شد ز غمت خانه‌ی سودا دلم در طلبت رفت به هر جا دلم در طلب زهره‌رخِ ماه رو می نگرد جانب بالا دلم فرشِ غمش گشتم و آخر ز بخت رفت بر این سقفِ مصفّا دلم آه که امروز دلم را چه شد دوش چه گفته است کسی با دلم... #مولانا @golchine_sheer

زیر باران راه رفتن، گفت می چسبد چقدر! با همین حالش به من حال دعا بخشید و رفت استجابت شد چه بارانی گرفت آن شب ولی بی من او بارانیش را پا شد و پوشید و رفت روز آخر بی دعا بی ابر هم باران گرفت دید اشکم را نمیدانم چرا خندید و رفت...! #قاسم_صرافان @golchine_sheer

یکی قطره باران ز ابری چکید خجل شد چو پهنای دریا بدید که جایی که دریاست من کیستم؟ گر او هست حقا که من نیستم چو خود را به چشم حقارت بدید صدف در کنارش به جان پرورید سپهرش به جایی رسانید کار که شد نامور لؤلؤ شاهوار بلندی از آن یافت کاو پست شد در نیستی کوفت تا هست شد تواضع کند، هوشمند گزین نهد شاخ پر میوه سر بر زمین #سعدی @golchine_sheer

صفای گلشن دل ها به ابر وباران نیست که این وظیفه محوّل به اشک و آه من است صلای صبح تو دادم به نالهٔ شبگیر چه روزها که سپید از شب سیاه من است به عالمی که در او دشمنی به جان بخرند عجب مدار اگر عاشقی گناه من است اگر نمانده کس از دوستان من بر جا وفای عهد مرا دشمنان گواه من است هر آن گیاه که بر خاک ما دمیده بِبوی اگر که بوی وفا میدهد گیاه من است کنون که رو به غروب آفتاب مهر و وفاست هر ان که شمع دلی برفروخت ماه من است #شهریار @golchine_sheer

رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند #حافظ @golchine_sheer

هشیار سری بود، ز سودای تو مست خوش آن که ز روی تو دلش رفت ز دست بی‌تو همه هیچ نیست در ملک وجود ور هیچ نباشد چو تو هستی همه هست #سعدی @golchine_sheer

آتش به دلم مانده و باران به نگاهم این خاصیت بغضِ به جامانده از عشق است... @golchine_sheer

بی صورتِ او مجلس ما را نمکی نیست #مولانا @golchine_sheer

ز همه دست کشیدم که تو باشی همه ام با تو بودن ز همه دست کشیدن دارد @golchine_sheer

گل نسبتی ندارد با روی دلفریبت تو در میان گل ها چون گل میان خاری #سعدی @golchine_sheer

روی این قفل نوشتند دعا می خواهد من سپردم به خودش هر چه خدا می خواهد   رفتنت اول طوفان نفستنگی هاست بنشین شهر دلش باز هوا می خواهد   کشتی نوح دلت قدر دلم جا دارد؟ در امان بودن من اذن تو را میخواهد   یوسف از من نگذر شهر مرا ترک نکن شهر ما چند نفر کور و گدا می خواهد؟   رفته ام چون دل ایوب به راه دل دوست تا ببینم که دلت باز چه ها می خواهد   از خداوند تو را خواسته ام با این حال من سپردم به خودش هرچه خدا می خواهد   #امیر_سهرابی @golchine_sheer

گاه تنها راه آدم میشود باب المراد وقت مستاصل شدن، هنگام حاجت داشتن عرض حاجت میبرم سوی کسی که بودنش شد دلیل محکمی بر خیر و برکت داشتن با کریمان کارها آسان شود اما جواد هست معنایش، فراتر از کرامت داشتن #حسین_حسینی @golchine_sheer

طوبای تو میانِ دلم قد کشیده است بین من و خیال خودم سد کشیده است احساس می کنم به تو نزدیک می شوم جذر مرا نگاه تو مَد کشیده است این جذبه یِ طلایی بالا نشین تو بال مرا حوالی گنبد کشیده است دست خدای عز و جل روی قلب ما این بار سوم است محمّد کشیده است نوری رئوف در حَرَمت موج می زند الطاف کاظمین به مشهد کشیده است بخشنده تو ،خدای کرم تو ، جواد تو ابن الرضا تو ، حضرت باب المراد تو بگذار خاک پای تو نقاشی ام کنند سجاده یِ دعای تو نقاشی ام کنند بگذار بر کنار قدم های هر شبت با رشته یِ عبای تو نقاشی ام کنند بال و پرم بده که شبیه کبوتری امروز در هوای تو نقاشی ام کنند بگذار از زمان ازل تا همیشه ها آقای من برای تو نقاشی ام کنند وقتی میان خانه دعا پخش میکنی مسکین ترین گدای تو نقاشی ام کنند بخشنده تو ،خدای کرم تو ،جواد تو ابن الرضا تو ،حضرت باب المراد تو ای بالش تو دَستِ امام رئوف ما ای  سایه بان روی تو بال فرشته ها تا آمدی امام رضا گریه اش گرفت ای مستجاب چلّه یِ سجاده یِ دعا تا یک تبسمی نکنی پا نمی شود خورشید از مقابل گهواره یِ شما اینگونه بی نقاب نظر میخوری عزیز اینقدر در مقابل آیینه ها نیا آقا قرار ما سَرِ میدان کاظمین ای اولین زیارت ما بعدِ کربلا بخشنده تو ،خدای کرم تو ،جواد تو ابن الرضا تو ،حضرت باب المراد تو #علی_اکبر_لطیفیان @golchine_sheer

زبان حال دلم را کسی نمی‌فهمد کتیبه‌های ترک خورده خواندنش سخت است هزار نامه نوشتم بدون ختم کلام حدیث شوق به پایان رساندنش سخت است #سجاد_سامانی @golchine_sheer

جان را چه خوشی باشد؟ بی صحبتِ جانانه... #مولانا @golchine_sheer

سعدی، چو جورش می بری نزدیک او دیگر مرو ای بی بصر، من میروم؟! او می کشد قلّاب را... #سعدی @golchine_sheer

بارها یوسف دل را که به چاه غم توست دو جهانش به خرید آمده نفروخته ام #شهریار @golchine_sheer

قصه ی روز و شب من سخنی مختصر است روز در خواب خیالاتم و شب بیدارم #اخوان_ثالث @golchine_sheer

هر کس پی درمان غمش کاری کرد من نام تو را بردم و آرام شدم @golchine_sheer

من در غم تو ، تو در هوای دگری دلتنگ تو من ، تو دلگشای دگری @golchine_sheer

دلا یاران سه قسمند گر بدانی زبانی اند و نانی اند و جانی به نانی نان بده از در برانش محبت کن به یاران زبانی ولیکن یار جانی را نگه دار به پایش جان بده تا میتوانی #مولانا @golchine_sheer

گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست در و دیکوار گواهی بدهد کاری هست #سعدی @golchine_sheer

می شوم دلتنگ دیدار تو هر تنگ غروب گر چه غم بسیار، امّا شادی از ما دور نیست...   #مجتبی_رمضانی @golchine_sheer

هيچكس تنهاييم را حس نكرد لحظه ويرانيم را حس نكرد در تمام لحظه هايم هيچكس وسعت حيرانيم را حس نكرد آنكه سامان غزل هايم از اوست بي سر و سامانيم را حس نكرد @golchine_sheer