گفتارگاه
این روزها، هوای #مجلس_شورای_اسلامی، بوی استیضاح گرفته است؛ وزرای نفت و اقتصاد، گویا بر لبه تیغی از امضاهای نمایندگان ایستادهاند. یکی ۲۳ امضا، دیگری ۷۰! صحنهای که بیشک تنشزا و پرمناقشه است. یک سو، مخالفان استیضاح که معتقدند دولت هنوز در آغاز راه است و چنین فشارهایی، کشتی دولت را از مسیر خارج میکند. سوی دیگر، حامیان استیضاح، که با صدایی بلند میگویند: پاسخگویی، حق ملت و وظیفه وزیر است.
🔸گفتارگاه: ۱ـ در این میانه، حقیقت را نمیتوان انکار کرد: #استیضاح، یکی از ارکان اصلی نظارت در هر نظام مردمسالار است. هیچ دولتی نمیتواند وزرایی داشته باشد که مصون از پرسش باشند. اما از حق نگذریم، حرفهای حامیان استیضاح، بازتابی از نگرانیهای جامعه است. چرا بازار اینگونه آشفته است؟ چرا قیمتها به فرمان هیچ سیاستی گوش نمیدهند؟
۲ـ #دولت نیز، اگر خواهان کاهش التهاب است، باید با شفافیت به میدان بیاید. سکوت، یا توسل به شعارها، نهتنها گرهای نمیگشاید، بلکه بر پیچیدگیها میافزاید. وزرای نفت و اقتصاد باید روشن کنند که برنامهشان برای عبور از بحران چیست. اگر این برنامهها اقناعکننده نباشد، ابزار استیضاح، حق مسلم نمایندگان ملت است.
۳ـ اما سوی دیگر این ماجرا، خود #مجلس است. نکتهی مهمی که وجود دارد و با مورد شماره ۱ در تناقض نیست، این است که نمایندگان باید بپذیرند که استیضاح زودهنگام، میتواند به جای درمان، زخمی تازه بر تن اعتماد عمومی وارد کند. نمایندگانی که امروز به سمت استیضاح رفتهاند، باید از خود بپرسند:
آیا این اقدام، گرهی از مشکلات مردم میگشاید؟ یا صرفاً بر پیچیدگیهای موجود میافزاید؟
آیا بهتر نبود به جای برداشتن این گام پرهزینه، از ابزارهای دیگر نظارتی استفاده میشد؟
آیا گفتوگو با وزرا در کمیسیونها، یا مطالبه برنامهای مدون، نمیتوانست گزینهای معقولتر باشد؟
✍🏻 ۱۶ دی ۱۴۰۳
🔹@GoftarGah
گفتارگاه
این روزها، هوای #مجلس_شورای_اسلامی، بوی استیضاح گرفته است؛ وزرای نفت و اقتصاد، گویا بر لبه تیغی از ا
ظاهراً استیضاح وزیر اقتصاد منتفی شد.
🔸بخشی از نوشته پست قبل:
آیا بهتر نبود به جای برداشتن این گام پرهزینه، از ابزارهای دیگر نظارتی استفاده میشد؟
آیا گفتوگو با وزرا در کمیسیونها، یا مطالبه برنامهای مدون، نمیتوانست گزینهای معقولتر باشد؟
🔹@GoftarGah
گفتارگاه
🔸گفتارگاه: جبرائیلی در همایش سفره ملت میپرسد: «دلار ۸۰ هزار تومنی میتواند بشود ۲۰ هزار؟» و صمصامی
🔸گفتارگاه: نمیشود وسط این همه هیاهو و بزنبزن رسانهای، یک جملهی نسنجیده را پرت کنی توی میدان و بعد، نهتنها رقیب، بلکه دشمن هم از همان پاس گل تو استفاده کند و همان حرفت بشود نقل محافلشان، سوژهی طنزهایشان، و تیر خلاص تحلیلهایشان! جالبتر اینکه، از دوستان خودت هم بابت همین حرفت، گلایه و انتقاد بشنوی، اما به جای پذیرش خطا، برگردی به رفقای خودت بگویی: «با دشمن همصدا شدید!»
