eitaa logo
گفتارگاه
489 دنبال‌کننده
77 عکس
8 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
گفتارگاه
آمریکا؛ دوگانه در سیاست، بدعهد در صداقت! 🔘قسمت دهم مذاکره؛ بازی تفسیرها 🔸گفتارگاه: در سیاست ایران، #
برشی از متن: حامیان دولت، با شور و حرارت، از پالس‌های دولت برای مذاکره سخن می‌گویند و آن را به مذاکره مستقیم با آمریکا تعبیر می‌کنند.
گفتارگاه
آمریکا؛ دوگانه در سیاست، بدعهد در صداقت! 🔘قسمت دهم مذاکره؛ بازی تفسیرها 🔸گفتارگاه: در سیاست ایران، #
برشی از متن: منتقدان دولت، همان‌طور که انتظار می‌رفت، از همان روز نخست، هر اشاره‌ای به مذاکره را دستاویزی برای حمله قرار دادند. برای آن‌ها، هر گفت‌وگویی، معنایی جز مذاکره مستقیم با آمریکا و ندارد.
وعده‌ها در صف بوروکراسی 🔸گفتارگاه: بازگشته است، با همان اعتماد به نفس همیشگی، و نخستین فرمانش چیزی نیست جز اخراج گسترده مهاجران غیرقانونی. هنوز جوهر سخنانش خشک نشده، مأموران مهاجرتی وارد عمل شده‌اند و در نخستین موج عملیات، هزار نفر بازداشت شده‌اند. در آمریکا، رئیس‌جمهور فرمان می‌دهد و دستگاه‌های اجرایی، بی‌حرف و حدیث، چرخ‌های تصمیم را به حرکت درمی‌آورند. حال، این تصمیم درست باشد یا نادرست، بحث دیگری است؛ مهم این است که چیزی به اسم «معطلی» در این فرآیند وجود ندارد. اما این‌سوی دنیا، ، رئیس دولت، در روزهای پرشور انتخابات وعده را داد. اینجا بحث بر سر خوب یا بد بودن رفع فیلتر نیست، مسئله اینجاست که شش ماه گذشته و هنوز همه‌چیز همان است که بود. مردم با فیلترشکن‌ها دست‌وپنجه نرم می‌کنند، تلگرام، اینستاگرام، و باقی رفقا (البته به جز واتساپ) همان‌طور فیلترند که بودند. کسب‌وکارها در انتظار یک تصمیم قطعی‌اند، و دولت همچنان در گرداب دست‌وپا می‌زند. رئیس دولت، که وعده داده بود، هنوز در راهروهای تصمیم‌گیری سرگردان است؛ جلسه پشت جلسه، مصوبه پشت مصوبه، اما نتیجه؟ هیچ! در آن‌سو، رئیس‌جمهور فرمان می‌دهد، سیستم مثل ساعت کار می‌کند. در اینجا، رئیس دولت وعده می‌دهد و تازه داستان آغاز می‌شود! از شورایی به شورایی دیگر، از کمیسیونی به کمیسیونی موازی، از اداره‌ای به اداره‌ای فرعی‌تر. گویی تصمیمی که در اوج رقابت‌های انتخاباتی چون چراغی روشن شد، حالا در مه بوروکراسی گم شده است. این مقایسه، نه از سر خودتحقیری است و نه حتی برای اثبات برتری یک سیستم بر دیگری. بلکه پرسشی است که در ذهن هر ناظری شکل می‌گیرد: چرا فرایند حل مسائل در کشور ما این‌قدر زمان‌بر است؟ چرا مسئله‌ای که وعده‌اش در اوج رقابت‌های انتخاباتی داده می‌شود، بعد از شش ماه همچنان در همان نقطه‌ای است که بود؟ طنز تلخ ماجرا همین‌جاست. پزشکیان، که وعده رفع فیلترینگ را داده بود، اکنون باید در هزارتوی بوروکراسی‌ای به دنبال راهی بگردد که خود بر مسند بالاترین مقام اجرایی‌اش نشسته است. ✍🏻 ۱۵ بهمن ۱۴۰۳ 🔹@GoftarGah
🔸گفتارگاه: در ماه‌های اخیر، بار دیگر بحث مذاکره با آمریکا بالا گرفت؛ بحثی که در دوره‌های مختلف، به تناسب شرایط، با شدت و ضعف مطرح شده و هر بار نیز گروهی تلاش کرده‌اند با برجسته‌سازی یک جنبه، آن را به نفع موضع خود مصادره کنند. این‌بار هم برخی مخالفان مذاکره، به‌جای آنکه به تجربه و سابقه بی‌اعتمادی به آمریکا استناد کنند، بر یک گزاره احساسی تکیه کردند: قاتل سردار سلیمانی است، پس مذاکره با او ممکن نیست. اما این نوع استدلال، بیش از آنکه به حل مسئله کمک کند، خود یک مسئله جدید می‌سازد. زیرا وقتی دلیل مذاکره نکردن، نه بر مبنای اصول سیاست خارجی و تجربه پیشین، بلکه بر یک عامل شخصی و احساسی بنا شود، لاجرم این سوال پیش می‌آید که اگر شخص دیگری در کاخ سفید بود، آیا مذاکره بی‌اشکال بود؟ و مهم‌تر از آن، این نوع روایت‌سازی چه پیامدی در افکار عمومی دارد؟ نتیجه این نگاه، ناخواسته یک دوگانه می‌سازد که ممکن است در جامعه اثرات معکوس بگذارد. یعنی در شرایطی که مشکلات اقتصادی کشور عمیق‌تر می‌شود، عده‌ای این تصور را پیدا کنند که تنها مانع رفع تحریم‌ها و بهبود معیشت، شهادت سردار سلیمانی بوده است. در چنین روایتی، دشمنی ساختاری آمریکا، سیاست تحریمی واشنگتن و حتی بی‌عملی‌های داخلی، نادیده گرفته می‌شود و در عوض، مسئله به یک فرد و یک اتفاق تاریخی تقلیل می‌یابد. این در حالی است که اگر بخواهیم با نگاهی واقع‌بینانه و عقلانی به ماجرا بنگریم، می‌توان گفت که مذاکره با آمریکا به دلایل بسیار جدی‌تری بی‌نتیجه است. دلیل اصلی، تجربه‌ی پیشین توافق با این کشور و نقض عهدهای مکرر آن است. در واقع، اگر استدلال مخالفان مذاکره این بود که آمریکا در برجام نشان داد که به تعهداتش پایبند نیست و به همین دلیل، مذاکره مجدد بی‌معناست، این موضع نه‌تنها قوی‌تر، بلکه در سطح افکار عمومی نیز قابل دفاع‌تر بود. امروز در تبیین مذاکره با آمریکا، دقیقا همین نکته را یادآوری کردند. ایشان فرمودند: مذاکره با آمریکا نه هوشمندانه است، نه عاقلانه و نه شرافتمندانه، و مهم‌تر از همه، تأثیری در حل مشکلات کشور ندارد. دلیل این موضع؟ تجربه(۱۴۰۳/۱۱/۱۹). تجربه‌ای که نشان داده است آمریکا، فارغ از اینکه چه کسی رئیس‌جمهور آن باشد، منطق مشخصی در برابر ایران دارد: فشار حداکثری برای گرفتن امتیازات بیشتر. بنابراین، مسئله نه به نام یک فرد گره خورده و نه به یک حادثه محدود می‌شود. سیاست خارجی عرصه احساسات نیست، بلکه باید بر مبنای تحلیل واقع‌بینانه شکل بگیرد. در غیر این صورت، هر بار که شرایط تغییر کند، کشور دچار تزلزل در تصمیم‌گیری خواهد شد. ✍🏻 ۱۹ بهمن ۱۴۰۳ 🔹@GoftarGah
مذاکره در سایه تهدید 🔘قسمت اول مذاکره یا معرکه؟ وقتی آمریکا با یک دست تهدید می‌کند و با دست دیگر دعوت! 🔸گفتارگاه: دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، سندی را امضا کرد که معنای آن برای همه روشن بود: فشار حداکثری علیه ایران. اما پس از آن، در سخنانی که بیشتر به یک تناقض شباهت داشت تا سیاست‌ورزی، اعلام کرد که آماده مذاکره با رئیس‌جمهور ایران است. چنین وضعیتی را نه‌تنها در سیاست خارجی آمریکا، بلکه در تاریخ روابط بین‌الملل هم کم‌تر دیده‌ایم که یک دولت هم‌زمان با تهدید و تحریم، پیشنهاد گفت‌وگو بدهد. اما در واکنش به این بازی تکراری، موضعی قاطع و روشن اتخاذ کردند: «مذاکره با آمریکا