eitaa logo
گفتارگاه
307 دنبال‌کننده
144 عکس
31 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
کمتر، بهتر است: داستان گرجستان، روایتی از قیام علیه بروکراسی. انقلاب گرجستان و اقتصاد ساده‌ شده. 🔸گفتارگاه: داستان پس از انقلاب گل سرخ، بیش از آن‌که روایتی از تحولات یک کشور کوچک در باشد، نمونه‌ای است از امکان‌پذیری تغییراتی که در نگاه نخست، ناممکن به نظر می‌رسند. سال ۲۰۰۴، گرجستان پس از سال‌ها فساد گسترده و ناکارآمدی عمیق، در آستانه سقوط قرار داشت. ، حامل مطالباتی بود که از بطن جامعه برخاسته بود: پایان دادن به ، کاهش دیوان‌سالاری و بازگرداندن اعتماد به نهادهای عمومی. دولت جدید، با رویکرد «کمتر، بهتر است» به‌جای افزودن بر پیچیدگی‌های موجود، تصمیم گرفت نظام موجود را از اساس ساده کند. در حوزه ، آن‌ها تعداد مالیات‌ها را از ۲۱ نوع به ۶ نوع کاهش دادند(اقتصاد در میدان عمل/نیکلا گیلائوری/صفحه۱۱).در نگاه نخست، این تصمیم می‌توانست به معنای کاهش درآمدهای مالیاتی و تضعیف دولت باشد. اما اتفاقی خلاف انتظار رخ داد: درآمد مالیاتی از ۷ درصد به ۲۴ درصد تولید ناخالص ملی افزایش یافت(اقتصاد در میدان عمل//صفحه۱۱). چگونه؟ پاسخ در دو مفهوم کلیدی نهفته است: و . ساده‌سازی نظام مالیاتی، نه‌تنها هزینه‌های مالیاتی را کاهش داد، بلکه انگیزه پرداخت را افزایش داد. دیگر نیازی نبود مردم در میان انبوهی از قوانین پیچیده و نامفهوم سردرگم شوند یا تصور کنند که مالیاتشان در نهایت به جیب‌های فاسد می‌رود. این سیاست‌ها به آن‌ها نشان داد که مالیات می‌تواند ابزاری برای بازسازی کشور باشد، نه صرفاً هزینه‌ای اضافی بر دوششان. اما این سیاست تنها به مالیات محدود نشد. دولت جدید گرجستان، با رویکردی مشابه، بسیاری از مجوزهای غیرضروری را حذف کرد و روند کسب‌وکارها را ساده‌تر کرد. نتیجه؟ رشد اقتصادی و افزایش سرمایه‌گذاری. این تجربه، نکاتی مهم را در دل خود نهفته دارد. نخست این‌که، تغییرات موفق، نیازمند کاهش پیچیدگی‌هاست. بسیاری از نظام‌های دیوان‌سالار، به‌جای تسهیل امور، تبدیل به موانعی بر سر راه مردم شده‌اند. در چنین شرایطی، ساده‌سازی نه‌تنها به معنای کارآمدی بیشتر است، بلکه به بازگشت اعتماد عمومی نیز منجر می‌شود. دوم این‌که، تغییرات اساسی، شجاعت می‌طلبد. سیاست‌مداران غالباً از تغییرات بنیادی پرهیز می‌کنند، زیرا این تغییرات با ریسک‌های سیاسی همراه است. اما دولت گرجستان نشان داد که با جسارت و همراه‌کردن مردم، می‌توان بر این ریسک‌ها غلبه کرد. و نهایتاً، تجربه گرجستان پرسشی اساسی را برای همه ما مطرح می‌کند: آیا ما نیز می‌توانیم از این الگوها بهره بگیریم؟ آیا می‌توانیم ساختارهای پیچیده و فرسوده را به نفع شفافیت و کارآمدی کنار بگذاریم؟ 🔘قسمت اول ✍🏻 ۲۰ دی ۱۴۰۳ 🔹@GoftarGah
گفتارگاه
