئابَةٌ: از خدا مى خواهیم: ما و شما را از کسانى قرار دهد که هیچ نعمتى آنها را مست و مغرور نمى سازد، و هیچ هدفى آنها را از طاعت پروردگار باز نمى دارد، و پس از فرا رسیدن مرگ پشیمانى و اندوه دامانشان را نمى گیرد . تفسیر نمونه)
... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... .📝
📝 @ghorun
هدایت شده از علیرضا
bf4d09973f01b9e9f542f5adc390ab4c720d36ac.mp3
64.3K
سوره فصلت:۵۱
شهریار پرهیزگار
📝 @ghorun
🔵🍃:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:🍃🔵
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره سبا آیه۱۰ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
...................................................................
آیه۱۰) وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ مِنَّا فَضْلًا يَا جِبَالُ أَوِّبِي مَعَهُ وَالطَّيْرَ وَأَلَنَّا لَهُ الْحَدِيدَ
🔵.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:🔵
آیه۱۰) و ما به داوود از سوی خود فضیلتی بزرگ بخشیدیم؛ (ما به كوهها و پرندگان گفتیم:) ای كوهها و ای پرندگان! با او همآواز شوید و همراه او تسبیح خدا گویید! و آهن را برای او نرم كردیم.
...................................................................
تفسیر آیه۱۰) مواهب بزرگ خدا بر داود(علیه السلام)
در اینجا گوشه اى از حال داوودپیامبر،این پیامبر بزرگ و فرزندش سلیمان (علیه السلام) به عنوان الگو بازگو مى شود.
ضمناً، هشدارى است براى همه کسانى که نعمتهاى خدا را به دست فراموشى مى سپرند، و به هنگامى که بر اریکه قدرت مى نشینند خدا را بنده نیستند.
در نخستین آیه، مى گوید: ما به داود از فضل خود نعمتى بزرگ بخشیدیم (وَ لَقَدْ آتَیْنا داوُدَ مِنّا فَضْلاً).
واژه فضل مفهوم وسیعى دارد، و تمام مواهبى را که خدا به داود ارزانى داشته، شامل مى شود، و ذکر آن به صورت نکره دلیل بر عظمت آن است.
داود پیامبر(علیه السلام) مشمول مواهب بسیارى، ـ چه در جنبه معنوى و چه در جنبه مادى ـ از سوى پروردگار شده بود، که آیات قرآن گویاى آن است:
🌼در یک جا مى گوید: ما به او و فرزندش علم وافرى دادیم، و آنها گفتند: خدا را سپاس، که ما را بر بسیارى از بندگان مؤمنش فضل و برترى بخشیده است
(وَ لَقَدْ آتَیْنا داوُدَ وَ سُلَیْمانَ عِلْماً وَ قالاَ الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی فَضَّلَنا عَلى کَثِیر مِنْ عِبادِهِ الْمُؤْمِنِینَ).
🌸در جائى دیگر، مخصوصاً روى آگاهى از سخن گفتن حیوانات تکیه شده، و به عنوان یک فضیلت بزرگ، مطرح گردیده: یا أَیُّهَا النّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْرِ وَ أُوتِینا مِنْ کُلِّ شَیْء إِنَّ هذا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِینُ: اى مردم سخن گفتن پرندگان به ما تعلیم داده شده، و از همه چیز به ما بهره داده، این فضیلت آشکارى (از سوى پروردگار) است.
معجزات مختلفى که در ذیل آیه مورد بحث، از آن سخن به میان خواهد آمد، بخشى از آن فضائل است، و نیز صوت و آهنگ بسیار زیبا، و قدرت بر قضاوت عادلانه که در سوره ص به آن اشاره شده، بخشى دیگر از این فضل الهى محسوب مى شود، و از همه مهمتر فضیلت نبوت و رسالت بود که خدا در اختیار داود گذاشت.
به هر حال، بعد از این اشاره سر بسته، به شرح آن مى پردازد، و قسمتى از فضائل معنوى، و بخشى از فضیلتهاى مادى داود را بدین گونه شرح مى دهد: ما به کوهها گفتیم: با داود همصدا شوید، و همچنین شما اى پرندگان با او هم آواز گردید و هر گاه او ذکر و تسبیح خدا مى گوید زمزمه را سر دهید (یا جِبالُ أَوِّبِی مَعَهُ وَ الطَّیْرَ).
کلمه أَوِّبى در اصل از تأویب به معنى ترجیع و گرداندن صدا در گلو است، این ماده گاهى به معنى توبه نیز استعمال مى شود، به خاطر این که حقیقت آن بازگشت به سوى خداست.
گر چه، همه ذرات جهان ذکر، تسبیح و حمد خدا مى گویند، خواه داودى با آنها همصدا بشود، یا نشود، ولى امتیاز داود این بود که: به هنگام بلند کردن صدا و سردادن نغمه تسبیح، آنچه در کمون و درون این موجودات بود، آشکار مى گشت، و زمزمه درونى، به نغمه برونى تبدیل مى شد، همان گونه که در مورد تسبیح سنگریزه در دست پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) نیز در روایات آمده است.
🍃در روایتى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: إِنَّهُ خَرَجَ یَقْرَأُ الزَّبُورَ وَ کانَ إِذا قَرَأَ الزَّبُورَ لایَبْقى جَبَلٌ وَ لا حَجَرٌ وَ لا طائِرٌ إِلاّ أَجابَهُ!: داود، به سوى دشت و بیابان خارج گردید، در حالى که زبور قرائت مى کرد و هنگامى که زبور را تلاوت مى کرد، هیچ کوه و سنگ و پرنده اى نبود، مگر این که با او همصدا مى شد.
ادامه تفسیر:👇
👉 @ghorun
🔵🍃.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:🍃🔵
ادامه تفسیر:👇
بعد از ذکر این فضیلت معنوى، به ذکر یک فضیلت مادى پرداخته، مى گوید:
🌺و ما آهن را براى او نرم کردیم (وَ أَلَنّا لَهُ الْحَدِیدَ).
ممکن است گفته شود: خداوند به صورت اعجاز مانندى، روش نرم کردن آهن را به داود تعلیم داد، آن چنان که بتواند از آن مفتول هاى نازک و محکمى براى بافتن زره بسازد، و یا گفته شود: قبل از داود براى دفاع در جنگها از صفحات آهن استفاده مى شد، که هم سنگین بود و هم اگر آن را به خود مى بستند چنان خشک و انعطاف ناپذیر بود، که جنگجویان را سخت ناراحت مى کرد، هیچ کس تا آن روز نتوانسته بود، از مفتول هاى باریک و محکم آهن، چیزى همچون زره ببافد، که همچون لباس به راحتى در تن برود، و با حرکات بدن نرم و روان باشد.
ولى ظاهر آیه این است که: نرم شدن آهن در دست داود ، به فرمان الهى و به صورت اعجاز انجام مى گرفت، چه مانعى دارد، همان کسى که به کوره داغ خاصیت نرم کردن آهن را داده، همین خاصیت را به شکل دیگر در پنجه هاى داود (علیه السلام) قرار دهد؟ در بعضى از روایات اسلامى نیز به این معنى اشاره شده است.
🍃در حدیثى آمده است: خداوند به داود وحى فرستاد: نِعْمَ الْعَبْدُ أَنْتَ إِلاّ أَنَّکَ تَأْکُلُ مِنْ بَیْتِ المالِ فَبَکى داوُدُ أَرْبَعِیْنَ صَباحاً فَاَلانَ اللّهُ لَهُ الْحَدِیدَ وَ کانَ یَعْمَلُ کُلَّ یَوْم دِرْعاً... فَاسْتَغْنى عَنْ بَیْتِ الْمالِ: تو بنده خوبى هستى، جز این که از بیت المال ارتزاق مى کنى، داود ۴٠ روز گریه کرد (و از خدا راه حلى خواست) خداوند، آهن را براى او نرم کرد، او هر روز یک زره مى ساخت... و به این وسیله از بیت المال بى نیاز شد.
درست است که بیت المال، مصرف کسانى است که خدمت بدون عوض، به جامعه مى کنند، و بارهاى زمین مانده مهم را بر مى دارند، ولى، چه بهتر که انسان بتواند، هم این خدمت را بکند، و هم از کدّ یمین ـ در صورت توانائى ـ امرار معاش نماید، و داود مى خواست چنین بنده ممتازى باشد.
به هر حال داود از این توانائى که خدا به او داده بود، در بهترین طریق یعنى ساختن وسیله جهاد ، آن هم وسیله حفاظت در برابر دشمن، استفاده مى کرد، و هرگز از آن در وسائل عادى زندگى بهره گیرى ننمود، و تازه از در آمد آن ـ طبق بعضى از روایات ـ علاوه بر این که زندگى ساده خود را اداره مى کرد، چیزى هم به نیازمندان انفاق مى نمود، اضافه بر اینها فایده دیگر این کار، آن بود که معجزه اى گویا براى او محسوب مى شد.
بعضى از مفسران، چنین نقل کرده اند: لقمان به هنگامى که داود (علیه السلام)نخستین زره را مى بافت، به حضور او آمد، دید آهن را به صورت مفتول ها و حلقه هاى متعددى در مى آورد، و در هم فرو مى کند، این منظره، سخت نظر لقمان را به خود جلب کرد، در فکر فرو رفت، ولى همچنان نگاه مى کرد، و هیچ سؤالى ننمود، تا این که داود بافتن زره را به پایان رسانید، برخاست و بر تن کرد گفت: چه وسیله دفاعى خوبى براى جنگ است ؟! لقمان که هدف نهائى را در یافته بود، چنین گفت: الصَّمْتُ حِکْمَةٌ وَ قَلِیلٌ فاعِلُهُ!: خاموشى حکمت است، اما کمتر کسى آن را انجام مى دهد !.
تفسیر نمونه)
.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.:.👉 @ghorun
هدایت شده از علیرضا
daa67229eb3658e33599372689af23f7a970305b.mp3
59.3K
سوره سبا:۱۰
شهریار پرهیزگار
👉 @ghorun
باز هم زائرتان نیستم،"از دور سلام"
اَلسَّلامُ عَلَیک یا علی ابن موسَی الرِّضا (ع)
🌿🌹 @ghorun 🌹🌿
🌿.🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷.🌿
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره نمل آیه۷ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
•.........🌷.........🌷.........🌷.........•
آیه۷} إِذْ قالَ مُوسى لاِ َهْلِهِ إِنِّی آنَسْتُ ناراً سَآتِیکُمْ مِنْها بِخَبَر أَوْ آتِیکُمْ بِشِهاب قَبَس لَعَلَّکُمْ تَصْطَلُونَ
🌹......🌹.........🌹.........🌹......🌹
آیه۷} (به خاطر بیاور) هنگامى را که موسى به خانواده خود گفت: من آتشى از دور دیدم; (همینجا توقف کنید;) به زودى خبرى از آن براى شما مى آورم، یا شعله آتشى تا گرم شوید .
•.........🌷.........🌷.........🌷.........•
تفسیر آیه۷} موسى اینجا به امید قبسى مى آید!
چنان که گفتیم در این سوره، بعد از بیان اهمیت قرآن، گوشه اى از سرگذشت پنج تن از پیامبران بزرگ و قوم آنها به میان آمده است، و وعده پیروزى مؤمنان و مجازات کافران در آنها به روشنى بازگو شده.
نخست، از پیامبر اولوا العزم موسى(علیه السلام) شروع مى کند و مستقیماً به سراغ حساس ترین لحظات زندگانى او، یعنى لحظه اى که نخستین جرقه وحى در دل او درخشید، و با پیام و سخن الهى آشنا شد، مى رود، و مى گوید: به خاطر بیاور هنگامى را که موسى به خانواده خود گفت: من آتشى از دور دیدم ! (إِذْ قالَ مُوسى لاِ َهْلِهِ إِنِّی آنَسْتُ ناراً).
همینجا توقف کنید، من به زودى خبرى براى شما مى آورم و یا شعله اى از آتش، تا گرم شوید (سَآتِیکُمْ مِنْها بِخَبَر أَوْ آتِیکُمْ بِشِهاب قَبَس لَعَلَّکُمْ تَصْطَلُونَ).
و این در همین شبى بود که، موسى(علیه السلام) با همسرش دختر شعیب در طریق مصر در بیابانى تاریک و ظلمانى گرفتار آمد، راه را گم کرد، و باد و طوفان وزیدن گرفت، و در همین حال درد وضع حمل به همسرش دست داد، موسى(علیه السلام)احساس نیاز شدیدى به افروختن آتش و استفاده از گرماى آن مى کرد، ولى در آن بیابان چیزى پیدا نبود.
همین که شعله آتشى را از دور دید خوشحال شد، و آن را دلیل بر وجود انسان یا انسان هائى گرفت، و گفت: مى روم، یا براى شما خبرى مى آورم و یا شعله آتشى که با آن گرم شوید.
قابل توجه این که: موسى(علیه السلام) مى گوید: من براى شما خبرى مى آورم یا شعله آتشى (ضمیر شما به صورت جمع است) این تعبیر، ممکن است به خاطر این بوده که، علاوه بر همسرش، فرزند یا فرزندانى نیز با او همراه بوده است; چرا که ده سال از ازدواج او در مدین گذشته، و یا به این جهت که در بیابان وحشتناک این تعبیر آرامش بیشترى به مخاطب مى دهد.
تفسیر نمونه)
.🌿.🌿.🌿.🌿.🌿.🌹 @ghorun
هدایت شده از علیرضا
39ab151f0553f3bfa871329be627f6776b9ea5f3.mp3
91.2K
سوره نمل:۷
شهریار پرهیزگار
🌹 @ghorun
...•...•...•...•...•...•🔸☀🔸 •...•...•...•...•...•...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره نمل آیه۸ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
.. ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ...
آیه۸) فَلَمَّا جَآءَهَا نُودِيَ أَنْ بُورِكَ مَنْ فِي النَّارِ وَمَنْ حَوْلَهَا وَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
☀..........................................................☀
آیه۸) هنگامی كه نزد آتش آمد، ندایی برخاست كه: «مبارك باد آن كس كه در آتش است و كسی كه در اطراف آن است [= فرشتگان و موسی] و منزّه است خداوندی كه پروردگار جهانیان است!
... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ...
تفسیر آیه۸) موسى خانواده اش را در همانجا گذاشت و از آن سو که آتش دیده بود، حرکت کرد هنگامى که نزد آتش رسید، ندائى برخاست که مبارک باد آن کس که در آتش است، و کسى که در اطراف آن است، و منزه است خداوندى که پروردگار عالمیان است (فَلَمّا جاءَها نُودِیَ أَنْ بُورِکَ مَنْ فِی النّارِ وَ مَنْ حَوْلَها وَ سُبْحانَ اللّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ).
در این که منظور از کسى که در آتش است و کسى که در اطراف آن کیست؟ مفسران احتمالات گوناگونى بیان کرده اند، آنچه نزدیک تر به نظر مى رسد این است: منظور از کسى که در آتش است موسى(علیه السلام) بوده که به آن شعله آتش که از میان درخت سبز نمایان شده بوده، آن قدر نزدیک گردیده که گوئى در درون آن قرار داشت.
و منظور از کسى که اطراف آن قرار دارد، فرشتگان مقرب پروردگار است که در آن لحظه خاص، آن سرزمین مقدس را احاطه کرده بودند.
