I may not be better than other people, but at least I'm different.
شاید از بقیهی مردم بهتر نباشم اما حداقلش اینه که متفاوتم.
#والپیر🐸
#دیالوگ🍡
┄┄┄❅⌛❅┄┄┄
〇➣ @Girl_village
ایده برای کیوت کردن بولت ژورنال 🖌️📖
#ایده🍒
#بولت_ژورنال💸
#کیوت💫
@Girl_village
چند دلیل کوچولو واسه خوشحالی 。◕‿◕。
#پیشنهاد
@Girl_village
هدایت شده از اد تب خوش جذب صورتی
سلام مدیرا گوش کنید همه عضو اینفوم بشن خبر مهمی گذاشتم⭕️⭕️
اگه عضو نشی از کانالت لفت میدم😕
https://eitaa.com/joinchat/2406350981Cd19dd4b407
اد تب پر جذب دریا💦
https://eitaa.com/Rozzzmeshki/972
تشکرات😌💕
عاشقان گوجه بریزین تو کانال👀🍅
هدایت شده از اینفو تب صورتی
200جذب داخل 3 روز😃
اگه میخوا از ابن جذب ها داشته باشی بیا پیوی
فقط مذهبی یا دخترونهمذهبی میپذیرم
اگه دخترونه بیحجاب داری نیا پی سرم شلوغه
@famasi
زندگی مانند یک فلوت است؛🎶
توخالی و پر از سوراخ
اما اگر درست با آن کار کنی،
برایت آهنگهای دلنوازی مینوازد...
👤 #آتوان_سورگین
#والپیر
#آووکادو🥑
┄┄┄❅⌛❅┄┄┄
〇➣ @Girl_village
نــــدایـــ🎶دخـــتــرانـــهــ🎀💕
کاش می شد تمامِ آدم های غمگین و تنهایِ جهان را در آغوش کشید ، برایشان چای ریخت ، کنارشان نشست و با چند کلامِ ساده ، به لحظاتشان رنگِ آرامش پاشید و حالشان را خوب کرد .
کاش می شد این را قاطعانه و آرام در گوشِ تمامِ آدم ها گفت ؛
که غم و اندوه ، رفتنی است و روزهایِ خوب در راه اند ،
که حالِ همه مان خوب خواهد شد ... برایتان آرزوهای خوب می کنم ، چون به تاثیر انرژی های خوبِ کائنات ، ایمان دارم 🌱☕️
من ایمان دارم ؛
ایمان دارم که روزی همه چیز درست خواهد شد ...🙃🌱💚
_نرگس صرافیان طوفان
#حال_خوب🍭
#استکان_چایی☕️
@Girl_village⟵☘️
♥️✨
شب رفتن ، توي خانه كوچكمان ، آدم هاي زيادي براي خداحافظي و بدرقه جمع شده بودند. صد و چند نفري مي شدند. عباس صدايم كرد كه برويم آن طرف ، خانه سابقمان . از اين خانه جديدمان ، كه قبل از اين كه خانه ما بشود موتورخانه پايگاه بود، تا آن يكي راه زيادي نبود . رفتيم آن جا كه حرف هاي آخر را بزنيم . چيزهايي مي خواست كه در سفر انجام بدهم . اشك همه پهناي صورتش را گرفته بود. نمي خواستم لحظه رفتنم ، لحظه جدا شدنمان تلخ شود. گفت:((مواظب سلامتي خودت باش ، اگر هم برگشتي ديدي من نيستم ….))
اين را قبلا هم شنيده بودم . طاقت نياوردم . گفتم:((عباس چه طوري مي توانم دوريت را تحمل كنم ؟ تو چه طور مي تواني ؟))
هنوز اشك هاي درشتش پاي صورتش بودند. گفت:((تو عشق دوم مني ، من مي خواهمت ، بعد از خدا. نمي خواهم آن قدر بخواهمت كه برايم مثل بت شوي .))
ساكت شدم . چه مي توانستم بگويم ؟ من در تكاپوي رفتن به سفر و او….؟
گفت:((مليحه ، كسي كه عشق خدايي خودش را پيدا كرده باشد بايد از همه اين ها دل بكند.))
#شهیدانه💫
#دلبرانه♥️
#شهید_عباس_بابایی✨
@Girl_village⟵☘️