گفتارگاه
رسایی در دنیای حواشی: آیا وقت آن نرسیده که به مسائل اصلی پرداخته شود؟
🔸گفتارگاه: #حمید_رسایی در روزهای اخیر اصرار عجیبی دارد که به موضوعاتی بپردازد که در اولویتهای اصلی کشور قرار ندارند. نطقها و مطالب منتشر شده در کانالش بهطور مکرر حول محور #ظریف میچرخد. این تمرکز بر مسائل حاشیهای به حل مشکلات اساسی کشور کمک نمیکند.
سؤال اینجاست که اگر #مسعود_پزشکیان بخواهد از مشاورهها و نظرات ظریف پیروی کند، آیا او تنها در پست معاونت راهبردی میتواند بر #پزشکیان تأثیر بگذارد؟
در این شرایط، پرداختن به مسائل حاشیهای نه تنها از چالشهای واقعی کشور نمیکاهد، بلکه میتواند به تفرقه و بیاعتمادی در میان مسئولان و مردم منجر شود.
✍🏻 ۱۲ آذر ۱۴۰۳
🔹@GoftarGah
گفتارگاه
سقوط بشار اسد: چماقسازی سیاسی و نادیده گرفتن واقعیتها
سقوط بشار اسد، فراتر از اعتماد به غرب
🔸گفتارگاه: #بشار_اسد هیچگاه #غربزده نبود. اینکه سقوط بشار را به چماقی تبدیل کنیم و بر سر ، #ظریف و #پزشکیان بکوبیم، حرکتی نابخردانه و در واقع خودزنی است. تا همین چند روز پیش، بشار اسد همپای #نصرالله و #سنوار به عنوان قهرمان مقاومت شناخته میشد و در دل #محور_مقاومت جا داشت. تحلیلهای کال تحلیلگران رسانه نابلد حتی در همان شبی که اسد #سوریه را ترک کرد، این بود که #تحریرالشام حتی نمیتواند بر بخشهایی از #حلب تسلط یابد. حالا همین تحلیلگران ناگهان بشار اسد را به عنوان شخصیتی که به غرب اعتماد کرده معرفی میکنند و به عنوان عبرت به رخ سیاسیون داخلی میکشند که ببینید عاقبت اعتماد به غرب چیست.
اینکه عامل سقوط اسد را تنها و فقط به اعتماد به غرب نسبت دهیم، یک خطای بزرگ است.واقعیتهای پیچیدهتری در پس این سقوط وجود دارد که باید به آنها توجه کرد و از آنها درس گرفت.
پ.ن:
طنزگفتار: سند محکم مبنی بر اینکه بشار اسد هیچگاه به غرب اعتماد نداشت، فرارش به سمت شرق به جای غرب است.😉
✍🏻 ۲۲ آذر ۱۴۰۳
🔹@GoftarGah
آمریکا؛ دوگانه در سیاست، بدعهد در صداقت!
🔘قسمت ششم/ سریال تجربهها (۳)
شتابزدگی
🔸گفتارگاه: شتاب در سیاستورزی، آنهم وقتی پای منافع یک ملت در میان است، میتواند به بهای از دست رفتن فرصتهای تاریخی تمام شود. منتقدان دولت حسن روحانی بر این باور بودند که عجله او برای رسیدن به توافق، آن هم در میانه یک میدان پیچیده جهانی، باعث شد امتیازاتی کلیدی از دست برود. آنان میگفتند که #روحانی، بهجای آنکه صبر کند، در برابر فشار غرب، به سمت تسلیم شدن متمایل شد. شاید این حرفها در روزگار خود بیشتر طعنه بود، اما با گذر زمان، این نقدها چهره جدیتری به خود گرفت.