نه هوشمندانه است، نه عاقلانه، نه شرافتمندانه، و از همه مهم‌تر، هیچ تأثیری در حل مشکلات کشور ندارد.» این موضع، بیش از آنکه خطاب به جریان‌های داخلی باشد، پیامی مستقیم به دولت آمریکا و ناظران بین‌المللی است. نکته اساسی این است که ایران، در توافق قبلی، به تمام تعهداتش پایبند ماند و این موضوع از سوی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی هم بارها تأیید شد. اما آمریکا، به‌عنوان کشوری که خود پیشنهاددهنده و یکی از امضاکنندگان توافق بود، یک‌طرفه از آن خارج شد، بدون آنکه هزینه‌ای بابت این اقدام بپردازد. حالا، همان دولتی که به توافق قبلی پایبند نماند، با همان روش قدیمی، پیشنهاد مذاکره‌ای تازه می‌دهد. سوال اینجاست: مگر نه اینکه اساس مذاکره بر اعتماد و ضمانت اجرایی متقابل است؟ وقتی یک طرف، تعهدات رسمی و حقوقی خود را به‌راحتی زیر پا می‌گذارد، چه دلیلی وجود دارد که در دور جدید مذاکرات، رفتار متفاوتی داشته باشد؟ فرض کنیم ایران دوباره پای میز مذاکره برود. حتی اگر توافقی بهتر از هم حاصل شود، چه تضمینی هست که همان روند قبلی تکرار نشود؟ وقتی رئیس‌جمهوری در آمریکا می‌تواند با یک امضا توافقات بین‌المللی را ملغی کند، چرا باید چنین مذاکره‌ای را جدی گرفت؟ رهبر انقلاب در این موضع‌گیری، به‌نوعی در حال تغییر زمین بازی هستند. مذاکره‌ای که یک‌سویه باشد، به معنای پذیرش قواعدی است که طرف مقابل تعریف کرده، و این همان چیزی است که نمی‌خواهد. برخلاف تصور برخی، این موضع نه به معنای نفی دیپلماسی، بلکه به معنای تلاش برای جلوگیری از تکرار یک تجربه ناموفق است. مذاکره زمانی معنا دارد که نتیجه آن برای هر دو طرف الزام‌آور باشد، نه اینکه یک طرف فقط امتیاز بگیرد و هر زمان که اراده کرد، از توافق خارج شود. از این منظر، پاسخ ایران بیش از آنکه یک واکنش سیاسی باشد، نوعی بازتعریف در مفهوم مذاکره است. اگر قرار است مذاکره‌ای انجام شود، باید ابتدا این سوال پاسخ داده شود: چه تضمینی برای اجرای توافق وجود دارد؟ اگر پاسخی برای این پرسش نیست، پس مذاکره صرفاً یک بازی تکراری است که نتیجه آن از قبل مشخص است. ✍🏻 ۲۰ بهمن ۱۴۰۳ 🔹@GoftarGah
گفتارگاه
مذاکره در سایه تهدید 🔘قسمت اول مذاکره یا معرکه؟ وقتی آمریکا با یک دست تهدید می‌کند و با دست دیگر دعو
برشی از متن: فرض کنیم ایران دوباره پای میز مذاکره برود. حتی اگر توافقی بهتر از هم حاصل شود، چه تضمینی هست که همان روند قبلی تکرار نشود؟ وقتی رئیس‌جمهوری در آمریکا می‌تواند با یک امضا توافقات بین‌المللی را ملغی کند، چرا باید چنین مذاکره‌ای را جدی گرفت؟
گفتارگاه
مذاکره در سایه تهدید 🔘قسمت اول مذاکره یا معرکه؟ وقتی آمریکا با یک دست تهدید می‌کند و با دست دیگر دعو