و یا این که: به عکس، منظور از کسانى که در آتشند فرشتگان الهى مى باشند و کسى که در گرد آن قرار دارد موسى(علیه السلام).
به هر حال، در پاره اى از روایات آمده است: وقتى موسى(علیه السلام) به نزدیکى آتش رسید، ایستاد و خوب دقت کرد، دید از درون شاخه سبزى شعله آتش مى درخشد، شعله، لحظه به لحظه پرفروغ تر و درخت سبزتر و زیباتر مى گردد، نه حرارت آتش درخت را مى سوزاند، و نه رطوبت درخت شعله آتش را خاموش مى کند! تعجب کرد، با شاخه کوچکى که در دست داشت، خم شد تا کمى از آن را بگیرد، آتش به سوى او آمد، او وحشت کرد و عقب رفت، گاه او به سوى آتش مى آمد و گاه آتش به سوى او، که ناگهان ندائى برخاست و بشارت وحى به او داده شد.
منظور این است: آن قدر موسى(علیه السلام) به آتش نزدیک شد که با جمله مَنْ فِى النّارِ تناسب پیدا کرد.
تفسیر سومى که براى این جمله گفته اند، این است که: منظور از مَنْ فِى النّارِ نور خدا است که در شعله آتش خودنمائى مى کرد، و منظور از مَنْ حَوْلَها موسى(علیه السلام) است که نزدیکى آن قرار داشت، ولى در هر صورت براى این که توهمى در مورد جسمیت خداوند در اینجا پیدا نشود، در آخر آیه جمله سُبْحانَ اللّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ آمده، که منزه بودن خدا را از هر گونه عیب و نقص و جسمیت و عوارض جسم، روشن مى سازد. تفسیر نمونه)
... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ... ..
💐به منظور فراهم شدن مقدمات زيارت حضرت علي بن موسي الرضا عليه السلام خواندن اين آيه مفيد است:
« بُورِکَ مَنْ فِی النَّارِ وَ مَنْ حَوْلَها وَ سُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ »
(سوره نمل/ ۸)
خواندن این آیه هم باعث توفيق تشرف ميشود و هم کیفیت زیارت را بالا می برد.
🔸با خواندن این آیه بركات زیارت حضرت هم زياد مي شود. كسي كه خواندن این آیه را ادامه دهد، مانند پر كاه مي برندش.
قبل از رفتن به زیارت بخصوص مواقعی که انسان مي بيند خيلي وقت است نشده برود و توفيق پيدا نكرده كه برود، خواندن این آیه اثر گزار است(حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری)
.............................................✨ @ghorun
هدایت شده از علیرضا
fc7fd335609a90133daafbf8679d0802fe309898.mp3
65.8K
سوره نمل:۸
شهریار پرهیزگار
✨ @ghorun
🌺✨•〰〰〰〰〰〰〰〰
•✨
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره سبأ آیه۱۱ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
آیه۱۱) أَنِ اعْمَلْ سَابِغَاتٍ وَقَدِّرْ فِي السَّرْدِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّي بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ
🌺🍀•〰〰〰〰〰〰〰〰
آیه۱۱) (و به او گفتیم:) زرههای كامل و فراخ بساز، و حلقهها را به اندازه و متناسب كن! و عمل صالح بجا آورید كه من به آنچه انجام میدهید بینا هستم!
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
تفسیر آیه۱۱) آیه بعد، شرحى براى زره ساختن داود (علیه السلام) و فرمان بسیار پر معنى پروردگار در این زمینه است، مى گوید: ما به او گفتیم: زره هاى کامل بساز، و حلقه هاى آنها را به اندازه و متناسب کن (أَنِ اعْمَلْ سابِغات وَ قَدِّرْ فِی السَّرْدِ).
سابِغات جمع سابغ به معنى زره کامل و فراخ است، و اسباغ نعمت نیز، به معنى فراخى نعمت است.
سَرد در اصل به معنى بافتن اشیاء خشن، همانند زره است، جمله وَ قَدِّرْ فِی السَّرْدِ مفهومش، همان رعایت کردن اندازه هاى متناسب، در حلقه هاى زره و طرز بافتن آن است.
در واقع، خداوند به داود دستورى مى دهد که، باید سرمشقى براى همه صنعتگران و کارگران با ایمان جهان باشد، دستور محکم کارى و رعایت دقت در کیفیت و کمیت در مصنوعات، آن چنان که مصرف کنندگان به خوبى و راحتى بتوانند از آن استفاده کنند، و از استحکام کامل برخوردار باشد.
به داود مى گوید: زره را گشاد و راحت درست کن، تا جنگجو به هنگام پوشیدن، در زندان زره گرفتار نشود، نه حلقه ها را بیش از اندازه کوچک و باریک کن که حالت انعطاف خود را از دست بدهد، و نه زیاد درشت و بى قواره که گاه نوک شمشیر و خنجر و نیزه و تیر، از آن بگذرد، همه چیزش به اندازه و متناسب باشد.
خلاصه این که: خداوند، هم ماده اصلى را به مقتضاى أَلَنّا لَهُ الْحَدِیدَ در اختیار داود گذاشت، و هم طرز صورت بخشیدن و ساختن زره را به او آموزش داد، تا محصولى کامل از این ماده و صورت فراهم گردد.