تاریخ دیپلماسی، چه در ایران و چه در جهان، پر است از نمونههایی که نشان میدهند صبر هوشمندانه، گاه نتیجهای بهمراتب بهتر از شتابزدگی و سازش ناگهانی به همراه داشته است. دیپلماسی، بیش از هر چیز، بازی #ظریف زمان است. اما این درسهایی است که دولت #پزشکیان باید آن را جدی بگیرد. اکنون که پزشکیان بر مسند کار است؛ باید نشان دهد از تجربههای پیشین بهره میگیرد، نه برای تکرارشان، بلکه برای پرهیز از اشتباهات. صبر، چانهزنی و تحلیل درست شرایط بینالمللی، ابزارهایی است که مذاکرهکنندگان را به موفقیت نزدیک میکند.
این تصور که «توافق بد بهتر از عدم توافق است»، اگرچه شاید در کوتاهمدت بتواند آرامشی ظاهری به همراه داشته باشد، اما در بلندمدت، بذر بحرانهای بزرگتری را میکارد. دولت پزشکیان باید از این دام بگریزد. تیم پزشکیان باید از این فکر عبور کند و بهجای آن به این فکر کند: «توافق خوب بهتر از توافق بد است». این جمله ساده شاید بتواند بهتنهایی راهنمای سیاست خارجی کشور باشد و فراتر از یک شعار سیاسی، باید مبنای هرگونه تصمیمگیری در سیاست خارجی باشد
توافقی که #منافع_ملی را تأمین نکند، نه تنها راهگشا نیست، بلکه به تدریج، پایههای مشروعیت سیاستگذار را نیز تضعیف خواهد کرد. مذاکرات، بازی شطرنجی است که عجله در آن، نتیجهای جز مات شدن ندارد. سیاستمداری موفق است که مهرهها را با صبر و دقت حرکت دهد. اما آیا دولت پزشکیان آماده است تا از آزمونهای دشوار پیشرو سربلند بیرون بیاید؟ این نکته بسیار مهم است، زیرا سیاستورزی در دنیای امروز، بیش از هر زمان دیگری نیازمند صبر و خویشتنداری است.
توافقی که منافع ملت را تأمین نکند، ارزشی ندارد و تنها به دشمن جسارت بیشتری برای فشار وارد کردن میدهد. اینجاست که یک نکته اساسی خود را نشان میدهد: دولت باید از همان آغاز روشن کند که برای توافق عجلهای ندارد. زمان، همانقدر که میتواند دشمن باشد، به بهترین دوست هم تبدیل میشود؛ به شرط آنکه بتوان آن را مدیریت کرد.
دولت پزشکیان اگر میخواهد در تاریخ نامی ماندگار از خود به جا بگذارد، باید نشان دهد که تصمیماتش بر اساس تأمل و تحلیل بلندمدت است، نه واکنشهای لحظهای. در عرصه دیپلماسی، #شتابزدگی همان و از دست رفتن فرصتها همان.
دیپلماسی، میدان تعاملی است که در آن، زمان بهخودیخود یک ابزار است. کسی که زمان را بشناسد، میتواند آن را به خدمت خود بگیرد. دولت روحانی این فرصت را از دست داد، اما دولت پزشکیان هنوز فرصت دارد تا از این تجربه درس بگیرد و مسیر متفاوتی را انتخاب کند. تاریخ نشان داده است که بهترین توافقها، آنهایی هستند که از دل صبر، مذاکره و پافشاری بر منافع ملی بیرون میآیند. سیاست خارجی، جایی برای شعار و شتاب نیست؛ بلکه میدان تدبیر و تعمق است.
✍🏻 ۴ بهمن ۱۴۰۳
🔹@GoftarGah
گفتارگاه
رهبر معظم انقلاب: همیشه پشت لبخندهای دیپلماسی، دشمنیها و کینه های پنهانی و باطنی خبیث نهفته است. چ
آمریکا؛ دوگانه در سیاست، بدعهد در صداقت!