وقتی میگویی دلار ۸۰ هزار تومانی را میشود به همین زودی به ۲۰ هزار تومان رساند، این سخن در فضایی که اقتصاد زخمی است و جامعه خسته، تنها یک شعار نیست؛ سوژهای است که در زمین رقابت بدل به تیتر میشود، خوراک طعنه و نقد.
اینجا دیگر نمیتوان از دوستان گلایه کرد که چرا نقد کردند. شاید باید پرسید چرا از همان ابتدا چنین حرفی زده شد، بیآنکه پیامدهایش سنجیده شود؟ اعتراض به یک خطای آشکار، هرگز همصدایی با دشمن نیست. اتفاقاً، نشانه دغدغهمندی و خیرخواهی است.
✍🏻 ۱۸ دی ۱۴۰۳
🔹@GoftarGah
کمتر، بهتر است: داستان گرجستان، روایتی از قیام علیه بروکراسی.
انقلاب گرجستان و اقتصاد ساده شده.
🔸گفتارگاه: داستان #گرجستان پس از انقلاب گل سرخ، بیش از آنکه روایتی از تحولات یک کشور کوچک در #قفقاز باشد، نمونهای است از امکانپذیری تغییراتی که در نگاه نخست، ناممکن به نظر میرسند. سال ۲۰۰۴، گرجستان پس از سالها فساد گسترده و ناکارآمدی عمیق، در آستانه سقوط قرار داشت. #انقلاب_گل_سرخ، حامل مطالباتی بود که از بطن جامعه برخاسته بود: پایان دادن به #فساد، کاهش دیوانسالاری و بازگرداندن اعتماد به نهادهای عمومی. دولت جدید، با رویکرد «کمتر، بهتر است» بهجای افزودن بر پیچیدگیهای موجود، تصمیم گرفت نظام موجود را از اساس ساده کند. در حوزه #مالیات، آنها تعداد مالیاتها را از ۲۱ نوع به ۶ نوع کاهش دادند(اقتصاد در میدان عمل/نیکلا گیلائوری/صفحه۱۱).در نگاه نخست، این تصمیم میتوانست به معنای کاهش درآمدهای مالیاتی و تضعیف دولت باشد. اما اتفاقی خلاف انتظار رخ داد: درآمد مالیاتی از ۷ درصد به ۲۴ درصد تولید ناخالص ملی افزایش یافت(اقتصاد در میدان عمل/#نیکلا_گیلائوری/صفحه۱۱). چگونه؟ پاسخ در دو مفهوم کلیدی نهفته است: #شفافیت و #اعتماد.
سادهسازی نظام مالیاتی، نهتنها هزینههای مالیاتی را کاهش داد، بلکه انگیزه پرداخت را افزایش داد. دیگر نیازی نبود مردم در میان انبوهی از قوانین پیچیده و نامفهوم سردرگم شوند یا تصور کنند که مالیاتشان در نهایت به جیبهای فاسد میرود. این سیاستها به آنها نشان داد که مالیات میتواند ابزاری برای بازسازی کشور باشد، نه صرفاً هزینهای اضافی بر دوششان. اما این سیاست تنها به مالیات محدود نشد. دولت جدید گرجستان، با رویکردی مشابه، بسیاری از مجوزهای غیرضروری را حذف کرد و روند کسبوکارها را سادهتر کرد. نتیجه؟ رشد اقتصادی و افزایش سرمایهگذاری.
این تجربه، نکاتی مهم را در دل خود نهفته دارد. نخست اینکه، تغییرات موفق، نیازمند کاهش پیچیدگیهاست. بسیاری از نظامهای دیوانسالار، بهجای تسهیل امور، تبدیل به موانعی بر سر راه مردم شدهاند. در چنین شرایطی، سادهسازی نهتنها به معنای کارآمدی بیشتر است، بلکه به بازگشت اعتماد عمومی نیز منجر میشود.
دوم اینکه، تغییرات اساسی، شجاعت میطلبد. سیاستمداران غالباً از تغییرات بنیادی پرهیز میکنند، زیرا این تغییرات با ریسکهای سیاسی همراه است. اما دولت گرجستان نشان داد که با جسارت و همراهکردن مردم، میتوان بر این ریسکها غلبه کرد.
