ورزقان در باد و بوران بر خودش لرزیده بود
از سکوت سرد و مه آلوده اش رنجیده بود
اضطراب از آسمان بی قرارش می چکید
جنگلی که خواب هایش را پریشان دیده بود
باز باران در رثای مرد میدان می گریست
زیر باران لاله ای در خون خود غلتیده بود
آنکه بر پیشانی اش از درد مردم پینه داشت
سجده گاهش را کسی در آسمان بوسیده بود
در جهاد فی سَبِیلِ الله، با اخلاص و صبر
اصل خدمت را عیار تازه ای بخشیده بود
معنی" حَیَّ عَلیٰ خَیرِ العَمل" آیین اوست
او که معیار عمل را با علی سنجیده بود
شرح داده آیه ی "السّابِقُون" را ،صبح زود
بوی لاله در رواق خدمتش پیچیده بود
می رود تا کربلا با کاروانی از شهید
آن که از جام شهادت جرعه ها نوشیده بود
#زینبمهدیزاده
#شهیدخدمت
#شهیدرئیسی
@goharshadqom