مذاکره در سایه تهدید 🔘قسمت دوم وقتی فشار حداکثری را دیپلماسی جا می‌زنند! 🔸گفتارگاه: در فضای سیاسی ایران، همواره تحلیل‌هایی دیده می‌شود که بیش از آنکه برآمده از بررسی واقعیت‌های موجود باشند، حاصل نوعی ساده‌سازی افراطی‌اند. یکی از همین برداشت‌های سطحی، تقلیل ماجرای به یک دوگانه‌ی کاذب است: اینکه دولت تمایل به گفت‌وگو دارد، اما "نظام" مانع آن می‌شود. چنین روایتی واقعیات پیچیده‌ی سیاست خارجی ایران را نادیده می‌گیرد، سیاست خارجی، بیش از هر چیز، عرصه‌ی موازنه‌ی قدرت است. در چنین صحنه‌ای، مذاکره نه یک هدف فی‌نفسه، بلکه یک ابزار است؛ ابزاری که بسته به شرایط، می‌تواند سودمند باشد یا کاملاً بی‌اثر. پرسش اساسی اینجاست: آیا مذاکره در شرایط تهدید و تحریم‌های حداکثری، یک تصمیم منطقی است یا پذیرش وضعیتی از پیش شکست‌خورده؟ فرض کنید کسی شما را به گفت‌وگو دعوت کند، اما پیش از آن، شدیدترین فشارها را علیه شما اعمال کرده باشد؛ مسیرهای اقتصادی‌تان را ببندد، دارایی‌هایتان را توقیف کند، و هم‌زمان با ارائه‌ی پیشنهاد مذاکره، تهدیدهای تازه‌ای را نیز مطرح کند. در چنین شرایطی، آیا می‌توان به این دعوت، صرفاً به‌عنوان یک پیشنهاد دیپلماتیک نگاه کرد؟ مشکل، فقط در خودِ پیشنهاد نیست، بلکه در نحوه‌ی مواجهه‌ی برخی تحلیلگران داخلی با این موضوع است. آنان، صرفاً بخشی از پیام رئیس‌جمهور آمریکا را برجسته می‌کنند که در آن از آمادگی برای مذاکره سخن گفته شده، اما آیا همان‌قدر که به این بخش توجه دارند، دیگر بخش‌های سخنان او را هم دیده‌اند؟ آیا افزایش تحریم‌ها، تهدیدهای آشکار و سیاست را هم در محاسباتشان لحاظ کرده‌اند؟ این نوع تحلیل‌های گزینشی، نتیجه‌ای جز ارائه‌ی تصویری ناقص از واقعیت ندارد. کسانی که چنین روایتی را ترویج می‌کنند، به‌نوعی در دام همان خطایی افتاده‌اند که در سیاست‌ورزی خطرناک است: نگاه احساسی و تک‌بعدی به مناسبات بین‌المللی. این خطا، سیاست خارجی را به صحنه‌ی آرزوها و امیدهای غیرواقعی تقلیل می‌دهد، درحالی‌که دیپلماسی، بیش از هر چیز، نیازمند درک دقیق از موازنه‌ی قدرت و شرایط طرفین است. البته، این به معنای نفی اصل مذاکره نیست. دولت ایران، همچون هر بازیگر سیاسی هوشمند، همواره گزینه‌ی گفت‌وگو را به‌عنوان یکی از ابزارهای سیاست خارجی مدنظر داشته است. اما این بدان معنا نیست که مذاکره به هر قیمتی پذیرفتنی است. نمونه‌ی روشن این واقع‌بینی، مصاحبه‌ی با اسکای نیوز پیش از آن بود که ترامپ دستور به صفر رساندن فروش نفت ایران را صادر کند. دولت ایران، در آن مقطع نیز نشان داد که مذاکره را نه به‌عنوان یک اجبار، بلکه به‌عنوان یک ابزار مورد بررسی قرار می‌دهد و برای استفاده از آن، شرایط و ملاحظات استراتژیک خود را لحاظ می‌کند. آنچه برخی از آن غفلت می‌کنند، این است که مذاکره، زمانی ابزار قدرت است که در شرایط برابر و با پشتوانه‌ی واقعی انجام شود. اگر گفت‌وگو در فضایی صورت گیرد که یک طرف، تمامی مسیرهای تنفسی طرف مقابل را بسته و از مذاکره، تنها به‌عنوان ابزاری برای تحمیل شرایط خود استفاده می‌کند، دیگر نام آن را نمی‌توان "دیپلماسی" گذاشت؛ بلکه بیشتر به نوعی پذیرش شکست از پیش تعیین‌شده شباهت دارد. ✍🏻 ۲۲ بهمن ۱۴۰۳ 🔹@GoftarGah
گفتارگاه
مذاکره در سایه تهدید 🔘قسمت دوم وقتی فشار حداکثری را دیپلماسی جا می‌زنند! 🔸گفتارگاه: در فضای سیاسی ای
یوسف پزشکیان: ترامپ دستور افزایش فشار اقتصادی و اعمال تحریم‌های بیشتر را امضا می‌کند و بعد می‌گوید بیایید مذاکره کنیم!