و نهایتاً، تجربه گرجستان پرسشی اساسی را برای همه ما مطرح میکند: آیا ما نیز میتوانیم از این الگوها بهره بگیریم؟
آیا میتوانیم ساختارهای پیچیده و فرسوده را به نفع شفافیت و کارآمدی کنار بگذاریم؟
🔘قسمت اول
✍🏻 ۲۰ دی ۱۴۰۳
🔹@GoftarGah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کوچکزاده: راضی نیستم یک قِران از مالیات من قبل از آنکه خرج غزه شود خرج لس آنجلسیهای پفیوز شود
گفتارگاه
🎥کوچکزاده: راضی نیستم یک قِران از مالیات من قبل از آنکه خرج غزه شود خرج لس آنجلسیهای پفیوز شود
🔸گفتارگاه: اظهارات آقای #کوچکزاده از آن دست سخنانی است که بهظاهر برای دفاع از یک موضع بیان میشود، اما در واقع، نتیجهای جز تضعیف همان موضع ندارد. وقتی یک نماینده یا چهره سیاسی، اینچنین بیمحابا سخن میگوید، نباید تعجب کرد که چرا جبههای که ادعای دفاع از آن را دارد، دچار بحران مشروعیت در افکار عمومی میشود.
آقای کوچکزاده! این نوع بیان، نه کمکی به #غزه میکند و نه گرهای از کار #انقلاب باز میکند. بلکه تنها خوراکی برای رسانههای مقابلتان فراهم میآورد که با استناد به این سخنان، شما را زیر سؤال ببرند. دفاع از آرمانها، بیش از هر چیز نیازمند خویشتنداری و تعقل است. بدون این دو، هرچه هم که نیت خیر باشد، نتیجهاش جز بیاعتبار کردن گفتار و حتی آسیب زدن به همان آرمانها نخواهد بود.
آقای کوچکزاده! وقتی انقلابیگری تبدیل به شعارزدگی شود، نتیجهاش همین است که نه دل دوست را گرم میکند و نه زبان دشمن را کوتاه. قدری تأمل کن! انقلابیگری یعنی جهاد فکر و عمل، نه جنگِ بیقاعدهی کلمات. وقتی شما بهعنوان یک شخصیت سیاسی با چنین ادبیاتی سخن میگویید، این پیام را به جامعه منتقل میکنید که هر کسی میتواند برای منابع عمومی، دستور مصرف صادر کند.
✍🏻 ۲۶ دی ۱۴۰۳
🔹@GoftarGah
گفتارگاه
🔸گفتارگاه: اظهارات آقای #کوچکزاده از آن دست سخنانی است که بهظاهر برای دفاع از یک موضع بیان میشود،
"یکی از چیزهایی که نشانهی نمایندهی انقلابی نیست، عبارت است از نطقهای اعتراضی پُرشورِ میانبرنامه؛ این نطقهایی که آقایان [میکنید]. اینکه یک نفر بِایستد آنجا بنا کند اعتراض کردن، این اصلاً علامت انقلابی بودن نیست"
بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=50317
هدایت شده از خبرگزاری فارس
جایزۀ آمریکا برای دستگیری مادورو
🔹آمریکا برای دستگیری رئیسجمهور ونزوئلا جایزهای به ارزش ۲۵ میلیون دلار تعیین کرد.
@Farsna
گفتارگاه
جایزۀ آمریکا برای دستگیری مادورو 🔹آمریکا برای دستگیری رئیسجمهور ونزوئلا جایزهای به ارزش ۲۵ میلیون
آمریکا؛ دوگانه در سیاست، بدعهد در صداقت!
🔘قسمت اول
🔸گفتارگاه: همزمان با تحلیف مادورو در #ونزوئلا، آمریکا دوباره یکی از ترفندهای کهنهاش را به نمایش گذاشته: جایزه ۲۵ میلیون دلاری برای دستگیری او. برای ما که سالهاست بازیهای سیاست بینالمللی را تماشا میکنیم، چنین نمایشی عجیب نیست. #آمریکا همیشه همان آمریکا بوده؛ با دستی در جیب ملتها و نگاهی به منابع زیرزمینیشان.
