eitaa logo
گُلابَتون
3.2هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
860 ویدیو
37 فایل
اینجا پاتوقِ مجازیِ ماست🏡📱 حسینیه انقلاب اسلامی دختران قم🇮🇷 اولین مجموعه‌ی فرهنگی_تربیتیِ مردمی و خودجوش و کاملا دخترانه در کل کشور...✌️🏻 ما عادت داریم اولین و جذاب‌ترین کارهای بزرگ و دخترونه رو تو کل شهر برپا کنیم😊 💌 ارتباط با ما: @hs_qom94
مشاهده در ایتا
دانلود
کفش‌ها... ! ترکیب کفش‌ها چشم‌نواز است. کوچک و بزرگ، تمیز و خاکی، تیره و روشن. من فکر می‌کنم این کفشِ صورتی با بند‌های سفید که حسابی تمیز شده و مرتب است، برای آن دختری‌ست که چند لحظه‌ی پیش دیدم. او در عین سادگی، دخترانگیِ خاصی داشت. نمی‌دانم این کفش از کجا آمده و چطور، ولی حدس میزنم مثل کفشِ کناری‌اش سردی و گرمی نچشیده است. کتانی مشکی که معلوم است صاحبِ تَر و فِرزی دارد و حداقل دو مسیر اتوبوس را سوار و پیاده شده است تا به این‌جا برسد. صاحبش را دیدم. جلوی در آمد که دوست تازه از راه رسیده‌اش را ببرد و کنار خودش بنشاند. همان قدر که فکر می‌کردم چابک بود. دوستش اما کفش‌های قهوه‌ای و چرمی پوشیده که معلوم است کار کرده ولی مرتب هم نگه‌داری شده‌اند. نگاهم روی جاکفشی قفل شده است. نمی‌دانم هر کدام چه داستانی دارند بعضی را حدس هم نمی‌توانم بزنم، اما مطمئنم صاحبان هر کدامشان دعوتیِ یک میزبانِ فوق‌العاده‌اند. با هر داستانی و هر سرگذشتی، این حسین علیه‌السلام است که ما را دور هم جمع می‌کند...❤️ هر آدمی قصه‌ای دارد و هر قصه‌ای مقصدی و اینجا مقصدِ تمام قصه‌ها، آغوش ارباب است...❤️ 3⃣ 🍃🍃🍃🍃🍃 @golabbaton95
✨ از آن بالا همه چیز و همه کَس را می‌بینم. چشم‌های پُر از اشکی که با دیدن کلمات طیبه‌ام، اشک‌بارتر می‌شوند را نظاره می‌کنم و خودم نیز همراهشان می‌بارم. دلبری‌های پرواز من در آسمان هیئت، دل‌های زیادی را همراه و به صاحبم وصل کرده است. نه این که فکر کنید از خودم چیزی دارم، نه! من هم مثل همه‌ی شما آبرویم را وقتی به‌دست آوردم که شدم پرچم سیاه هیئت! این سیاهی قطعا رنگ حُبّ است. سیاهیِ من ، همان سیاهیِ پیراهن مشکی است که هر ساله نو می‌شود با به تن کردن. شبیه سیاهیِ در و دیوار حسینیه است. مثل سیاهی چادر مشکی است. آری؛ گاهی تیره‌ترین رنگ‌ها هم نورانی می‌شوند. 4⃣ 🏴🏴🏴🏴🏴 @golabbaton95
اینجا حتی خاک هم ابرو گرفت...❤️ من در میان خانواده‌یمان آبرویی نداشتم. کسی هم امیدی به عاقبت‌بخیری من نداشت. اما روزی که به این کوچه آمدم، از آن در سفیدِ پرچم‌دار صدای روضه‌ی شما را شنیدم و دلم ترک خورد.💔 با خودم گفتم: آدم که نشدم. تربت که نشدم. قدم شما را که لیاقت نداشتم اما کاش لااقل راهی در خیمه‌ات بیابم. امروز که دختری مرا با خود به زیر آن پرچم بُرد، باورم نمی‌شد صدای من را شنیده باشید. ای صاحب آبرو، من در حسینیه‌ی شما گِل شدم، گِلی که خیمه‌ی حسین علیه‌السلام را روی چادرهای مشکی نقش می‌زند! حالا من هم آبرو گرفته‌ام.✨️ کاش می‌توانستم فریاد بزنم: اینجا حتی خاک هم آبرو گرفت... نشان مشترک عزا در هیئتمان🖤: 5⃣ ✨✨✨✨✨ @golabbaton95
