#شب_جمعه
#شهید_و_شهادت
#یاری_امام_خوبیها
#شعر_دفاع_مقدس
بابای من زرنگه
قوی مثه پلنگه
سرباز دین خداست
روی دوشش تفنگه
چند وقته بابا رفته
دلم براش چه تنگه
مامان میگه عزیزم
اون رفته که بجنگه
با دشمن های خدا
که دلشون از سنگه
دنیا باید قشنگ شه
رنگ خدا قشنگه
روزی که آقا بیاد
دنیا همه اش یه رنگه
https://eitaa.com/joinchat/1277100051C48e58c3f80
🌷🌷🌷🌷🌷
#شب_جمعه
#شهید_و_شهادت
#یاری_امام_خوبیها
#شعردفاع_مقدس
بابا تو آسمونا، اما حواسش اینجاست
می دونه دلتنگشم، دلم پیشش، اون بالاست
وقتی صداش می کنم، یهو میاد کنارم
دست می کشه به موهام، بابام ازون باباهاست
میگه به من دخترم، گریه نکن تو هیچ وقت
دعا کنم بخندی؟؟ دعام ازون دعاهاست
چفیه شو به من داد، چه هدیه ی خوبیه
بیاید باهم بو کنیم، چقدر خوشبو و زیباست
https://eitaa.com/joinchat/1277100051C48e58c3f80
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#گنج_جنگ
#بیانات_رهبرمعظم_انقلاب
آغازین روز هفته باشکوه دفاع مقدس بر همه شما همراهان گرامی باد...
نثار روح شهدای اسلام #سه شاخه 🌷 صلوات تقدیم می کنیم.
رهرو راه شهیدان باشیم ان شاالله
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
💠 هفته دفاع مقدس گرامی باد💠
#قصه_مناسبتی
🌸عنوان قصه: #قهرمان_واقعی
بنام خدای مهربان
خدای دانا و توانا
آقای ربیعی پسرش بدنیا اومد؛ یه نی نی تپل و مپل و ناز... 👶
همون روز اول وقتی بابا دستش رو نوازش كرد؛ انگشتای كوچولوشو دور انگشت اشاره بابا گره كرد.👶
😍 بابا ذوق زده به همه نشون داد و گفت: ببینید میشه روش حساب كرد از حالا دستمو محكم گرفته! این پسر قهرمان باباس...💪👌😎
مادر بزرگا و پدر بزرگا و خاله و عمه و عمو و دائی همه جمع بودن...👩🏫👨🏫👷♂🕵♂🧕🧕
اونا ذوق زده و شاد به نی نی نگاه میكردن.😍🤩
👶 نی نی تو بغل مامانی بود...
💑بابا و مامان به هم نگاه كردن و هر دو تایی باهم بالای سر 👶نی نی رو بوسیدن...😘
نی نی هر روز بزرگ و بزرگتر شد...👶👦
اون دیگه برا خودش مردی شده بود و پیش دبستانی میرفت.... 🎒👕👖👦
روزی از روزها توی هفته دفاع مقدس بابا جلوی در پیش دبستان منتظر پسرش بود....🏭
پسرش دوید بیرون دستاشو به سمت بابا باز كرد تا بپره بغلش. 👏☺️😎
بابا مثل همیشه یک پاشو خم كرد و با اون یکی پاش كمی خم شد و پسرشو بغل کرد.😍😘
پسرکوچولو گفت: سلام بابا؛ خاله امروز توی کلاس یه حرف اشتباه زد.
اینو گفت و زود از بغل بابا اومد پایین...
مثل همیشه محکم انگشت بابا رو توی دستش گرفت.
اونا یواش یواش به سمت خونه می رفتن.
پسرکوچولو گفت: بابا! خاله از جنگ صحبـت كرد.
گفت: جانباز! مثل بابای این پسر گلم كه رفته جبهه جنگیده؛ از كشورمون دفاع كرده؛ یكی از اعضا بدنشو از دست داده ولی شهید نشده. زنده است.
برای بابای این پسر گلمون یک دست قشنگ بزنید..... همه بچه ها برام دست زدن. 👏👏👏👏
بابا یكی از عكسای جبهه تو بده ببرم به خاله نشون بدم. بگم شما شهید نشدی. سالمی. 🚶♂
بابا لبخند زد. 😊
بابا و پسرخوبش به خونه رسیدن.
مامان شام خوشمزه پخت بود.😋
بعد از شام پسرکوچولو قصه ما بازم درباره کلاس و خاله مربی حرف زد... 😜
مامان گفت: نه پسرم خاله اشتباه نکرده، حرف خاله درسته.😳
بابا گفت: قهرمان کوچولوی بابا بیا بغلم تا برات تعریف كنم...😎👍
پسر قهرمان پرید و رفت بالای زانوی بابا نشست.💞
بابا گفت: یک چیزی از اون روز که بابا جبهه رفت به قهرمان كوچولومون نگفتیم. 🤗
صبر کردیم تا زمانی که پسرمون بزرگ بشه. بعد بگیم بابا یک پا نداره.👞💖
مامان گفت: پسرم یک پای بابا مثل آدم آهنیت مصنوعیه. آدم آهنیت که خیلی ازش خوشت میاد.🗿
پسرقهرمان از روی پای بابا پائین سر خورد و گفت: ببینم؟👓👀
بابا آروم پاچه شلوارشو بالا زد؛
مامان به بابا كمک كرد؛ جوراب پای مصنوعی بابا رو در آوردن.🙏🧦
پسرقهرمان برای اولین بار پای مصنوعی بابا رو دید؛ چه پایی به به، زیر نور لامپ برق میزد.. صافه صاف بود. 😍💝🌟
بابا به پسر قهرمانش چشمک زد. 😉
پسر قهرمان گفت: بابا از جاش در میاد؟ درش میاری؟🤔🤓🙃
بابا لبخند زد. آروم پای مصنوعی رو فشار داد و درآورد...☺️
پسرقهرمان گفت: پا مصنوعی واقعیـــه؟🤭😳
بابا و مامان خنده شون گرفت؛ به هم نگاه كردن و خندیدن... 😁😁
بابا گفت: بله! واقعیه. واقعی واقعی.!👌👌👌
پسرقهرمان برای بابا بلند و محکم دست زد.👏👏👏👏👏👏👏👏👏
اون پرید بغل بابا و گفت: بابای من قویّه قهرمان واقعیه. 👌💪
بله بچه های زرنگم! امام زمان از هفته دفاع مقدس و همه شهیدا و جانبازا خوشحال هستن. ما هم با کارای خوبمون امام زمان رو خوشحال می کنیم.💝 👌🌟🌟🌟
https://eitaa.com/joinchat/1277100051C48e58c3f80
🍃🌼🍃
پیامبرخاتم فرمودند:
✨ " اَحِبُّوا الصِّبْيانَ وَ ارْحَمُوهُمْ وَ اِذا وَعَدْتُمُوهُمْ فَفُوا لَهُمْ فَاِنَّهُمْ لايَرَوْنَ اِلّا اَنَّكُمْ تَرْزُقُونَهُمْ؛ كودكان خود را دوست بداريد و با آنان مهربان باشيد، وقتی به آنها وعدهای می دهيد حتماً وفا كنيد زيرا كودكان، شما را رازق خود می پندارند." ✨
📚وسائل الشيعه، ج 5، ص 126.
🍃🌼🍃