هدایت شده از علیرضا
9adbd05f1cdd5097b16bedead35ad15b1a39e8b3.mp3
62.8K
سوره اسرا:۸۰
شهریار پرهیزگار
🆔📖 @ghorun
•🔹•♦•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°♦•🔹•
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره نحل آیه۷۰ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
...................................................................
آیه۷۰] وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ ثُمَّ يَتَوَفَّاكُمْ وَمِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلَىٰٓ أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْ لَا يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ قَدِيرٌ
................•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•...................
آیه۷۰]خداوند شما را آفرید؛ سپس شما را میمیراند؛ بعضی از شما به نامطلوبترین سنین بالای عمر میرسند، تا بعد از علم و آگاهی، چیزی ندانند (و همه چیز را فراموش كنند)؛ خداوند دانا و تواناست!
...................................................................
تفسیر آیه۷۰] سرچشمه تفاوت روزیها
از آنجا که در آیات گذشته، بخشى از نعمتهاى مهم الهى و مواهب گوناگونى که در جهان گیاهان و حیوانات آفریده شده است، بیان گردید، تا از این راه مردم به آفریننده این همه نعمتها و نظام دقیق آنها آشنا شوند، آیات مورد بحث، از طریق دیگرى مسأله اثبات خالق یکتا را تعقیب مى کند و آن، از طریق دگرگونى و تغییرات نعمتها است که از اختیار انسان بیرون است و نشان مى دهد از ناحیه دیگرى مقدر مى شود.
نخست، مى گوید: خداوند شما را آفرید (وَ اللّهُ خَلَقَکُمْ).
سپس روح شما را مى گیرد و مرگتان فرا مى رسد (ثُمَّ یَتَوَفّاکُمْ).
هم حیات از ناحیه او است، و هم مرگ، تا بدانید این شما نیستید که آفریننده مرگ و حیاتید.
مقدار طول عمر شما نیز در اختیارتان نیست، بعضى در جوانى یا نزدیک به پیرى از دنیا مى روند ولى، بعضى از شما به بالاترین و بدترین سالیان عمر یعنى نهایت پیرى باز مى گردند (وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلى أَرْذَلِ الْعُمُرِ).
و نتیجه این عمر طولانى آن خواهد شد که: بعد از علم و دانش و آگاهى چیزى نخواهد دانست و همه را به دست فراموشى مى سپارد (لِکَیْ لا یَعْلَمَ بَعْدَ عِلْم شَیْئاً).
درست مانند آغاز عمر و سنین کودکى که یکپارچه نسیان بود و فراموشکارى و ناآگاهى، آرى خداوند آگاه و قادر است (إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ قَدِیرٌ).
همه قدرتها در اختیار او است و به هر مقدار که صلاح بداند، مى بخشد و به هر موقع که لازم ببیند مى گیرد.
تفسیر نمونه]
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•✒ @ghorun
هدایت شده از علیرضا
e79a5115d051c99305edbb33d80f7f8cc44287ad.mp3
106.4K
سوره نحل: ۷۰
شهریار پرهیزگار
✒️ @ghorun
.🔶..🌻..▫.▫.▫.▫️.▫️.▫.▫..🌻..🔶.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره نحل آیه۷۱ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
. . . . . . . . . . . . . ▫.▫.▫ . . . . . . . . . . . .
آیه۷۱} وَاللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ فِي الرِّزْقِ فَمَا الَّذِينَ فُضِّلُوا بِرَآدِّي رِزْقِهِمْ عَلَىٰ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَهُمْ فِيهِ سَوَآءٌ أَفَبِنِعْمَةِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ
. . . . . . . . . . . . . 🌻.🌻.🌻 . . . . . . . . . . . .
آیه۷۱} خداوند بعضی از شما را بر بعضی دیگر از نظر روزی برتری داد (چرا كه استعدادها و تلاشهایتان متفاوت است)! اما آنها كه برتری داده شدهاند، حاضر نیستند از روزی خود به بردگانشان بدهند و همگی در آن مساوی گردند؛ آیا آنان نعمت خدا را انكار مینمایند (كه شكر او را ادا نمیكنند)؟!
. . . . . . . . . . . . . ▫.▫.▫ . . . . . . . . . . . .
تفسیر آیه۷۱} در آیه بعد نیز ادامه مى دهد: حتى روزى هاى شما به دست شما نیست، این خداوند است که بعضى از شما را بر بعض دیگرى از نظر روزى برترى مى دهد (وَ اللّهُ فَضَّلَ بَعْضَکُمْ عَلى بَعْض فِی الرِّزْقِ).
اما آنها که برترى یافته اند به خاطر تنگ نظرى، حاضر نیستند از آنچه در اختیار دارند به بندگان مملوک خود بدهند و آنها را در اموال خویش شریک سازند تا آنها نیز با شما مساوى گردند (فَمَا الَّذِینَ فُضِّلُوا بِرَادِّی رِزْقِهِمْ عَلى ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ فَهُمْ فِیهِ سَواءٌ).
بعضى از مفسران، احتمال داده اند: این جمله اشاره به پاره اى از اعمال احمقانه مشرکان باشد که، براى بتها و آلهه خود، سهمى از چهارپایان و کشت و زرع خود قائل بودند، در حالى که، این سنگ و چوبهاى بى ارزش کمترین نقشى در زندگى آنها نداشتند، ولى، حاضر نبودند همان را در اختیار بردگان بیچاره اى بگذارند که شب و روز به آنها خدمت مى کردند.
تفسیرنمونه}
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .🌻 @ghorun
.🔶..🌻..▫.▫.▫.▫️.▫️.▫.▫..🌻..🔶.
🔆در اینجا این سؤال پیش مى آید پس چرا در آیات و روایات بسیارى آمده، روزى به دست خدا است و تلاش در راه آن مذموم است؟!
در پاسخ این سؤال باید به دو نکته توجه داشت:
🔅۱ ـ دقت در منابع اسلامى نشان مى دهد: آیات و یا روایاتى که در نظر سطحى و ابتدائى ـ چه در این بحث چه در بحثهاى دیگر ـ متضاد به نظر مى رسند، هر کدام به یکى از ابعاد مسأله اى که داراى بعدهاى مختلفى است، نظر دارند که غفلت از این ابعاد، موجب توهم تناقض شده است.
آنجا که مردم با ولع و حرص هر چه شدیدتر به دنبال دنیا و زرق و برق جهان ماده مى روند، و براى نیل به آن از هیچ جنایتى فروگذار نمى کنند، دستورات مؤکد و پشت سر هم وارد مى شود و آنها را به ناپایدارى دنیا و بى ارزش بودن مال و جاه، توجه مى دهد.
و آنجا که گروهى به بهانه زهد، دست از کار و کوشش و تلاش مى کشند، اهمیت کار و کوشش به آنها گوشزد مى شود.
برنامه رهبران راستین نیز باید چنین باشد که جلو افراط و تفریطها را به طرز شایسته اى بگیرند.
آیات و روایاتى که تأکید مى کند: روزى در دست خدا است، و سهم و بهره هر کسى را خدا تعیین کرده در حقیقت براى پایان دادن به حرص و ولع و دنیا پرستى، و فعالیت بى قید و شرط و بى حد و مرز براى کسب درآمد بیشتر است، نه این که: هدف آن خاموش کردن شعله هاى گرم و داغ نشاط کار و کوشش براى زندگى آبرومندانه و مستقل و خود کفا است.
و با توجه به این واقعیت، تفسیر روایاتى که مى گوید: بسیارى از روزى ها است که اگر شما هم به دنبال آن نروید به دنبال شما مى آید، روشن مى شود.
🔅۲ ـ از نظر جهان بینى توحیدى همه چیز به خدا منتهى مى شود، یک خداپرست موحد راستین چیزى را از ناحیه خود نمى داند، بلکه هر موهبتى به او مى رسد، سرچشمه آن را از خدا مى بیند و مى گوید: بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلى کُلِّ شَیْء قَدِیرٌ: کلید همه خوبیها و نیکیها به دست تو است و تو بر هر چیزى قادر و توانائى.
و به این ترتیب، او باید در هر مورد توجه به این حقیقت داشته باشد که حتى فرآورده هاى سعى و کوشش و فکر و خلاقیت او نیز ـ اگر درست بنگرد ـ از طرف خدا است، و اگر یک لحظه نظر لطفش برگرفته شود همه اینها خاموش مى گردد.
او به هنگامى که بر مرکب سؤار مى شود، سُبْحانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنا هذا مى گوید: منزه است خداوندى که این را مسخر ما ساخت.
هنگامى که به نعمتى برسد، سرود توحید را سر مى دهد و مى گوید: وَ ما بِنا مِنْ نِعْمَة فَمِنْکَ: هر نعمتى داریم از تو است اى خدا.
و حتى هنگامى که یک گام مهم اصلاحى همچون پیامبران در مسیر نجات انسانها برمى دارد، مى گوید: وَ ما تَوْفِیقِی إِلاّ بِاللّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ إِلَیْهِ أُنِیبُ: موفقیت من تنها از ناحیه خدا است، بر او توکل کردم، و به سوى او باز مى گردم .
ولى آنچه مسلّم است در کنار همه این بحثها، اساس و پایه کسب روزى، تلاش و فعالیت صحیح، مثبت و سازنده و دور از هر گونه افراط و تفریط است، و اما روزى هائى که بدون تلاش به انسان مى رسد، جنبه فرعى دارد نه اساسى، و شاید به همین دلیل، على(علیه السلام) در کلمات قصارش در درجه اول، روزى هائى را ذکر مى کند که انسان به دنبال آن مى رود سپس آنها که به دنبال انسان مى آید: یَا ابْنَ آدَمَ! الرِّزْقُ رِزْقانِ رِزْقٌ تَطْلُبُهُ وَ رِزْقٌ یَطْلُبُکَ:
✨ اى فرزند آدم روزى دو گونه است یکى آن روزى که تو به دنبال آن مى روى، و دیگرى آن روزى که به دنبال تو مى آید .
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .🌻 @ghorun
هدایت شده از علیرضا
fa8ac064f0c77f8ff53b7ecb02716def36ea7710.mp3
108.1K
سوره نحل:۷۱
شهریار پرهیزگار
🌻 @ghorun
.〰.〰.〰.🌱.🌺.🌱.🌺.🌱.〰.〰.〰.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره نحل آیه۷۲ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
آیه۷۲} وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ
.〰.〰.〰.〰.🌱.🌺.🌱.〰.〰.〰.〰.
آیه۷۲} خداوند برای شما از جنس خودتان همسرانی قرار داد؛ و از همسرانتان برای شما فرزندان و نوههایی به وجود آورد؛ و از پاكیزهها به شما روزی داد؛ آیا به باطل ایمان میآورند، و نعمت خدا را انكار میكنند؟!
