«هو»
چند بیتی تقدیم به او که «مصباح» بود...
هرشب عبادت میچکید از چشم هایش
تا آسمان میرفت اشراق دعایش
از صبح تا شب فکر و از شب تا سحر ذکر
پر میشد از عطر الهی انزوایش
باران شدن را یادمان میداد نم نم
اخلاق میبارید از حال و هوایش
از فلسفه، از فقه، از اخلاق و عرفان
از حجره های علم می آید صدایش
روحی که تا افلاک را طی کرده باشد
دنیا چه جذابیتی دارد برایش؟!
او رود بود و مرگ هم دریای او بود
او رود بود و مرگ میشد ابتدایش
#
وقتی شنیدی عطر مصباح الهدی را
یادی کن از ما قدر بوسه بر عبایش...
#راضیه_مظفری
#دوازدهم_دی
@roozikenemidanam
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom