eitaa logo
گوهرشاد قم
406 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
254 ویدیو
7 فایل
این کانال جهت انتشار اشعار ،بداهه های زیبا و رویدادهای ایجاد شده در #انجمن_شعر_گوهرشاد_قم و معرفی بانوان شاعر کشور می باشد. ارتباط با ادمین @somayeh_kheradmand
مشاهده در ایتا
دانلود
چهل منزل پناه آورده ام از غم به تنهایی سراپا سوختم از ماتَمت هر دم به تنهایی قیامی را که تو آغاز کردی جاودان کردم ندیدم غیر زیبایی و دیدم غم به تنهایی تمام کاروان را دل-تسلی داده ام اما چهل روز است با داغ تو میگریَم به تنهایی غرورم را شکستند و به روی خود نیاوردم ولی پشتم شکست از کربلا کم کم به تنهایی چه زجری دارد اینکه بی برادر؛ بین نامحرم بمانَد یک زنِ غمدیده بی مَحرم... به تنهایی سرت بر نیزه و دستانِ من بسته! چکید اشکم- سرِ بازار رویِ معجرم؛ نم نم به تنهایی شبیه کوه از کوفه به شام ِ بی حیا رفتم- میانِ سلسله، در هلهله محکم... به تنهایی پس از کرب و بلا حال دلم هر روز بدتر شد تمایل داشت بعد از رفتنت قلبم به تنهایی دلم خوش بود در جان دادنم بالا سرم هستی رقم خورد آه... با پیراهنت مرگم به تنهایی!    ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
زهر در جانم نشسته چشم های تار دارم مثل مادر بیقرارم؛ دست بر دیوار دارم من علي موسی الرضایم از علی(ع) دارم نشانه در گلویم استخوان؛ در چشمهایم خار دارم سینه ام شد شعله ور از هرم ِ زهری کینه آلود در نفسهای نحیفم آتشی انگار دارم با چه حالی، بی رمق؛ انداختم بر سر عبا را تشنه ام مانند جدّم حنجری تبدار دارم خواهرم! معصومه(س)جانِ من کجایی تا ببینی رویِ خاکِ سردِ حجره پیکری بیمار دارم بوسه باران میکند با گریه دستم را أباصلت خوب شد در احتضارم لااقل یک یار دارم دورم از فرزندم و جان میدهم در اوج غربت سخت دلتنگم برایش! حسرت دیدار دارم از وجودم میرود جان ذره ذره میکشم آه بیقرارم یادِ جدّم روضهٔ بسیار دارم یاد آن ساعت که قاتل با تشر؛ با خنجری کُند آمد و بالا سرش میگفت با تو کار دارم از نفس افتاده بود و قاتلش با صبر میگفت بر گلوی تشنه ات نه...بر قفا اصرار دارم! ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
خودش تنها خبر از داغ های بیکرانش داشت که مانند علی داغی در عمقِ استخوانش داشت امان از کینهٔ دیرینه! میدانم که پیش از زهر چه بغضی خفته در هر لقمه هایِ خشکِ نانش داشت به خود از درد می پیچید و لبها به کبودی رفت به جای آب، زخمِ زهر وقتی در نهانش داشت دلِ سرداب شد آشوب؛ موجِ گریه راه انداخت سحر شد ... آرزویِ لحن زیبایِ اذانش داشت عرق می ریخت و از حال رفت و سخت می لرزید جگر می سوخت از زهری که کامل قصدِ جانش داشت اگر چه عسکری، اما حسن بود و دمِ آخرگمانم ذکر «لا یومَ کَیومکْ» بر زبانش داشت به یاد ظهر عاشورا، به یاد جدّ مظلومش دم آخر چه حالِ روضه در اشک روانش داشت پدر پیش پسر در سامرا ... در کربلا امّا؛ پسر پیش پدر جان داد! سر بر زانوانش داشت! ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
ای خواهرِ در مهر و محبت مشهور از بغض تو شد زینبِ(س)مضطر؛ رنجور قدری بنشین، روضه بخوان! گریه کنیم... ای شاعرهٔ مرثیهٔ تشت و تنور! ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
🍃🌺 در گرامیداشت ۲۲بهمن و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران 🌺🍃 آغازِ وطن-خواهی؛ بیست و دوم ِ بهمن پایانِ ستمشاهی؛ بیست و دوم ِ بهمن در مُشتِ گره کرده آورده هر ایرانی بیداری و آگاهی؛ بیست و دوم ِ بهمن آورده بصیرت را، با مرگ بر استبداد ویرانگرِ گمراهی؛ بیست و دوم ِ بهمن مهتابِ شبِ عشّاق، خورشیدِ پس از ظلمت بارانِ سحرگاهی؛ بیست و دوم ِ بهمن همراهِ شهیدان و آرمانِ روح الله وعده گاهِ خونخواهی؛ بیست و دوم ِ بهمن همصدای دشمن شد! مانده تا ابد مدیون آنکه کرده کوتاهی؛ بیست و دوم ِ بهمن بعدِ چهل و شش سال؛ با صوتِ خوش ِ تکبیر دارد شبِ دلخواهی؛ بیست و دوم ِ بهمن بر قلبِ براندازان؛ انقلاب اسلامی- انداخت عجب آهی؛ بیست و دوم ِ بهمن! 🇮🇷 ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