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
تفسیر آیه۷۲} آخرین آیه مورد بحث که مانند دو آیه گذشته با کلمه اللّه شروع مى شود، و بیانگر نعمتهاى خداوند است، اشاره به مواهب او از نظر نیروهاى انسانى و معاونان و کمک کاران، و همچنین روزیهاى پاکیزه، مى کند، و این حلقه هاى سه گانه نعمت را که در این سه آیه ذکر شده، تکمیل مى نماید.
یعنى از نظام حیات و مرگ، شروع کرده، آن گاه تفاوت روزى ها و استعدادها را که نظام تنوع زندگى است بیان مى کند، و با آیه مورد بحث که ناظر به نظام تکثیر مثل بشر، و روزى هاى پاکیزه است پایان مى گیرد.
مى گوید: خداوند براى شما از جنس خودتان همسرانى قرار داد (وَ اللّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً).
همسرانى که هم مایه آرامش روح و جسمند و هم سبب بقاء نسل.
لذا بلافاصله اضافه مى کند: و از همسرانتان براى شما فرزندان و نوه ها قرار داد (وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَزْواجِکُمْ بَنِینَ وَ حَفَدَةً).
حَفَدَة جمع حافد در اصل به معنى کسى است که بدون انتظار پاداش، با سرعت همکارى مى کند، ولى در آیه مورد بحث، به عقیده بسیارى از مفسران، منظور نوه ها است و بعضى خصوص نوه هاى دخترى را گفته اند.
بعضى دیگر معتقدند: بَنِین به فرزندان کوچک گفته مى شود و حَفَدَه به فرزندان بزرگ که مى توانند کمک و همکارى کنند.
و بعضى آن را هرگونه معاون و کمک کار را اعم از فرزندان و غیر فرزندان دانسته اند
ولى معنى اول یعنى نوه ها در اینجا از همه، نزدیکتر به نظر مى رسد، هر چند مفهوم حَفَدَة در اصل، ـ چنانکه گفتیم ـ وسیع است.
و به هر حال، بى شک وجود نیروهاى انسانى، همچون فرزندان، نوه ها و همسران در اطراف هر کس، نعمت بزرگى براى او است، که هم از نظر معنوى او را حمایت مى کنند و هم از نظر مادى.
سپس مى فرماید: خداوند از پاکیزه ها به شما روزى داد (وَ رَزَقَکُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ).
طَیِّبات در اینجا مفهوم وسیعى دارد که هر گونه روزى پاکیزه را شامل مى شود خواه جنبه مادى داشته باشد، یا معنوى، جنبه فردى داشته باشد یا اجتماعى.
و در پایان، به عنوان یک نتیجه گیرى کلى از این بحث مى گوید: آیا آنها با این همه آثار عظمت و قدرت خدا که مشاهده مى کنند، و با این همه مواهبى که از ناحیه او به آنها ارزانى شده، باز به سراغ بتها مى روند؟ آیا به باطل ایمان مى آورند و نعمت خداوند را انکار مى کنند ؟ (أَ فَبِالْباطِلِ یُؤْمِنُونَ وَ بِنِعْمَتِ اللّهِ هُمْ یَکْفُرُونَ).
این چه نوع قضاوتى است؟ و این چه برنامه نادرستى است؟ که انسان سرچشمه نعمتها را فراموش کرده و به سراغ موجودى برود که منشأ کمترین اثرى نیست و مصداق روشن باطل در تمام ابعاد است.تفسیر نمونه)
〰〰〰〰〰〰〰〰〰🆔 @ghorun
.〰.〰.〰.🌱.🌺.🌱.🌺.🌱.〰.〰.〰.
آیا ایجاد تفاوت با عدالت سازگار است؟
در اینجا این سؤال پیش مى آید: آیا ایجاد تفاوت و اختلاف، از نظر رزق و روزى در میان مردم با اصول عدالت پروردگار، و مساواتى که باید بر نظام جوامع بشرى حاکم باشد، سازگار است؟
در پاسخ این سؤال باید به دو نکته دقیقاً توجه داشت:
🔸۱ ـ بدون شک اختلافى که در میان انسانها از نظر بهره هاى مادى و درآمدها وجود دارد قسمت مهمش مربوط به تفاوت استعدادهاى آنها است، این تفاوت استعدادهاى جسمانى و روحانى، که سرچشمه تفاوت در کمیت و کیفیت فعالیتهاى اقتصادى مى شود بهره بعضى را بیشتر، و در آمد بعضى را کمتر مى کند.
البته، تردیدى نیست: گاهى حوادثى که از نظر ما صرفاً جنبه تصادف دارد، سبب مى شود: بعضى به مواهب بیشترى دست یابند، ولى اینها را مى توان امور استثنائى شمرد، آنچه پایه و ضابطه اصلى در غالب موارد است، همان تفاوت در کمیت یا کیفیت تلاشها است ـ البته موضوع بحث ما یک جامعه سالم و خالى از استثمار و بهره کشیهاى ظالمانه است، نه جوامع منحرف که از قوانین آفرینش و نظام انسان برکنارند ـ .
حتى کسانى را که گاهى ما آنها را انسانهاى بى دست و پا و بى عرضه اى مى پنداریم و از این که: در آمدهاى قابل ملاحظه اى دارند تعجب مى کنیم، اگر با دقت بیشترى در جسم و روان و اخلاق آنها بنگریم و قضاوتهائى که از مطالعات سطحى سرچشمه مى گیرد، دور بیفکنیم، خواهیم دید: آنها غالباً نقطه قوتى داشته اند که به جائى رسیده اند (باز تکرار مى کنیم موضوع بحث ما جامعه سالمى است که از استثمار دور باشد).
به هر حال، این تفاوت درآمدها از تفاوت استعدادهائى سرچشمه مى گیرد که آن هم نیز از مواهب الهى است، ممکن است در پاره اى از موارد اکتسابى باشد ولى در پاره اى از موارد نیز قطعاً غیر اکتسابى است، بنابراین، حتى در یک جامعه سالم از نظر اقتصادى نیز تفاوت در آمدها غیر قابل انکار است، مگر این که: بتوانیم انسانهاى قالبى همشکل، همرنگ و هم استعداد بسازیم که هیچگونه تفاوتى با هم نداشته باشند و تازه اول درد سر و مشکلات است!.
🔸۲ ـ بدن یک انسان، یا اندام یک درخت، یا یک بوته گل را در نظر بگیرید، آیا امکان دارد این ساختمانِ موزون با تساوى میان اعضاء و اندامها از هر نظر پیدا شود؟ آیا قدرت مقاومت و استعداد ریشه درختان مى تواند با گلبرگهاى لطیف شکوفه ها، و استخوان پاشنه پا با پرده هاى ظریف شبکیه چشم از هر نظر یکسان باشد؟ و اگر ما بتوانیم آنها را یکسان کنیم آیا فکر مى کنید کار صحیحى انجام داده ایم؟!
اگر از شعارهاى کاذب و خالى از شعور بگذریم، فرض کنید ما یک روز بتوانیم همان انسانها قالبى و خیالى از هر نظر را بسازیم و کره زمین را از پنج هزار میلیون نفر انسان هم شکل، هم قواره، هم ذوق، هم فکر و همسان از هر نظر، درست مانند سیگارهائى که به یک کارخانه سفارش داده اند، پر کنیم.
آیا آن روز زندگى خوبى نصیب انسانها خواهد شد؟ مسلماً نه، جهنمى پیدا مى شود که همه، در آن در زحمت خواهند بود، همه، به یکسو حرکت مى کنند، همه، یک چیز مى خواهند، همه، یک پست مى طلبند، همه، یک نوع غذا را دوست دارند، و همه، مى خواهند یک کار واحد انجام دهند.
ادامه تفسیر:👇
👉 @ghorun
.〰.〰.〰.🌱.🌺.🌱.🌺.🌱.〰.〰.〰.
ادامه تفسیر:👇
بدیهى است، خیلى زود، عمر چنین زندگى پایان مى یابد و به فرض باقى بماند زندگى خسته کننده بى روح و یکنواختى خواهد بود که چندان تفاوتى با مرگ ندارد.
بنابراین، وجود تفاوت در استعدادها و آنچه لازمه این تفاوت است، براى حفظ نظام جامعه و حتى براى پرورش استعدادهاى مختلف، نهایت لزوم را دارد، و شعارهاى کاذب هرگز نمى تواند جلو این واقعیت را بگیرد.
اما مبادا این سخن را چنین تفسیر کنید که: ما جامعه طبقاتى و نظام استثمار و استعمار را با این سخن مى پذیریم، نه، هرگز، منظور، تفاوتهاى طبیعى است و نه مصنوعى، تفاوتهائى است که در عین حال، مکمل یکدیگر و معاون یکدیگر بوده باشند، نه سدّى بر سر راه پیشرفت یکدیگر ایجاد کنند و به تجاوز و تعدى بپردازند.
اختلاف طبقاتى (توجه داشته باشید منظور از طبقات همان مفهوم اصطلاحى آن، یعنى طبقه استثمار کننده و استثمار شونده است) هرگز موافق نظام آفرینش نیست، آنچه موافق و هماهنگ نظام آفرینش است، تفاوت استعدادها و تلاشها و کوششها است و میان این دو از زمین تا آسمان فرق است (دقت کنید).
و به تعبیر دیگر، تفاوت استعدادها باید در مسیر سازنده به کار افتد، درست مانند تفاوت ساختمان اعضاء یک بدن، یا اندام یک گل، آنها در عین تفاوت معاون یکدیگرند، نه مزاحم یکدیگر.
کوتاه سخن این که: نباید تفاوت استعدادها و درآمدها باعث سوء استفاده در راه ایجاد جامعه طبقاتى گردد.
و به همین دلیل در پایان آیه مورد بحث، مى فرماید: آیا آنها نعمت خدا را انکار مى کنند (أَ فَبِنِعْمَةِ اللّهِ یَجْحَدُونَ).
اشاره به این که: این تفاوتها در صورت طبیعى اش (نه صورت مصنوعى و ظالمانه) از نعمتهاى خدا است که براى حفظ نظام مجتمع بشرى ایجاد شده است.
تفسیر نمونه)
〰〰〰〰〰〰〰〰〰🆔 @ghorun
هدایت شده از علیرضا
6cb6dfb022bbd87246e09c1105d0ed8ad906fe8a.mp3
112.4K
سوره نحل:۷۲
شهریار پرهیزگار
🆔 @ghorun
▫⚪. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .⚪▫
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره آل عمران آیه۴۵ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
◽️.▫️.◽️.▫.◽.▫.◽.▫.◽.▫.◽.▫
آیه۴۵) اتْلُ مَآ أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ
⚪..........................................................⚪
آیه۴۵) آنچه را از كتاب (آسمانی) به تو وحی شده تلاوت كن، و نماز را برپا دار، كه نماز (انسان را) از زشتیها و گناه بازمیدارد، و یاد خدا بزرگتر است؛ و خداوند میداند شما چه كارهایی انجام میدهید!
◽️.▫.◽.▫.◽.▫.◽️.▫️.◽.▫.◽.▫.
تفسیر آیه۴۵)نماز، باز دارنده از زشتى ها و بدى ها
بعد از پایان بخشهاى مختلفى از سرگذشت اقوام پیشین و پیامبران بزرگ، و برخورد نامطلوب آنها با این رهبران الهى، و پایان غم انگیز زندگى آنها، روى سخن را ـ براى دلدارى و تسلى خاطر و تقویت روحیه و ارائه خط مشى کلى و جامع ـ به پیامبر کرده، دو دستور به او مى دهد:
🔹نخست مى گوید: آنچه را از کتاب آسمانى (قرآن) به تو وحى شده، تلاوت کن (اتْلُ ما أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتابِ).
این آیات را بخوان، که هر چه مى خواهى در آن است: علم و حکمت، نصیحت و اندرز، معیار شناخت حق و باطل، وسیله نورانیت قلب و جان، و مسیر حرکت هر گروه و هر جمعیت.
بخوان، و در زندگیت به کار بند، بخوان و از آن الهام بگیر، بخوان و قلبت را به نور تلاوتش روشن کن. بعد از بیان این دستور، که در حقیقت جنبه آموزش دارد، به دستور دوم مى پردازد که شاخه اصلى پرورش است، مى گوید:
🔹و نماز را بر پا دار (وَ أَقِمِ الصَّلاةَ).
سپس، به فلسفه مهم نماز پرداخته، مى گوید: زیرا نماز انسان را از زشتى ها و منکرات باز مى دارد (إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ).
از آنجا که طبیعت نماز، انسان را به یاد نیرومندترین عامل بازدارنده، یعنى اعتقاد به مبدأ و معاد مى اندازد، داراى اثر بازدارندگى از فحشاء و منکر است.
انسانى که به نماز مى ایستد، تکبیر، مى گوید، خدا را از همه چیز برتر و بالاتر مى شمرد، به یاد نعمت هاى او مى افتد، حمد و سپاس او مى گوید، او را به رحمانیت و رحیمیت مى ستاید، به یاد روز جزاى او مى افتد، اعتراف به بندگى او مى کند، از او یارى مى جوید، صراط مستقیم از او مى طلبد، راه کسانى که به آنها نعمت داده شده، غضب بر آنها نشده و گمراه نگشته اند (مضمون سوره حمد).
بدون شک در قلب و روح چنین انسانى، جنبشى به سوى حق، و حرکتى به سوى پاکى، و جهشى به سوى تقوا پیدا مى شود.
براى خدا رکوع مى کند، و در پیشگاه او پیشانى بر خاک مى نهد، غرق در عظمت او مى شود، و خودخواهى ها و خود برتربینى ها را فراموش مى کند.
شهادت به یگانگى او و گواهى به رسالت پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى دهد.
بر پیامبرش درود مى فرستد، و دست به درگاه خداى بر مى دارد که در زمره بندگان صالح او قرار گیرد (تشهد و سلام).
همه این امور، موجى از معنویت در وجود او ایجاد مى کند، موجى که سد نیرومندى در برابر گناه، محسوب مى شود. این عمل، چند بار در شبانه روز، تکرار مى گردد، هنگامى که صبح از خواب برمى خیزد، در یاد او غرق مى شود.
در وسط روز، هنگامى که غرق زندگى مادى شده، ناگهان صداى تکبیر مؤذن را مى شنود، برنامه خود را قطع کرده، به درگاه او مى شتابد، و حتى در پایان روز و آغاز شب، پیش از آن که به بستر استراحت رود، با او راز و نیاز مى کند و دل را مرکز انوار او مى سازد.
از این گذشته، به هنگامى که آماده مقدمات نماز مى شود، خود را شستشو مى دهد، پاک مى کند، حرام و غصب را از خود دور مى سازد، و به بارگاه دوست مى رود، همه این امور، تأثیر بازدارنده در برابر خط فحشاء و منکرات دارد.
منتها هر نمازى، به همان اندازه که از شرایط کمال و روح عبادت برخوردار است، نهى از فحشاء و منکر مى کند، گاه، نهى کلى و جامع و گاه، نهى جزئى و محدود.
ممکن نیست، کسى نماز بخواند و هیچ گونه اثرى در او نبخشد، هر چند نمازش صورى باشد، هر چند آلوده گناه باشد، البته این گونه نماز، تأثیرش کم است، این گونه افراد اگر همان نماز را نمى خواندند، از این هم آلوده تر بودند.
روشن تر بگوئیم: نهى از فحشاء و منکر، سلسله مراتب و درجات زیادى دارد و هر نمازى، به نسبت رعایت شرایط، داراى بعضى از این درجات است.
ادامه تفسیر:👇
👉 @ghorun
▫⚪. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . ⚪▫
ادامه تفسیر:👇
از آنچه در بالا گفتیم، روشن مى شود، سرگردانى جمعى از مفسران، در تفسیر این آیه، و انتخاب تفسیرهاى نامناسب، بى جهت است، شاید آنها به همین دلیل که دیده اند بعضى، نماز مى خوانند و مرتکب گناه مى شوند، و آیه را در معنى مطلقش بدون سلسله مراتب دیده اند، گرفتار شک وتردید شده اند، و راه هاى دیگرى را در تفسیر آیه برگزیده اند.
از جمله، بعضى گفته اند: نماز انسان را از فحشاء و منکر باز مى دارد، مادام که مشغول نماز است!!
چه حرف عجیبى؟ این مزیتى براى نماز نیست، بسیارى از اعمال چنین است.
بعضى دیگر گفته اند: اعمال و اذکار نماز، به منزله جمله هائى است که هر یک انسان را از فحشاء و منکر نهى مى کند، مثلا تکبیر، تسبیح و تهلیل هر کدام به انسان مى گوید: گناه مکن، حال انسان گوش به این نهى مى دهد، یا نه؟ مطلب دیگرى است.
آنها که آیه فوق را چنین تفسیر کرده اند، از این حقیقت غافل شده اند که نهى در اینجا فقط نهى تشریعى نیست، بلکه نهى تکوینى است، ظاهر آیه این است که، نماز اثر بازدارنده دارد، و تفسیر اصلى همان است که در بالا گفتیم، البته مانعى ندارد که بگوئیم نماز هم نهى تکوینى از فحشاء و منکر مى کند و هم نهى تشریعى.
✨✨✨
در دنباله آیه اضافه مى فرماید: ذکر خدا از آن هم برتر و بالاتر است (وَ لَذِکْرُ اللّهِ أَکْبَرُ).
ظاهر جمله فوق این است که: بیان فلسفه مهمترى براى نماز مى باشد، یعنى یکى دیگر از آثار و برکات مهم نماز، که حتى از نهى از فحشاء و منکر مهمتر است، آنست که انسان را به یاد خدا مى اندازد، که ریشه و مایه اصلى هر خیر و سعادت است، و حتى عامل اصلى نهى از فحشاء و منکر نیز، همین ذکر اللّه مى باشد، در واقع برترى آن، به خاطر آنست که علت و ریشه محسوب مى شود.
اصولاً، یاد خدا، مایه حیات قلوب و آرامش دل ها است، و هیچ چیز، به پایه آن نمى رسد: أَلا بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ: آگاه باشید یاد خدا مایه اطمینان دلها است.
اصولاً، روح همه عبادات ـ چه نماز و چه غیر آن ـ ذکر خدا است، اقوال نماز، افعال نماز، مقدمات نماز، تعقیبات نماز، همه و همه، در واقع، یاد خدا را در دل انسان زنده مى کند.
قابل توجه این که: در آیه ۱۴ سوره طه اشاره به این فلسفه اساسى نماز شده و خطاب به موسى مى گوید: أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِی: نماز را بر پا دار، تا به یاد من باشى .
ولى مفسران بزرگ، براى جمله بالا تفسیرهاى دیگرى ذکر کرده اند، که در بعضى از روایات اسلامى نیز اشاراتى به آن تفسیرها شده، از جمله این که: منظور از جمله فوق، این است که: یاد خدا از شما به وسیله رحمت برتر از یاد شما از او به وسیله طاعت است.
دیگر این که: ذکر خدا از نماز برتر و بالاتر است; چرا که روح هر عبادتى ذکر خدا است.
این تفسیرها که بعضاً در روایات اسلامى نیز آمده، ممکن است اشاره به بطون آیه، بوده باشد، و گرنه، ظاهر آن با معنى اول، هماهنگ تر است، زیرا در اکثر مواردى که ذکر اللّه به کار رفته، منظور یاد کردن مردم از خدا است، و آیه فوق، نیز همین معنى را تداعى مى کند، البته یاد کردن خدا از بندگان مى تواند، به عنوان یک نتیجه مستقیم براى یاد بندگان از خدا بوده باشد، و به این ترتیب تضاد میان دو معنى بر طرف مى شود.
🔸در حدیثى از معاذ بن جبل چنین آمده: هیچ یک از اعمال آدمى براى نجات او از عذاب الهى، برتر از ذکر اللّه نیست، از او پرسیدند: حتى جهاد در راه خدا؟ گفت: آرى، زیرا خداوند مى فرماید: وَ لَذِکْرُ اللّهِ أَکْبَرُ .
ظاهر این است که، معاذ بن جبل این سخن را از کلام پیامبر(صلى الله علیه وآله) استفاده کرده، زیرا خود او نقل مى کند: از پیامبر خدا پرسیدم: کدام عمل از همه اعمال برتر است، فرمود: أَنْ تَمُوتَ وَ لِسانُکَ رَطْبٌ مِنْ ذِکْرِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ: این که به هنگام مردن، زبانت، به ذکر خداوند بزرگ مشغول باشد .
و از آنجا که نیات انسان ها و میزان حضور قلب آنها در نماز، و سائر عبادات، بسیار متفاوت است، در پایان آیه، مى فرماید: و خدا مى داند چه کارهائى را انجام مى دهید (وَ اللّهُ یَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ).
چه، اعمالى را که در پنهان انجام مى دهید، یا آشکار، چه، نیاتى را که در دل دارید، و چه سخنانى که بر زبان جارى مى کنید.
تفسیر نمونه)
〰▫️〰▫〰▫〰▫〰▫ @ghorun
..............«««««««🍃💐🍃»»»»»»...............
دوستان سوره غافر آیه۴۰ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
<🍃.🍃.🍃>
آیه۴۰> «مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلَا يُجْزَىٰ إِلَّا مِثْلَهَا ۖ وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَٰئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ»
< < < < < < 🍃.💐.🍃 > > > > >
آیه۴۰>هر كه بدى كند، جز به مانند آن كيفر نمىيابد؛ و هر كه كار شايسته كند -چه مرد باشد يا زن- در حالى كه ايمان داشته باشد، در نتيجه آنان داخل بهشت مىشوند و در آنجا بىحساب روزى مىيابند.
<🍃.🍃.🍃>
تفسیر آیه۴۰> مسأله، تنها فانى بودن این دنیا و باقى بودن سراى آخرت نیست، مسأله مهم، مسأله حساب و جزاست:
هرکس عمل بدى انجام دهد، فقط به اندازه آن به او کیفر داده مى شود، اما کسى که عمل صالحى انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالى که مؤمن باشد، وارد بهشت مى شود و روزى بى حسابى به او داده خواهد شد (مَنْ عَمِلَ سَیِّئَةً فَلا یُجْزى إِلاّ مِثْلَها وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَر أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ یُرْزَقُونَ فِیها بِغَیْرِ حِساب).