و در پایان آیه، داود و خاندانش را مخاطب ساخته مى گوید: عمل صالح به جا آورید که من نسبت به آنچه انجام مى دهید، بصیر و بینا هستم (وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّی بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ).
مخاطب در آغاز آیه تنها داود است، و در پایان، او و خاندانش یا او و قومش مى باشد، چرا که همه این مسائل، مقدمه براى عمل صالح است، هدف، ساختن زره و کسب در آمد نیست، هدف، عمل صالح است، و اینها وسیله اى است در آن مسیر، که هم داود از آن بهره مى گرفت، و هم خاندانش.
و یکى از شئون عمل صالح آن است که: در صنایع دقت کافى را از هر جهت رعایت کنند، و محصول کامل و مفیدى ارائه دهند، و از هر گونه بد کارى و کم کارى، بپرهیزند.
این احتمال، نیز وجود دارد که: مخاطب به این خطاب داود(علیه السلام) و تمام کسانى که از دست رنج و دستباف او استفاده مى کردند، بوده باشد، اشاره به این که: این وسیله دفاعى را در راه عمل صالح به کار گیرند، نه در طریق ظلم و جور و گناه.
تفسیر نمونه)
〰〰〰〰〰〰〰〰〰🆔 @ghorun
هدایت شده از علیرضا
c3b5a972062aff507e50c65d9b782c95095ea35c.mp3
51.7K
سوره:سبا
شهریار پرهیزگار
🆔 @ghorun
•🌷•🍃•➖•➖•➖•➖•➖•➖•➖•🍃•🌷•
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره سبا آیه۱۲ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید التماس دعا
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
آیه۱۲) وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ غُدُوُّهَا شَهْرٌ وَرَوَاحُهَا شَهْرٌ وَأَسَلْنَا لَهُ عَيْنَ الْقِطْرِ وَمِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَمَنْ يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنَا نُذِقْهُ مِنْ عَذَابِ السَّعِيرِ
•➖•➖•➖•➖•➖•🌷•➖•➖•➖•➖•➖•
آیه۱۲) و برای سلیمان باد را مسخّر ساختیم كه صبحگاهان مسیر یك ماه را میپیمود و عصرگاهان مسیر یك ماه را؛ و چشمه مس (مذاب) را برای او روان ساختیم؛ و گروهی از جنّ پیش روی او به اذن پروردگارش كار میكردند؛ و هر كدام از آنها كه از فرمان ما سرپیچی میكرد، او را عذاب آتش سوزان میچشاندیم!
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
تفسیر آیه۱۲) حشمت سلیمان و مرگ عبرت انگیز او
به دنبال بحث از مواهبى که خدا به داود (علیه السلام) داده بود، سخن را به فرزندش سلیمان(علیه السلام) مى کشاند، و در حالى که در مورد داود از دو موهبت، سخن به میان آمد، در مورد فرزندش سلیمان از سه موهبت بزرگ بحث مى کند، مى فرماید:
🔹ما باد را مسخر سلیمان قرار دادیم، که صبحگاهان مسیر یک ماه را مى پیمود، و عصرگاهان مسیر یک ماه ! (وَ لِسُلَیْمانَ الرِّیحَ غُدُوُّها شَهْرٌ وَ رَواحُها شَهْرٌ). جالب این که: براى پدر جسم خشن و فوق العاده محکمى، یعنى، آهن را مسخر مى کند، و براى فرزند، موجود بسیار لطیف، ولى هر دو کار ساز، و اعجاز آمیزند و مفید، جسم سخت را براى داود نرم مى کند، و امواج لطیف باد را براى سلیمان(علیه السلام) فعال و محکم!
لطافت باد، هرگز مانع از آن نیست که اعمال مهمى را انجام دهد، بادها هستند که کشتیهاى عظیم را بر سطح اقیانوسها به حرکت در مى آورند، سنگهاى سنگین آسیا را مى چرخانند، و بالن ها را بر فراز آسمان به شکل هواپیما به حرکت در مى آورند.
آرى، خداوند، این جسم لطیف را با این قدرت خیره کننده، در اختیار سلیمان قرار داد.
در این که: باد چگونه دستگاه سلیمان(علیه السلام) را (کرسى یا فرش او را) به حرکت در مى آورد، بر ما روشن نیست، همین قدر مى دانیم، هیچ چیز در برابر قدرت خدا مشکل و پیچیده نمى باشد، جائى که انسان بتواند با قدرت ناچیزش بالن ها (محفظه هائى که گازهاى سبک در آن مى کردند و به آسمان پرواز مى کرد، و گاه انسانهائى را نیز با خود مى برد) و امروز هواپیماهاى عظیم غول پیکر را، با صدها مسافر و وسائل زیاد، در اوج آسمانها به حرکت در آورد، چگونه حرکت دادن بساط سلیمان(علیه السلام) به وسیله باد براى خداوند مشکل است؟
چه عاملى سلیمان و دستگاه او را از سقوط و یا فشار هوا، و مشکلات دیگر ناشى از حرکت آسمانى حفظ مى کرد؟! این نیز، از مسائلى است که جزئیاتش براى ما روشن نیست، ولى مى دانیم، این گونه خارق عادتها در تاریخ انبیاء، فراوان بوده است، هر چند متأسفانه افراد نادان، یا دشمنان دانا، آنها را آمیخته با خرافاتى کرده اند، که چهره اصلى این مسائل را دگرگون و بد نما ساخته، و ما در این زمینه به همان مقدار که قرآن اشاره کرده، قناعت مى کنیم.
غُدُوّ (بر وزن عُلُوّ) به معنى طرف صبح است، در مقابل رَواح که طرف غروب را مى گویند، که حیوانات براى استراحت به جایگاه خود باز مى گردند، ولى، از قرائن بر مى آید که در آیه مورد بحث، غُدُوّ به معنى نیم اول روز است، و رَواح نیم دوم، و مفهوم آیه این است که سلیمان(علیه السلام) از صبح تا به ظهر، با این مرکب راهوار، به اندازه یک ماه مسافران آن زمان راه مى رفت و نیم دوم روز، نیز به همین مقدار راه مى پیمود.
🔹آن گاه به دومین موهبت الهى، نسبت به سلیمان (علیه السلام) اشاره کرده، مى گوید: و براى او چشمه مس (مذاب) را روان ساختیم ! (وَ أَسَلْنا لَهُ عَیْنَ الْقِطْرِ).
أَسَلْنا از ماده سیلان به معنى جارى ساختن است، و قِطْر به معنى مس مى باشد، و منظور این است که: ما این فلز را براى او ذوب کردیم و همچون چشمه آب روان گردید!
بعضى قِطْر را به معنى انواع مختلف فلزات، یا به معنى روى دانسته اند، و به این ترتیب، براى پدر آهن نرم شد، و براى پسر فلزات ذوب گردید (ولى معروف همان معنى اول است).
ادامه تفسیر:👇
-➖-➖-➖-➖-➖-➖-➖-👉 @ghorun
•🌷•🍃•➖•➖•➖•➖•➖•➖•➖•🍃•🌷•
ادامه تفسیر:👇
چگونه چشمه اى از مس مذاب، یا فلزات دیگر، در اختیار سلیمان(علیه السلام) قرار گرفت ؟ آیا خداوند، طریقه ذوب کردن این فلزات را در مقیاس بسیار وسیع و گسترده، از طریق اعجاز و الهام، به این پیامبر آموخت؟
و یا چشمه اى از این فلز مایع، شبیه همان چشمه هائى که به هنگام فعالیت کوههاى آتشفشانى از دامنه آنها سرازیر مى شود، به صورت اعجازآمیز، در اختیار او قرار گرفت؟
و یا به نحوى دیگر؟ دقیقاً بر ما روشن نیست، همین اندازه مى دانیم، این نیز از الطاف الهى درباره این پیامبر بزرگ بود.
🔹و بالاخره، به بیان سومین موهبت پروردگار، نسبت به سلیمان(علیه السلام)، یعنى تسخیر گروه عظیمى از جنّ پرداخته، چنین مى گوید: و گروهى از جنّ پیش روى او به اذن پروردگار، برایش کار مى کردند . (وَ مِنَ الْجِنِّ مَنْ یَعْمَلُ بَیْنَ یَدَیْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ).
و هر گاه کسى از آنها از فرمان ما سرپیچى مى کرد، او را با آتش سوزان مجازات مى کردیم (وَ مَنْ یَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنا نُذِقْهُ مِنْ عَذابِ السَّعِیرِ).
جنّ چنان که از نامش نیز پیداست، موجودى است مستور از حس، داراى عقل و قدرت، و چنان که از آیات قرآن استفاده مى شود، مکلف به تکالیف الهى است.
درباره جنّ افسانه ها، و داستانهاى خرافى بسیار ساخته اند، ولى اگر این خرافات را حذف کنیم، اصل وجود آن، و صفات ویژه اى که در قرآن براى جنّ آمده، مطلبى است که هرگز با علم و عقل، مخالف نیست، و ما شرح بیشتر این موضوع را در تفسیر سوره جنّ به خواست خدا خواهیم داد.
به هر حال، از تعبیر آیه فوق، استفاده مى شود که، تسخیر این نیروى عظیم نیز به فرمان پروردگار بوده، و هر گاه، از انجام وظائفشان سر باز مى زدند مجازات مى شدند.
جمعى از مفسران گفته اند: منظور از عَذابِ السَّعِیرِ در اینجا، مجازات روز قیامت است، در حالى که ظاهر آیه، نظر به مجازات متخلفین در دنیا داشته، از آیات سوره ص نیز به خوبى استفاده مى شود که: خداوند گروهى از شیاطین را در اختیار او قرار داده بود، که براى او کارهاى عمرانى مهمى انجام مى دادند، و هر گاه تخلف مى کردند، آنها را به زنجیر مى افکند وَ الشَّیاطِینَ کُلَّ بَنّاء وَ غَوّاص * وَ آخَرِینَ مُقَرَّنِینَ فِی الأَصْفادِ .
قابل توجه این که: براى اداره یک حکومت وسیع، و کشور پهناورى همچون کشور سلیمان(علیه السلام) عوامل زیادى لازم است، ولى از همه مهمتر، سه عامل است که در آیه فوق به آنها اشاره شده:
▫نخست، یک وسیله نقلیه سریع و مستمر و فراگیر، که رئیس حکومت بتواند با آن از تمام جوانب کشورش آگاه گردد.
▫دوم، مواد اولیه اى که براى تهیه ابزار لازم براى زندگى مردم و صنایع مختلف، مورد استفاده قرار گیرد.
▫و سوم، نیروى فعال کار، که بتواند از آن مواد بهره گیرى کافى کند، و کیفیت لازم را به آنها بدهد، و نیازهاى مختلف کشور را از این نظر بر طرف سازد.
و مى بینیم: خداوند هر سه عامل را، در اختیار سلیمان (علیه السلام) قرار داده بود، و او نیز به نحو احسن، براى رفاه مردم و عمران و آبادانى و امنیت از آنها بهره مى گرفت.
این موضوع، اختصاص به عصر سلیمان (علیه السلام) و حکومت او ندارد، و توجه به آن، امروز و فردا و اینجا و همه جا، براى اداره صحیح کشورها ضرورت دارد.
تفسیرنمونه)
-➖-➖-➖-➖-➖-➖-➖-👉 @ghorun
هدایت شده از علیرضا
bd2a905966addec5cb9590d7c122e0bf3916838d.mp3
113.4K
سوره سبا:۱۲
شهریار پرهیزگار
👉 @ghorun
🔸:🔹:🔸:::::::::::::::::::::::::::::::::::🔸:🔹:🔸
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره سبا آیه۱۳ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید التماس دعا
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
آیه۱۳) يَعْمَلُونَ لَهُ مَا يَشَآءُ مِنْ مَحَارِيبَ وَتَمَاثِيلَ وَجِفَانٍ كَالْجَوَابِ وَقُدُورٍ رَاسِيَاتٍ اعْمَلُوٓا آلَ دَاوُودَ شُكْرًا وَقَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ
:::::::::::::::::🔸:🔹:🔸:🔸:🔹:🔸:::::::::::::::::
آیه۱۳) آنها هر چه سلیمان میخواست برایش درست میكردند: معبدها، تمثالها، ظروف بزرگ غذا همانند حوضها، و دیگهای ثابت (كه از بزرگی قابل حمل و نقل نبود؛ و به آنان گفتیم:) ای آل داوود! شكر (این همه نعمت را) بجا آورید؛ ولی عده كمی از بندگان من شكرگزارند!
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
تفسیر آیه۱۳) در آیه بعد، به بخشى از کارهاى مهم تولیدى گروه جنّ که به فرمان سلیمان انجام مى دادند، اشاره کرده، چنین مى گوید:
سلیمان هر چه مى خواست از معبدها، و تمثالها، و ظرفهاى بزرگ غذا که همچون حوض هاى بزرگ بود، و دیگهاى عظیم ثابت، براى او تهیه مى کردند (یَعْمَلُونَ لَهُ ما یَشاءُ مِنْ مَحارِیبَ وَ تَماثِیلَ وَ جِفان کَالْجَوابِ وَ قُدُور راسِیات).
که بخشى از آنها مربوط به مسائل معنوى و عبادى بود، و بخشى با نیازهاى جسمانى انسانها، و جمعیت عظیم لشکریان و کارگزارانش، تناسب داشت.
✨ مَحارِیب جمع محراب در لغت به معنى عبادتگاه یا قصر و ساختمان بزرگى است، که به منظور معبد ساخته مى شود.
گاهى، نیز به قسمت صدر مجلس، یا صدر مسجد، و معبد، نیز اطلاق مى شود، آنچه امروز به آن محراب مى گویند: همان محل امام جماعت است، و در حقیقت تعبیر و معنى تازه اى است که از ریشه اصلى گرفته شده است.
به هر حال، از آنجا که این واژه از ماده حرب به معنى جنگ است، علت نام گذارى معابد را به محراب این دانسته اند که: محل محاربه و جنگ با شیطان و هواى نفس است.
و یا از حرب به معنى مالى است که در میدان جنگ از تن دشمن گرفته مى شود، چرا که انسان در معبد باید پوشش افکار دنیوى و پراکندگى خاطر را از خود بر گیرد.
به هر حال، این کارکنان فعال و چابک سلیمان(علیه السلام)، معابد بزرگ و باشکوهى که درخور حکومت الهى و مذهبى او بود، براى او ترتیب مى دادند، تا مردم بتوانند به راحتى به وظائف عبادى خود قیام کنند.
تماثیل جمع تمثال هم به معنى نقش و عکس آمده، و هم مجسمه ، در این که: این مجسمه ها یا نقش ها صورتهاى چه موجوداتى بودند، و به چه منظور سلیمان(علیه السلام) دستور تهیه آنها را مى داد، تفسیرهاى مختلفى شده است:
ممکن است اینها جنبه تزیینى داشته، همان گونه که در بناهاى مهم قدیم بلکه جدید ما، نیز دیده مى شود.
و یا براى افزودن ابهّت به تشکیلات او بوده است; چرا که نقش پاره اى از حیوانات چون شیر، در افکار بسیارى از مردم ابهّت آفرین است.
