گفتارگاه
رهبر معظم انقلاب: همیشه پشت لبخندهای دیپلماسی، دشمنیها و کینه های پنهانی و باطنی خبیث نهفته است. چ
آمریکا؛ دوگانه در سیاست، بدعهد در صداقت!
🔘قسمت نهم
مذاکره با چشمان باز؛ نه فریب لبخندها، نه ترس از گفتگو
🔸گفتارگاه: بیانات اخیر #رهبر_انقلاب (۱۴۰۳/۱۱/۰۹) را میتوان از دو منظر نگریست: نخست، تأکید بر ضرورت شناخت واقعبینانه از طرف مقابل در هرگونه تعامل دیپلماتیک؛ و دوم، هشداری #ظریف دربارهی خوشبینی سادهانگارانهای که میتواند مذاکره را به مسیری یکسویه و بینتیجه بکشاند. اما این سخنان را نباید نه تأییدی بیقیدوشرط بر مذاکره دانست و نه نفی مطلق آن، بلکه پیام اصلی در لزوم درک عمیقتر از مناسبات قدرت نهفته است.
تاریخ دیپلماسی ایران بارها نشان داده است که سیاست، عرصهی لبخندهای دیپلماتیک و خنجرهای پنهان است. آنان که این واقعیت را نادیده گرفتهاند، بهای سنگینی پرداختهاند. رهبر انقلاب بار دیگر بر این اصل تأکید کردند که در جهانی که بر مدار قدرت میچرخد، سادهدلی و غفلت، هزینههایی سنگین بر جای خواهد گذاشت.
برای دولت #پزشکیان، که با شعار بازگشایی مسیر دیپلماسی آغاز به کار کرده، این سخنان نهتنها مانعی در برابر #مذاکره نیست، بلکه یک راهنماست. سیاست خارجی، عرصهی بدهبستانهای هوشمندانه است، نه نمایش صرف لبخندهای دیپلماتیک. اگر مذاکره با شناخت و درایت همراه باشد، میتواند گرهگشا باشد، اما اگر با خیال خامِ اعتماد یکطرفه صورت گیرد، نتیجهای جز امتیازدهی بیحاصل نخواهد داشت. این همان نکتهای است که رهبر انقلاب بر آن تأکید کردند: مذاکره باید بر پایهی شناخت باشد، نه بر امیدهای واهی.
مخالفان داخلی مذاکره نیز از این سخنان میتوانند دریافت کنند که سیاست، عرصهی صفر و یک نیست. نه میتوان گفتوگو را بهطور مطلق نفی کرد و نه میتوان آن را بدون ملاحظات استراتژیک پیش برد. آنچه رهبری بر آن انگشت گذاشتند، اصل «شناخت» است. مذاکره، اگر بدون درک جایگاه ایران و ظرفیتهای داخلی باشد، بیثمر است، اما اگر با شناخت عمیق از طرف مقابل انجام شود، میتواند فرصتی برای پیشبرد منافع ملی باشد. بنابراین، آن دسته از مخالفان که از پیش، راه گفتوگو را بسته میبینند، نمیتوانند بدون در نظر گرفتن واقعیتهای جهان، همهچیز را به منطق تقابل بسپارند.
و اما طرفهای خارجی مذاکره، که در سالهای اخیر نشان دادهاند چگونه میتوان در اوج لبخندها، تحریمها را شدت بخشید، باید این پیام را دریابند که ایرانِ امروز، دیگر آن کشوری نیست که به امید وعدههای نافرجام، امتیاز بدهد. تجربهی برجام و پسابرجام، نشان داده که سیاست بینالملل بر پایهی تضمینهای عملی شکل میگیرد، نه بر مبنای خوشقولیهای شفاهی و امضای رؤسای جمهور. بنابراین، اگر گفتوگویی قرار است شکل بگیرد، باید بر مبنای واقعیتهای ملموس و تضمینهای اجرایی باشد، نه تکرار تجربههای شکستخوردهی پیشین.
در نهایت، این بیانات را باید فراتر از بحث مذاکره یا عدم مذاکره دید. اصل اساسی، سیاستورزی آگاهانه است. چه آنان که مذاکره را یک راهحل میدانند و چه آنان که به آن بدبیناند، باید بپذیرند که مسئله، نه صرف «مذاکره کردن» یا «مذاکره نکردن»، بلکه «چگونه مذاکره کردن» است. جهان، جهان قدرت است و سیاست، عرصهی بازی با مهرههای حسابشده. بدون شناخت، هر حرکتی به شکست خواهد انجامید، چه پیشروی باشد و چه عقبنشینی.
✍🏻 ۱۰ بهمن ۱۴۰۳
🔹@GoftarGah