🍃🌺 نذر میلاد دردانهٔ قلبِ امام حسین(ع) 🌺🍃 ای عشق بی تکرار؛ ای جانم رقیه(س) آیینهٔ ایثار؛ ای جانم رقیه(س) لبخندِ تو آرامش ِقلبِ سکینه ست(س) چشمت خُم ِ سرشار؛ ای جانم رقیه(س) هستند خیلِ دختران دائم به دُورت همواره خدمتکار؛ ای جانم رقیه(س) خورشیدی و گهواره ات دریایی از نور زیبایی ات بسیار؛ ای جانم رقیه(س) فوراَ به دنبالِ عمو عباس(ع) گشتی هر چه شدی بیدار؛ ای جانم رقیه(س) از کودکی تیغِ کلامت داشت تأثیر لحنِ تو حیدروار؛ ای جانم رقیه(س) محبوبهٔ محجوبه ای! با عمه زینب(س) همتا شدی انگار؛ ای جانم رقیه(س) بی واسطه یک لحظه با قدری نگاهت درمان شود بیمار؛ ای جانم رقیه(س) میگویم این را با شهیدانت به محشر در اولین دیدار: "ای جانم رقیه(س)" رزق شهادت خواستم در روضه هایت هر بار با اصرار؛ ای جانم رقیه(س) در سوریه؛ یکروز جانم را بگیر و غم از دلم بردار؛ ای جانم رقیه(س)! ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
🍃🏴 در عزای هشتم شوال و سالروز تخریب بقیع 🏴🍃 گلدسته ها افتاد و غم دور و برم ریخت قلبم شکست و اشک، از چشم ِ ترم ریخت برخواست آه از عرش...تا با خشم و کینه گنبد؛ زمین افتاد و بنیانِ حرم ریخت آنکس که بارگاه را تخریب میکرد با دستِ دیگر خاک عالم بر سرم ریخت بالا سرِ هر مقبره مثل کبوتر پرپر زدم آنقدر که بال و پرم ریخت ویرانه شد حالِ بقیع و قبلِ روضه ماتم رسید و بغض را در حنجرم ریخت لبخند زد زهرا(س)! دعایش کرد خیلی... با گریه؛ چایِ روضه را تا مادرم ریخت داغِ امامانِ بدونِ صحن و زائر مرثیه هایِ تازه را در دفترم ریخت مانندِ باران بر سرِ خیلِ محبّین از گرد و خاکِ قبرشان لطف و کرَم ریخت بیش از همه داغِ حسن(ع) عمری دمادم یک آتشِ سوزان به قلبِ مضطرم ریخت تنها حسن(ع) در کوچه دید آنچه نباید... حرف از جسارت بود و قلبِ مادرم* ریخت! * حضرت زهرا سلام الله علیها ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
🍃🌺 در بزرگداشت دههٔ کرامت 🌺🍃 آرامش ِصحن و سرا دل برده از من از کودکی گلدسته ها دل برده از من با این حرم یک خلوتِ دیرینه دارم وقتِ سحر لحنِ دعا دل برده از من بینِ شلوغی هایِ این دنیا؛ نوایِ نقّاره های خوش-صدا دل برده از من این قلب سنگی را به زر تبدیل کرده در زیرِ ایوانِ طلا دل برده از من با هر تکانش رویِ گنبد داده حاجت این پرچم ِسبزِ رها؛ دل برده از من بر رویِ کشکولِ گدایی ام نوشته: سلطان-علی-موسی الرضا(ع) دل برده از من از رأفتش شد کورِ مادرزاد؛ بینا بانیِ این دارالشفا دل برده از من شرطش ولایت بود و جانم به شروطَش* فرمودهٔ شاهِ ولا دل برده از من مانندِ آن آهو که شد آزاد از غم این ضامنِ مشکل گشا دل برده از من طرحَش نشان از پنجره فولاد دارد مُهرِ براتِ کربلا دل برده از من! * حديث «سلسلة الذهب» 📚 بحار الأنوار،ج۴۹ص۱۲۳ 📚 امالى صدوق،ص۳۰۶(مجلس۴۱) ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
🍃🏴 نذر شهادت جوانترین امام غریب 🍃🏴 -لطفا حق روضه ادا شود- به جایی رو نخواهم زد اگر اسمم گدا باشد اگر رزقم به دستانِ جوادِ إبن رضا(ع) باشد همان آقا که در آشوبِ هر کارِ گره خورده قسم خورده می آید بهترین مشکل گشا باشد جوادِ إبن رضا(ع) آنکه در آن عمرِ کمَش حتی برای دردمندان خواسته؛ عینِ شفا باشد کجا دیدی که سائل با دلی آرام و آسوده بدونِ عرضِ حاجت؛ آن به آن حاجت روا باشد میانِ خانه و مسجد...زمانِ رفع ِهمّ و غم- برایش ذره ای فرقی ندارد که کجا باشد مرامش بخشش است و کیست غیر از او که روز و شب برایِ دشمنش حتی مقیّد به دعا باشد برایش می نوشت این را خدا در سرنوشتش کاش نباید همسرش با مکرِ شیطان آشنا باشد همان همسر که می آورد جای آب؛ جام ِ زهر مقدّر شد که أمّ الفضل(لع) یارِ بی وفا باشد تمام عرشِ حق آماده شد گریه کنان؛ تا که به روی پشتِ بام ِحجره مشغولِ عزا باشد تنش افتاد زیرِ آفتابِ داغ؛ لب-تشنه... گریزِ روضه باید به شهیدِ کربلا باشد! ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom