#شهیدانه
دختر شهيد صياد شيرازى ميگويد: رفتار پدرم با مادرم بسیار محبت آمیز و همراه با احترام بود. مادرم تعریف میكرد كه در سال اول ازدواجشان یك روز در حال اتوزدن لباس پدر بودند كه ناگهان پدر سررسید و از مادرم گله كرد و به او گفت: شما خانم خانه هستید و وظیفهای در قبال انجام دادن كارهای شخصی من ندارید. شما همین قدر كه به بچهها برسید كافی است. من تا آنجا كه به یاد دارم، پدرم خودش لباسهایش را میشست و پهن و جمع میكرد.و اتو میزد، و به طور كلی انجام دادن كارهای شخصیاش با خودش بود. بارها شده بود كه به محض اینكه به خانه میرسیدند، تا پاسی از شب در امور منزل به مادرم كمك میكردند و به طور قطع میتوانم بگویم برنامه هر هفته پدرم در روزهای جمعه، نظافت آشپزخانه بود؛ به طوري كه اجازه نميداد مادرم و حتي ما در این كار او را كمك كنيم. به جرئت میتوانم بگویم كه در طول سال، مثلاً صد بار آشپزخانه منزل شسته میشد، نود و پنج بارش را پدرم میشست.
http://eitaa.com/joinchat/3123904515Ca8b8b61b04