💔 روضه‌ی علی اکبر امام حسین، مانند نامش اکبر است. دردش هم اکبر است. قد و بالایش هم اکبر بود اما نه آنقدر که بار آخر در آغوش بابا جا نشود.💔 نه آنقدر که جوانان بنی‌هاشم بخواهند بیایند و... این روضه خیلی جاهایش تیر می‌کشد. از آن لحظه‌ی چشمِ خون گرفته‌ی اسب علی تا آن لحظه‌ی سُمِ اسب‌های دشمن. از آن داستان پُر تکرارِ فرقِ شکافته تا فریاد "ولدی علی"ِ بابا...💔 این روضه خیلی جاهایش تیر می‌کشد؛ اما تیر‌هایش کمتر از آن‌ تیرهایی‌ست که بر تن بابا نشستند. دردش از آنجا بیشتر می‌شود که روضه‌خوان داد سر می‌دهد: "اربا اربا"...🥀 آنجا که بابا می‌رسد ولی علی رفته است. آنجا که بابا آنقدر جانش می‌رود که عمه می‌آید. روضه‌ی علی اکبرِ امام حسین، مانند نامش، اکبر است... 6⃣ 🏴🏴🏴🏴🏴 @golabbaton95
💔 متفاوت‌ترین روضه‌ی‌ دخترانه شهر✨️ روضه‌ی مجسمی که تو را به عاشورا می‌بَرَد... نشسته بودیم پشتِ سرِ شما زیر علمتان. لابه‌لای پارچه‌های سیاه، صدای حسین گفتن و صدای چَکاچَک شمشیر در فضا پیچیده بود. سر برگرداندم. چند خانم با هیبت عربی، تابوتی سیاه‌پوش را روی دست می‌آوردند. صدای گریه بلند شد. روضه‌خوان گفت: و ما امروز برای همراهی با شما تابوتی بلند کرده‌ایم و دور آن به یاد علی‌اکبرتان و برای جبران نبودن هایمان می‌گرییم..💔 قلبم آتش گرفت. دخترکی چهارساله حیران به تابوت نگاه می‌کرد و اشک از چشمانش سرازیر بود. داغ برادر و قلبی سه ساله؟ دختری جوان گوشه‌ای از تابوت را گرفته بود و شانه‌هایش از گریه لرزان بود. او داغ برادر را عمیق‌تر می‌فهمید. برادری که امروز بیشتر از هر روز دیگری به همراهی و مراقبتش نیاز داشت. عمه اما آنجا در تصویر، علم به دست ایستاده بود. او تمام حواسش به برادری بود که بعد از علی، انگار او هم رفته بود. روضه‌ی علی اکبر علیه‌السلام، این‌بار در جمع دخترانه‌ی ما، روضه‌ی برادر بود.❤️ 7⃣ 🏴🏴🏴🏴🏴 @golabbaton95
هر کوچکی زیر عَلم شما بزرگ می‌شود.💚 هر سال محرم هزار کوچه برای شما باز می‌شود. ما هم در هیئتمان کوچه‌ای باز کردیم به نام پسرتان. کوچه‌ی هیئت ما خیلی کوچک‌تر از آن بود که به ایشان منصوب شود، اما زیر پرچم شما هر کوچکی بزرگ می‌شود. یک پرچم داشتیم، یک میان‌دار و یک روضه‌خوان و تا چشممان توان داشت اشک...💔 از شما خواندیم، از علی اکبرتان، از خواهرتان و از چادر مادرتان... سینه زدیم و گریستیم. دم گرفتیم و از شما خواندیم. خواندیم به امید پذیرش مادر این خانواده. که نگاه مادرانه‌اش را همیشه روزی زندگی‌مان کند..✨️ ❤️ 8⃣ 🏴🏴🏴🏴🏴 @golabbaton95
🖤|✨️ اربابِ خوبم❤️! هر بار تمام حرف‌های گوشه و کنار دلم را، عمداً در گوشه و کنارِ حریمِ امنِ تو جا می‌گذارم... چرا که تو مَحرمِ رازهای مگویی!💔 ای آنکه گوش شنوای همه‌ای، اما در آن زمان که می‌خواستی، کسی گوشِ شنوای حرف‌های تو نبود..💔 حالا در این روزها؛ ما به‌جای تمام آن‌ها که تو را نشنیدند، ندای پسرت، مهدی عجل‌الله را می‌شنویم و به‌سویش می‌شتابیم، آن‌گاه که بگوید: یا أهل العالم أنا الإمام القائم... ألا یا أهل العالم أنا الصمصام‏ المنتقم‏... ألا یا أهل العالم إن جدّی الحسین قتلوه عطشان... و ما آن روز، برای انتقام‌کِشی از قاتلین تو در کنار آن منتقم، حتما آماده‌ترینیم، ان‌شاءالله...🤲🏼🌱 🥀🥀🖤🥀🥀 @golabbaton95
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 زینب من مدافع حرم باش؛ مراقب چادر دخترم باش... ☝ لحظاتی از سینه‌زنی عزاداران در شب شام غریبان حسینی در حسینیه امام خمینی 🖤 💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
29.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥| ببینید؛ عزاداری خواهرانه برای حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام🍃 بخشی از آنچه در هیئت دخترانه‌مان گذشت... ▫️روایت مکتوب و مصور هیئت را در پست‌های قبل و بعد مشاهده کنید. 🥀🥀🖤🥀🥀 @golabbaton95
🎥| ببینید؛ عزاداری خواهرانه برای حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام🖤👆🏻👆🏻👆🏻 هفتم محرم بود...🖤 و متعلق به جوانِ بانو لیلا سلام‌الله.💔 دور هم جمع شده بودیم تا هر چه عشقِ خواهرانه در وجودمان داریم، نثار برادرمان حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام کنیم. جمع شده بودیم تا بیشتر از آن جسارت‌ها که به وجود شریف ایشان شد، با محبت‌ و ارادت‌های صادقانه و خواهرانه‌مان، التیام‌بخش زخم‌های اکبرِ علی اکبر باشیم.🥀 کاش توانسته باشیم مرهم یک زخم از بدن ایشان... بدن! اگر بتوان بر آن جسمِ پُر زخم، نام بدن گذاشت، که علی سراسر زخم بود و جراحت...💔🥀 زیر خیمه جمع بودیم و به یاد آن روزها که حسین علیه‌السلام، خیمه‌ی مناجات در دل شب داشت، بر دلِ شبِ چادرهایمان، نقش خیمه زدیم و به پاسداریِ آئین عزاداری برای سیدالشهدا علیه‌السلام، پای منبرانه‌ی گفت‌و‌گویی نشستیم و گوش شدیم تا به حسین علیه‌السلام به عاشورایش و هر آنچه یک دختر باید از آن روزها فهم کند، معرفت بیابیم و معرفت های کسب کرده از پای منبر و زیر علم و درون قلب خیمه را برای حسین زمان خودمان به کار بگیرم. در واقع آمده بودیم برای درس گرفتن. عبرت گرفتن... و استفاده از تجارب خوبان و یاران حق و بَدان و‌ دشمنان حق. برادر جان ❤️! تابوت نمادینت را هم به دوش کشیدیم.نگران ما نباشید. عیبی ندارد اگر دلمان صد پاره شد. این دل اگر هزار تکه هم شود، باز مدیون دل و قلب مضطر زنان عاشورا، ویژه، بانو عقیله سلام‌الله است.💔🥀 بگذارید قدری هم با قلب محزون و شکسته زندگی کنیم. تا شاید اینگونه بتوانیم قدری از حال و هوای حضرت سجاد علیه‌السلام را فهم کنیم، که فهمش برای محدودیت این ذهن‌ها، ناممکن است. از آنجا که راضی به غمگین بودنمان نیستید، غذای تبرکی روزی‌مان کردید که اگرچه در ظاهر خوردنی و تمام شدنی‌ست اما حقیقت این است که ما لقمه لقمه نور تناول می‌کنیم و وجودمان روشن می‌شود از معرفت شما که حتی در غذایِ عزای شما چاشنی معرفت مهم‌ترین است و هدف رشد روح است نه سیریِ جسم.✨️ در این روز چقدر پُر بودیم از حس خواهرانگی... این احساس تمرینی بود برای بدل کردنش به حس دخترانگی برای امام عصرمان تا آرامش دل و علت لبخند ایشان باشیم و مهم‌تر، مفید در امر ظهور، ان‌شاءالله💚🤲🏼 🥀🥀🖤🥀🥀 @golabbaton95