🔘قسمت نهم
مذاکره با چشمان باز؛ نه فریب لبخندها، نه ترس از گفتگو
🔸گفتارگاه: بیانات اخیر #رهبر_انقلاب (۱۴۰۳/۱۱/۰۹) را میتوان از دو منظر نگریست: نخست، تأکید بر ضرورت شناخت واقعبینانه از طرف مقابل در هرگونه تعامل دیپلماتیک؛ و دوم، هشداری #ظریف دربارهی خوشبینی سادهانگارانهای که میتواند مذاکره را به مسیری یکسویه و بینتیجه بکشاند. اما این سخنان را نباید نه تأییدی بیقیدوشرط بر مذاکره دانست و نه نفی مطلق آن، بلکه پیام اصلی در لزوم درک عمیقتر از مناسبات قدرت نهفته است.
تاریخ دیپلماسی ایران بارها نشان داده است که سیاست، عرصهی لبخندهای دیپلماتیک و خنجرهای پنهان است. آنان که این واقعیت را نادیده گرفتهاند، بهای سنگینی پرداختهاند. رهبر انقلاب بار دیگر بر این اصل تأکید کردند که در جهانی که بر مدار قدرت میچرخد، سادهدلی و غفلت، هزینههایی سنگین بر جای خواهد گذاشت.
برای دولت #پزشکیان، که با شعار بازگشایی مسیر دیپلماسی آغاز به کار کرده، این سخنان نهتنها مانعی در برابر #مذاکره نیست، بلکه یک راهنماست. سیاست خارجی، عرصهی بدهبستانهای هوشمندانه است، نه نمایش صرف لبخندهای دیپلماتیک. اگر مذاکره با شناخت و درایت همراه باشد، میتواند گرهگشا باشد، اما اگر با خیال خامِ اعتماد یکطرفه صورت گیرد، نتیجهای جز امتیازدهی بیحاصل نخواهد داشت. این همان نکتهای است که رهبر انقلاب بر آن تأکید کردند: مذاکره باید بر پایهی شناخت باشد، نه بر امیدهای واهی.
مخالفان داخلی مذاکره نیز از این سخنان میتوانند دریافت کنند که سیاست، عرصهی صفر و یک نیست. نه میتوان گفتوگو را بهطور مطلق نفی کرد و نه میتوان آن را بدون ملاحظات استراتژیک پیش برد. آنچه رهبری بر آن انگشت گذاشتند، اصل «شناخت» است. مذاکره، اگر بدون درک جایگاه ایران و ظرفیتهای داخلی باشد، بیثمر است، اما اگر با شناخت عمیق از طرف مقابل انجام شود، میتواند فرصتی برای پیشبرد منافع ملی باشد. بنابراین، آن دسته از مخالفان که از پیش، راه گفتوگو را بسته میبینند، نمیتوانند بدون در نظر گرفتن واقعیتهای جهان، همهچیز را به منطق تقابل بسپارند.
و اما طرفهای خارجی مذاکره، که در سالهای اخیر نشان دادهاند چگونه میتوان در اوج لبخندها، تحریمها را شدت بخشید، باید این پیام را دریابند که ایرانِ امروز، دیگر آن کشوری نیست که به امید وعدههای نافرجام، امتیاز بدهد. تجربهی برجام و پسابرجام، نشان داده که سیاست بینالملل بر پایهی تضمینهای عملی شکل میگیرد، نه بر مبنای خوشقولیهای شفاهی و امضای رؤسای جمهور. بنابراین، اگر گفتوگویی قرار است شکل بگیرد، باید بر مبنای واقعیتهای ملموس و تضمینهای اجرایی باشد، نه تکرار تجربههای شکستخوردهی پیشین.
در نهایت، این بیانات را باید فراتر از بحث مذاکره یا عدم مذاکره دید. اصل اساسی، سیاستورزی آگاهانه است. چه آنان که مذاکره را یک راهحل میدانند و چه آنان که به آن بدبیناند، باید بپذیرند که مسئله، نه صرف «مذاکره کردن» یا «مذاکره نکردن»، بلکه «چگونه مذاکره کردن» است. جهان، جهان قدرت است و سیاست، عرصهی بازی با مهرههای حسابشده. بدون شناخت، هر حرکتی به شکست خواهد انجامید، چه پیشروی باشد و چه عقبنشینی.
✍🏻 ۱۰ بهمن ۱۴۰۳
🔹@GoftarGah