لغو جایزه برای جولانی و تعیین ۲۵ میلیون دلار برای دستگیری #نیکولاس_مادورو، تنها بخشی از همان داستان قدیمی است که بارها از سیاستگذاران آمریکایی دیدهایم؛ قصهای که میگوید: یا در زمین ما بازی کن یا با تو کاری میکنیم که دیگر نتوانی بازی کنی. این رویکرد، نه تازه است و نه خلاقانه، اما همچنان یکی از ستونهای اصلی سیاست خارجی ایالات متحده به شمار میآید. ماجرا ساده است، امروز مادورو و فردا هرکس دیگری که نخواهد به قواعد واشنگتن گردن نهد، در فهرست «جوایز میلیونی» آمریکا قرار خواهد گرفت. آمریکا، از برج عاج توهمی خود، دنیا را به دو گروه تقسیم میکند: موافقان و مخالفان. موافق باشی، قهرمان میشوی؛ مخالف باشی، دستگیریات تا ۲۵ میلیون دلار ارزش پیدا میکند. این، بیش از آنکه سیاست باشد، نسخهای مدرن از قلدری است. همان لاتِ سر محله که حالا کتوشلوار شیک پوشیده، اما در جیبش هنوز همان مشت گرهکرده و چاقو را دارد.
#جولانی، که روزی برای واشنگتن یک تروریست خطرناک بود، حالا مهرهای مفید شده است. چرا؟ چون جغرافیای منافع تغییر کرده و جولانی امروز میتواند به کار آمریکا بیاید. اما #مادورو، رئیسجمهوری که با رأی بخشی از مردم ونزوئلا به قدرت رسیده، به خاطر ایستادن مقابل خواستههای آمریکا، دشمن شماره یک واشنگتن شده و حالا ۲۵ میلیون دلار برای سرش تعیین کردهاند. مسئله، همانطور که همیشه بوده، ساده است: منابع. ونزوئلا بزرگترین ذخایر #نفت جهان را دارد و آمریکا میخواهد رئیسجمهورش را تحت کنترل داشته باشد. اگر این کنترل را بپذیرد، قهرمان #دموکراسی میشود و اگر نه، داستان مادورو را شاهد خواهیم بود. شاید لازم باشد یادمان بیاوریم که همین مادورو، درست یا غلط، محصول انتخابات کشورش است.آمریکا اما، با همان قاعده همیشگیاش، یک دیکتاتور خلق کرد؛ نه در کاراکاس، بلکه در روایت رسانهای واشنگتن. عجیب نیست که نظام سلطه، با ژست حقوق بشری، سرکوبگرترینها را تطهیر میکند و مقاومترینها را شیطانسازی. عجیب نیست که مادورو در ونزوئلا به جرم ایستادگی مقابل سلطه، مورد غضب قرار میگیرد. برای آمریکا مهم نیست که مردم ونزوئلا چه میخواهند. برایشان مهم این است که رئیسجمهور کشوری که بزرگترین ذخایر نفت جهان را دارد، با آنها باشد، نه علیه آنها. اگر بود، قهرمان دموکراسی است، اگر نبود، جایزه میگذاریم برای سرش.
لغو جایزه برای جولانی و اعلام جایزه برای مادورو، چیزی بیش از یک تاکتیک نیست؛ شعبدهای سیاسی که در آن، اصل همهچیز بر محور منافع آمریکا میچرخد. جولانی که دشمن قسمخورده بود، شریک نیمبند شده و مادورو که رئیسجمهوری منتخب است، در فهرست سیاه قرار گرفته. معیار؟ فقط منافع آمریکا. هرکس که این منافع را تأمین کند، عفو میشود، حتی اگر #تروریست باشد، و هرکس که سر خم نکند، هدف میشود، حتی اگر برآمده از رأی مردم باشد. این منطق، همان منطق زور است. منطق جهانی که در آن احترام به اراده ملتها جایی ندارد و همهچیز بر اساس سود و زیان قدرتهای بزرگ سنجیده میشود. داستان ونزوئلا امروز است؛ اما آیا فردا، کشوری دیگر؟ آیا روزی نوبت ما؟ این همان حکایت همیشگی است: هرکس با ما نیست، علیه ماست. این، واقعیت دنیاست؛ دنیای #پیمانکاران_جهانخوار که در آن، جایزههای ۲۵ میلیون دلاری فقط چراغی است برای پنهان کردن تاریکی سیاستهای ناعادلانه.
✍🏻 ۲۸ دی ۱۴۰۳
🔹@GoftarGah