آیا مجسمه سازى موجودات ذى روح، در شریعت سلیمان(علیه السلام) مجاز بوده، هر چند در اسلام ممنوع است؟ یا این که مجسمه هائى که براى سلیمان(علیه السلام)مى ساختند، از جنس غیر ذى روح بوده، مانند تمثالهاى درختان و کوهها و خورشید و ماه و ستارگان؟
و یا فقط براى او نقش و نگار بر دیوارها مى زدند، که در ظریف کاریهاى آثار باستانى بسیار دیده مى شود، و مى دانیم نقش و نگار هر چه باشد، بر خلاف مجسمه، حرام نیست.
همه اینها محتمل است; چرا که ممکن است تحریم مجسمه سازى در اسلام به منظور مبارزه شدید، با مسأله بت پرستى و ریشه کن کردن آن بوده، و این ضرورت در زمان سلیمان(علیه السلام) تا این اندازه وجود نداشته، و این حکم در شریعت او نبوده است.
✨ولى در روایتى که از امام صادق(علیه السلام) در تفسیر این آیه نقل شده، چنین مى خوانیم: وَ اللّهِ ما هِیَ تَماثِیلُ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ لکِنَّها الشَّجَرُ وَ شِبْهُهُ: به خدا سوگند، تمثالهاى مورد در خواست سلیمان، مجسمه مردان و زنان نبوده، بلکه تمثال درخت و مانند آن بوده است.
ادامه تفسیر:👇
👉 @ghorun
🔸:🔹:🔸:::::::::::::::::::::::::::::::::::🔸:🔹:🔸
ادامه تفسیر:👇
مطابق این روایت، مجسمه سازى ذى روح در شریعت وى نیز حرام بوده.
جِفان جمع جفنه (بر وزن وزنه) به معنى ظرفهاى غذاخورى است.
و جَواب جمع جابیه به معنى حوض آب است، و از این تعبیر استفاده مى شود که: ظرفهاى بسیار عظیم غذاخورى، که هر کدام همچون حوضى بود براى سلیمان، تهیه مى دیدند، تا گروه کثیرى بتوانند اطراف آن بنشینند و از آن غذا بخورند، و اگر فراموش نکرده باشیم، در زمانهاى کمى قدیم نیز، بر سر سفره ها از مجمع هاى بزرگ براى خوردن غذا به صورت دسته جمعى استفاده مى شد، و در حقیقت سفره آنها، همان ظرف بزرگ بود، و مثل امروز ظرفهاى مستقل و جداى از یکدیگر معمول نبود.
قُدُور جمع قدر (بر وزن قشر) به معنى ظرفى است که غذا در آن طبخ مى شود و راسِیات جمع راسیه به معنى پا بر جا و ثابت است، و در اینجا منظور دیگهائى است که به خاطر بزرگى، آن را از جا تکان نمى دادند.
در پایان آیه، بعد از ذکر این مواهب خداوند، خطاب به دودمان حضرت داود (علیه السلام) کرده، مى فرماید: اى آل داود شکرگزارى کنید (اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُکْراً). اما عده کمى از بندگان من شکرگزارند ! (وَ قَلِیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ).
بدیهى است، اگر منظور از شکرگزارى تنها شکر با زبان باشد، مسأله مشکلى نیست، تا عاملان به آن قلیل بوده باشند، بلکه منظور شکر در عمل است، یعنى استفاده از مواهب، در مسیر همان اهدافى که به خاطر آن آفریده و اعطا شده اند، و مسلم است کسانى که مواهب الهى را عموماً در جاى خود به کار گیرند، اندکى بیش نیستند.
بعضى از بزرگان، براى شکر ، سه مرحله قائل شده اند:
✨شکر با قلب، که همان تصور نعمت و رضایت و خشنودى نسبت به آن است.
✨و شکر با زبان، که ثنا گفتن نعمت دهنده است.
✨و شکر سایر اعضاء و جوارح، و آن هماهنگ ساختن اعمال با آن نعمت است.
شَکُور صیغه مبالغه است و فزونى شکرگزارى را مى رساند، که همان تکرار شکر و تداوم آن با قلب و لسان و اعضاء است.
البته گاهى این صفت، براى خداوند نیز آورده شده است، مانند آنچه در آیه ۱۷ سوره تغابن آمده وَ اللّهُ شَکُورٌ حَلِیمٌ و منظور از شکرگزارى خداوند آن است که، به مقدارى که بندگان در مسیر طاعت او گام برمى دارند، آنها را مشمول مواهب و الطاف خویش مى سازد، و از آنها تشکر و سپاسگزارى مى کند، و از فضل خود بیش از آنچه استحقاق دارند، بر آنها مى افزاید.
به هر حال، این تعبیر، که افراد کمى از بندگان من شکرگزارند، ممکن است براى بیان عظمت مقام این گروه باشد، که افراد نمونه اى هستند، و یا به این منظور، که شما کوشش کنید و در زمره آنان در آئید، تا بر جمع شاکران افزوده شود.
تفسیر نمونه)
🔸:🔹:🔸:🔹:🔸:🔹:🔸:🔹:👉 @ghorun
هدایت شده از علیرضا
cbfc531c3b90a0c49f1f6449aa9554053ca53043.mp3
104.8K
سوره سبا:۱۳
شهریار پرهیزگار
🔸🔹 @ghorun