او در این سخنان حساب شده اش،
🔺از یکسو اشاره به عدالت خداوند در مورد مجرمان مى کند که تنها به مقدار جرمشان جریمه مى شوند.
🔹و از سوى دیگر، اشاره به فضل بى انتهاى او، که در مقابل یک عمل صالح پاداش بى حساب به مؤمنان داده مى شود، و هیچگونه موازنه اى در آن رعایت نخواهد شد، پاداشى که هیچ چشمى ندیده، و هیچ گوشى نشنیده، و حتى به فکر انسانى خطور نکرده است.
🔹و از سوى سوم، لزوم توأم بودن ایمان و عمل صالح را، یاد آور مى شود.
🔻و از سوى چهارم، مساوات مرد و زن در پیشگاه خداوند و در ارزشهاى انسانى.
به هر حال، او با این سخن کوتاه خود، این واقعیت را بیان مى کند که متاع این جهان، گر چه ناچیز است و ناپایدار، ولى مى تواند وسیله رسیدن به پاداش بى حساب گردد، چه معامله اى از این پرسودتر؟!
ضمناً تعبیر به مثلها اشاره به این است که مجازاتهاى عالم دیگر شبیه همان کارى است که انسان در این دنیا انجام داده است، شباهتى کامل و تمام عیار.
تعبیر به بِغَیْرِ حِساب ، ممکن است اشاره به این مطلب باشد که نگاهداشتن حساب عطایا مخصوص کسانى است که مواهب محدودى دارند، و مى ترسند اگر حساب را نگه ندارند، گرفتار کمبود شوند، اما کسى که خزائن نعمتهاى او نامحدود و بى پایان است، و هر قدر ببخشد کاستى در آن پیدا نمى شود، (زیرا هر قدر از بى نهایت بر دارند باز هم بى نهایت است!)، نیاز به حسابگرى ندارد.
✨در اینجا این سؤال پیش مى آید که، آیا این آیه، با آیه اى که مى گوید: هر کس کار نیکى انجام دهد، ده برابر پاداش به او عطا مى شود منافات ندارد؟ مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ اَمْثالِها .
در پاسخ باید به این نکته توجه کرد که، ده برابر حداقل پاداش الهى است، و لذا در مورد انفاق، به هفتصد برابر و بیشتر ارتقاء مى یابد، و سرانجام به مرحله پاداش بى حساب مى رسد، که هیچ کس جز خدا حد آن را نمى داند. <تفسیر نمونه>
>•>•>•>•>•>•>•>•>•>•>•>•>•>•>•>•>•>• ✏️
✏️ @ghorun
هدایت شده از علیرضا
ffacf6b25a203cd5d8320f8d2770aee35730eaea.mp3
117K
سوره غافر:۴۰
شهریار پرهیزگار
✏️ @ghorun
🌿🌾>•>•>•>•>•>•>•>•>•>•>•>•>•>•>•>•>
🌿🌾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره زمر آیه۴۹ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
> > > > > > > > > > > > > > > > > > > > > >
آیه۴۹) فَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِنَّا قَالَ إِنَّمَآ أُوتِيتُهُ عَلَىٰ عِلْمٍ بَلْ هِيَ فِتْنَةٌ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ
🌾>•>•>•>•>•>•>•>•>•>•>•>•>•>•>•>•>•>•
آیه۴۹) هنگامی كه انسان را زیانی رسد، ما را (برای حلّ مشكلش) میخواند؛ سپس هنگامی كه از جانب خود به او نعمتی دهیم، میگوید: «این نعمت را بخاطر كاردانی خودم به من دادهاند»؛ ولی این وسیله آزمایش (آنها) است، امّا بیشترشان نمیدانند.
> > > > > > > > > > > > > > > > > > > > > >
تفسیر آیه۴۹) در سختى ها به یاد خدا هستند، اما...
باز در اینجا موضوعِ سخن، افراد بى ایمان و ظالمانند، و چهره دیگرى از چهره هاى زشت آنها را منعکس مى کند.
نخست مى فرماید: هنگامى که انسان را زیان و ضررى (و درد و رنج و فقرى ) برسد، براى حل مشکلش ما را مى خواند (فَإِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعانا). همان انسانى که طبق آیات گذشته، از شنیدن نام خداوند یگانه مشمئز مى شد، آرى همان انسان، به هنگام گرفتارى در تنگناى حوادث، به سایه لطف الهى پناه مى برد.
اما آن هم موقتى است هنگامى که به او نعمتى از ناحیه خود عطا کنیم و درد و رنجش را برطرف سازیم، لطف و عطاى ما را به دست فراموشى مى سپارد، و مى گوید: این نعمت را خودم، دست و پا کردم، و بر اثر لیاقت و کاردانى خودم بوده (ثُمَّ إِذا خَوَّلْناهُ نِعْمَةً مِنّا قالَ إِنَّما أُوتِیتُهُ عَلى عِلْم).
✨نمونه این سخن، همان است که قرآن، در آیه ۷۸ سوره قصص از زبان قارون نقل مى کند که، در برابر دانشمندان بنى اسرائیل که به او اندرز دادند: از این نعمت هاى خداداد در راه رضاى او استفاده کن! چنین گفت: إِنَّما أُوتِیتُهُ عَلى عِلْم عِنْدِى: اینها مواهبى است که من با علم و دانش خود به دست آورده ام !
این غافلان بى خبر، هیچ فکر نمى کنند که آن علم و دانش نیز، موهبتى از سوى خداست، آیا آنها این علم و دانشى را که سبب تدبیر معاش و کسب درآمدهاى فراوان مى شود، خودشان به خودشان داده اند؟ یا از ازل جزء ذاتشان بوده است؟!.
بعضى از مفسران، در تفسیر این جمله، احتمال دیگرى نیز داده اند و آن این که، آنها مى گویند: این مواهب را خدا به خاطر این به ما داده است که، عالم به لیاقت و استحقاق ما بوده.
این احتمال، گرچه در آیه مورد بحث، امکان دارد ولى در آیه سوره قصص در مورد قارون با توجه به کلمه عِنْدِى (نزد من) ممکن نیست، و مى تواند قرینه اى بر آیه مورد بحث، و ترجیح تفسیر اول بوده باشد.
سپس، قرآن در پاسخ این افراد خودبین و کم ظرفیت ـ که چون به نعمتى رسند به زودى خود را گم مى کنند ـ چنین مى گوید: بلکه این نعمت وسیله آزمایش آنها است ولى اکثرشان نمى دانند (بَلْ هِیَ فِتْنَةٌ وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لایَعْلَمُونَ).
🔹هدف این است که، با بروز حوادث سخت، و به دنبال آن رسیدن به نعمت هاى بزرگ، آنچه را در درون دارند آشکار کنند:
آیا، به هنگام مصیبت مأیوس، و به هنگام نعمت مغرور مى گردند؟
آیا، در این تحولات، بیشتر به فکر خدا مى افتند، و یا غرق دنیا مى شوند؟
آیا، خویشتن خویش را فراموش مى کنند و یا با توجه به ضعف هاى خود بیش از پیش به یاد خدا خواهند بود؟
ولى افسوس، که بیشتر مردم فراموش کارند و از این حقایق آگاه نیستند.
این حقیقت بارها در آیات قرآن تکرار شده است که، خداوند حکیم، گاه، انسان را در تنگناى مشکلات قرار مى دهد، و گاه، در رفاه و آسایش و نعمت، تا او را از این طرق بیازماید، ارزش وجودى او را بالا ببرد، و به این حقیقت که همه چیز، از ناحیه او است آشنا سازد.
اصولاً، شدائد، زمینه ساز شکوفائى فطرت است، همان گونه که نعمت ها مقدمه معرفت مى باشد.
قابل توجه این که، در این آیه، روى کلمه انسان تکیه شده، و او را به عنوان فراموشکار و مغرور، معرفى کرده، این، اشاره به انسان هائى است که تحت تربیت مکتب هاى الهى قرار نگرفته اند، و مربى و راهنمائى نداشته اند، شهواتشان آزاد بوده، در میان هوس ها غوطهور شده، و به صورت گیاهانى خودرو بوده اند، آرى، آنها هستند که هر گاه گرفتار درد و رنجى شوند، به سوى خدا مى آیند، و هنگامى که طوفان حوادث، فرو نشست و مشمول نعمت هائى گردند، خدا را به دست فراموشى مى سپارند.
تفسیرنمونه)
>•>•>•>•>•>•>•>•>•>•>•>•>🌾 @ghorun
هدایت شده از علیرضا
805c241813830ad40dad60cc706625aee9477b1d.mp3
124.3K
سوره زمر:۴۹
شهریار پرهیزگار
🌾 @ghorun
یا اَبا جَعفَرٍ یا مُحَمَّدَبنَ عَلیٍّ اَیُّهَا التَّقِیُّ الجَوادُ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا
اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
🕯صلی الله علیک یا جواد الائمه
🏴@ghorun
.🍂.🍂.🍂▪️.... . . . . . . . . ▪️🍂.🍂.🍂.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره زمر آیه۵۰ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
آیه۵۰) قَدْ قَالَهَا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَمَآ أَغْنَىٰ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ
......................🍂.▫️▪️▫️🍂.....................
آیه۵۰) این سخن را كسانی كه قبل از آنها بودند نیز گفتند، ولی آنچه را به دست میآوردند برای آنها سودی نداشت!
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
تفسیر آیه۵۰) در آیه بعد مى افزاید: این سخن را کسانى که قبل از آنها بودند گفتند (آنها نیز ادعا مى کردند که نعمت هاى ما زائیده علم ما و لیاقت ماست) ولى آنچه را به دست مى آوردند براى آنها سودى نداشت (قَدْ قالَهَا الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَما أَغْنى عَنْهُمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ).
آرى، قارون هاى مغرور اموالشان را مولود لیاقت خودشان مى پنداشتند و مواهب الهى بر خویش را فراموش کرده بودند، از مبدأ اصلى نعمت غافل شده، و تنها چشم به اسباب ظاهرى دوخته بوده اند، ولى، تاریخ نشان مى دهد، وقتى خداوند آنها و گنج هایشان را به زمین فرو برد، کسى نبود که به یارى آنها برخیزد، و اموال آنها کمترین سودى به حالشان نداشت، چنان که قرآن مى گوید: فَخَسَفْنا بِهِ وَ بِدارِهِ الْأَرْضَ فَما کانَ لَهُ مِنْ فِئَة یَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللّهِ نه تنها قارون که اقوامى همچون عاد و ثمود و قوم سبا و مانند آنها گرفتار همین سرنوشت شدند.
تفسیر نمونه)
... ... ... ... ... ... ... ...... ... ... .🏴 @ghorun