اگر از کمند عشقت بروم ،
کجا گریزم؟
که خلاص، بی تو بند است و
حیات، بی تو زندان
#سعــــدی
@golchine_sheer
مجروح را جراحت و بیمار را مرض
عشّاق را مفارقت یار میکشد
#وحشی_بافقی
@golchine_sheer
بگو به امت اسلام، این سخن ، میثم
به مرگ حضرت باقر یتیم گشت علوم
#غلامرضا_سازگار
@golchine_sheer
آید آن روز که من هجرت ازین خانه کنم
از جهان پرزده در شاخِ عدم لانه کنم
رسد آن حال که در شمعِ وجودِ دلدار
بال و پرسوخته کار شبِ پروانه کنم
#امام_خمینی
@golchine_sheer
دل دردمند سعدی ز محبت تو خون شد
نه به وصل میرسانی نه به قتل میرَهانی
#سعدی
@golchine_sheer
راه پر پیچ و خمی دارد جهان عاشقی
ما که ره گم کرده ایم، راه بلد انگار نیست
#جواد_الماسی
@golchine_sheer
بــال وقتی بـشـکـنـد از کــوچ هـم بـایـد گــذشـت
دسـت و پـا وقـتـی نـبـاشـد نردبان
بی فایده است...
#کاظم_بهمنی
@golchine_sheer
تا چند سازی در جهان ، با خار و خاشاک آشیان
ای مرغ لاهوتی مکان ، بر اوجِ خود پرواز کن
#غبار_همدانی
@golchine_sheer
وقتی تو دلخوشی،
همه ی شهر دلخوشند
خوش باش،
هم به جای خودت هم به جای من
#نجمه_زارع
@golchine_sheer
تا آشنای ما سرِ بیگانگان نداشت
غم با دلِ رمیده ی ما آشنا نبود
#شهریار
@golchine_sheer
دنیا عوضم کرده است،
از جمع کمم کرده است
بیحاصل و بیمقدار
یک صفرِ پس از اعشار
یک هیچِ عذابآور
آیندهی خوابآور
لیوانِ پُر از خالی
دلخوش به خوشاقبالی
راضی به اگر،شاید
هر چیز که پیش آید
سرگرمِ سرابی دور
در جبرِ جهان مجبور
لبخندی اگر پیداست
از عقدهگشاییهاست
ما هر دو پُر از دردیم
صد بار غلط کردیم
ما هر دو خطاکاریم
سرگیجهی تکراریم
من مست و تو دیوانه
ما را که بَرَد خانه
دلداده و دلگیرم
حیف است نمیمیرم...
#علیرضا_آذر
@golchine_sheer
گم گشتگان را تا ابد هادی تویی،
رهبر تویی
علم وکمال وفضل را گردون تویی،
محور تویی
#غلامرضا_سازگار
@golchine_sheer
با آن که جز سکوت جوابم نمی دهی
در هر سوال از همه پرسیده ام تو را
#قیصر_امین_پور
@golchine_sheer
تو ندیدی که چه سخت است، ببینی عشقت
پیش چشمان تو با او که نباید، باشد
#فریبا_عباسی
@golchine_sheer
برخیز که عاشقان به شب راز کنند
گِرد در و بام دوست پرواز کنند
هر جا که دری بود به شب در بندند
الّا در عاشقان که شب باز کنند
#باباافضل_کاشانی
@golchine_sheer
ای که ز دیده غایبی، در دل ما نشستهای
حُسنِ تو جلوه میکند وین همه پرده بستهای
#سعدی
@golchine_sheer
لبریزِ یار گشتم و ترسم که مدعی
در من کند نگاه و تماشای او کند
#شفایی_اصفهانی
@golchine_sheer
من در این همهمه ی شهر
در این روز شلوغ
وسط بوق و صدای موتور و ماشین ها
به تو می اندیشم
و در این اندیشه
روز من شیرین است
گرچه تلخند همه دور و برم
و کسی حال مرا درک نکرد
خسته ام خسته از دشمن و از دوست ها
تنها مرحمتی که به من بخشیدند
نمکی بود که بر زخم دلم پاشیدند
و من ایستادم سرپا
هر چقدر این دوستان بر جگرم تیغ کشیدند
و یکی از بقیه ضربه اش کاری تر
خنجرش را بی رحم بر عمق جگرم وارد کرد
من تحمل کردم
سوخته و ساخته ام با غم و درد
چون دلم گرم تو بود
هر کسی جای من رسوا بود
بی خیال دل و این قافله ی دنیا بود
و خدا میداند
سادگی از ته دلبستگی ام پیدا بود
@golchine_sheer
فرخ صباحِ آن که تو بر وی نظر کنی
فیروز روزِ آن که تو بر وی گذر کنی
ای آفتاب روشن و ای سایه همای
ما را نگاهی از تو تمام است اگر کنی
#سعدی
@golchine_sheer
نرسد دست تمنّا چون به دامانِ شما
میتوان چشم دلی دوخت به ایوانِ شما
از دلم تا لب ایوان شما راهی نیست
نیمه جانیست در این فاصله قربانِ شما
#فریدون_مشیری
@golchine_sheer