کمتر، بهتر است: داستان گرجستان، روایتی از قیام علیه بروکراسی. 🔘قسمت دوم بدون کارخانه، ولی صادرکننده
کمتر، بهتر است: داستان گرجستان، روایتی از قیام علیه بروکراسی. 🔘قسمت سوم خصوصی‌سازی در گرجستان؛ از ویرانه‌های دولتی تا سازندگی اقتصادی 🔸گفتارگاه: خصوصی‌سازی در پس از انقلاب گل سرخ، از جمله اصلاحاتی بود که دولت برای عبور از ناکارآمدی اقتصادی به آن روی آورد. در کتاب این روند را به پنج مرحله تقسیم می‌کند که یکی از آنها بازسازی شرکت‌های دولتی است. اما چرا چنین اقدامی ضروری بود؟ پاسخ ساده است: شرکت‌های دولتی گرفتار ناکارآمدی بودند و این ناکارآمدی، ریشه در عوامل متعددی داشت. نخست، این شرکت‌ها بیشتر از آنکه محل تولید و بهره‌وری باشند، به محلی برای استخدام‌های رانتی و سیاسی بدل شده بودند. کارمندان، نه براساس توانایی و تجربه، بلکه به واسطه‌ی روابط و مصلحت‌های سیاسی جذب می‌شدند. این وضعیت باعث شد که هزینه‌ی اداره‌ی این شرکت‌ها روزبه‌روز افزایش یابد، در حالی که خروجی و کارآمدی آنها کاهش پیدا کند. دوم، مدیریت در این شرکت‌ها بیش از آنکه مبتنی بر شایستگی باشد، تابع ملاحظات سیاسی بود. مدیران نه بر اساس مهارت‌های مدیریتی یا تجربه‌ی اقتصادی، بلکه بر مبنای نزدیکی به مراکز قدرت و وفاداری به جریان‌های سیاسی منصوب می‌شدند. طبیعی است که چنین مدیریتی، بیش از آنکه دغدغه‌ی اصلاح امور را داشته باشد، به حفظ منافع گروهی و سیاسی خود فکر می‌کند. سوم، قراردادهای پرهزینه و فسادزا نیز مزید بر علت شد. بسیاری از شرکت‌های دولتی به دلیل تعهدات سنگین مالی که عمدتاً در سایه‌ی روابط خاص و نه بر اساس منطق اقتصادی بسته شده بودند، در وضعیت بحران قرار گرفتند. این قراردادها نه تنها منابع مالی شرکت‌ها را می‌بلعید، بلکه گاهی آنها را به بنگاه‌های زیان‌دهی تبدیل می‌کرد که صرفاً از طریق تزریق بودجه‌ی دولتی سرپا نگه داشته می‌شدند. در چنین فضایی، خصوصی‌سازی نه‌تنها یک انتخاب، بلکه یک ضرورت حیاتی برای نجات اقتصاد گرجستان بود. اصلاحات اقتصادی پس از انقلاب گل سرخ نشان داد که بازسازی ساختاری این شرکت‌ها، پیش از واگذاری به بخش خصوصی، گامی حیاتی برای تضمین موفقیت خصوصی‌سازی است. دولت گرجستان، برخلاف بسیاری از کشورهایی که خصوصی‌سازی را به شکلی شتاب‌زده و بدون اصلاحات پیش‌زمینه‌ای اجرا کردند، ابتدا اقدام به حذف نیروهای مازاد، اصلاح ساختار مدیریتی و شفاف‌سازی قراردادهای مالی کرد. درس مهمی که از تجربه گرجستان می‌توان گرفت، این است که خصوصی‌سازی زمانی موفق خواهد بود که با اصلاحات ساختاری، شفافیت اقتصادی و نظارت دقیق بر عملکرد شرکت‌های واگذار شده همراه باشد. در غیر این صورت، خصوصی‌سازی صرفاً به انتقال انحصارات دولتی به انحصارات خصوصی خواهد انجامید، بدون آنکه تغییری در بهره‌وری و کارآمدی اقتصادی ایجاد شود. ✍🏻 ۵ اسفند ۱۴۰۳ 🔹@GoftarGah