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مٰا رَأیْتُ إلّا جَمیلا...♥️ ما دختران ۱۵ تا ۳۵ سال، دور هم جمع می‌شویم تا عرض ارادتی داشته باشیم به محضر عمه سادات و بانوان داغدار کربلا🖤 روضه ای متفاوت از جنس روایت...🍃 ▫️ منبرانه‌ی گفت‌و‌گویی: دکتر محمد هادی هدایت ▫️ با موضوعِ: چگونه سوار بر کشتی نجات حسین نشویم...؟ (۲) ▪️متفاوت‌ترین روضه و عزاداری دخترانه ▪️ پذیرایی تبرکی ▪️ نشان مشترک عزاداری ▪️ میز پر تخفیف باشگاه کتابخورها با محوریت کتب محرم ⏰زمان: پنجشنبه ۱۹ مرداد ماه | ساعت ۱۵:۱۵ 🏠مکان: زنبیل آباد، خیابان چهارده معصوم شرقی، پلاک ۱۰۷ حسینیه انقلاب اسلامی دختران قم 🪴 بهترین رفیقاتو به خیس شدن زیر بارونِ محبتِ سیدالشهدا در خیمه دخترانه ی حسینیه انقلاب دعوت کن... ⭕به دلیل محدودیت ظرفیت لطفا به موقع حضور پیدا کنید؛ پس از تکمیل ظرفیت درب بسته خواهد شد. 🥀✨🥀✨🥀 @golabbaton95
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میونِ همه دل‌ها، امون از دل زینب... 💔 دخترهای ۱۵ تا ۳۵ ساله‌ی زینبی❤️ دعوتید به هیئتی با نام و نشان بانوی بزرگوار حضرت عقیله سلام‌الله و عرض ارادت جمعی محضر ایشان.🖤 و روضه‌ای متفاوت با رنگ و بوی روایت...🍃 ▫️ منبرانه‌ی گفت‌و‌گویی: دکتر محمد هادی هدایت ▫️ با موضوعِ: چگونه سوار بر کشتی نجات حسین نشویم...؟ (۲) 🥀روضه و عزاداری متفاوت و دخترانه 🥀پذیرایی تبرکی خیمه‌ای 🥀نشان مشترک عزاداری 🥀میز پر تخفیف باشگاه کتابخورها با محوریت کتب محرم ⏰زمان: پنجشنبه ۱۹ مرداد ماه | ساعت ۱۵:۱۵ 🏠مکان: زنبیل آباد، خیابان چهارده معصوم شرقی، پلاک ۱۰۷، حسینیه انقلاب اسلامی دختران قم 🪴 خوبیِ رفقای امام حسینی اینه که هیئت، تکی بهشون نمی‌چسبه. پس با دوستات بیا. 😍💕 ظرفیت محدوده رفیق💔 لطفا زودی بیا چون به محض تکمیل شدن ظرفیت، در بسته میشه و محروم میشیم از دیدن روی ماهت🌙. 🥀✨🥀✨🥀 @golabbaton95
به ظاهر زینب و در عمق جان، حیدر، نبی، کوثر چه ترکیب عجیبی دارد او از آل پیغمبر ✨️❤️ دخترهای ۱۵ تا ۳۵ ساله‌ هیئتی🌱، دعوتید به مجلس عزای حضرت زینب سلام‌الله‌علیها و عرض ارادت دسته‌جمعی و دخترانه محضر این بانوی عزیز🖤 همراه با روضه‌ ویژه‌ روایت‌گونه...🍃 🔺 منبرانه‌ی گفت‌و‌گویی: دکتر محمدهادی هدایت 🔺 با موضوعِ: چگونه سوار بر کشتی نجات حسین نشویم...؟ (۲) 🌿روضه و عزاداری کاملا دخترانه و البته متفاوت✨️ 🌿پذیرایی تبرکی حضرتی 🌿درج نشان مشترک عزاداری 🌿میز باشگاه کتابخورها با محوریت کتب محرم همراه با تخفیفات فراواان😍📚 ⏱️زمان: پنجشنبه ۱۹ مرداد ماه | ساعت ۱۵:۱۵ 📍مکان: زنبیل آباد، خیابان چهارده📖 معصوم شرقی، پلاک ۱۰۷، حسینیه انقلاب اسلامی دختران قم 💜بچّه هیئتی که تنها نمیره تو خیمه‌ی امام حسین ع، دوستاشم با خودش میبره. پس بدون دوستات نیایا. 💕✨️ دوستم؛ ظرفیتمون محدوده☹️پس زود خودت رو برسون. چون به محض تکمیل شدن ظرفیت، در بسته میشه و ما شرمنده‌ی روی گُلت میشیم🌹. 🌱🌱🖤🌱🌱 @golabbaton95