eitaa logo
گلچین شعر
13.6هزار دنبال‌کننده
635 عکس
239 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
دمیده از دل ماه خدا ماه دلارایی عجب ماهی که شام یثرب از او شد تماشایی تمام شهر را عطر گلاب ناب پر کرده است بهاری با خود آورده ست پیغام شکوفایی فدک در خود نمیگنجد فلک در شادی وشور است زمین با شوق میگردد به دور چشم شهلایی به روی دست می گیرد نبی آن حسن یوسف را شبیهش را ندیده در زمین چشم زلیخایی دل از اهل دو عالم می‌رباید صورت ماهش که او تکرار احمد بوده در تمثال زهرایی در امواج بلا، دریا، بلا گردان او بوده‌ست ندیده هیچکس دریا بگردد دور دریایی بغل وا کرد در آغوش خود جا داد دریا را گرفته باز هم‌مریم در آغوشش مسیحایی به مناسبت میلاد امام حسن مجتبی ع @golchine_sher
از سجده و سجاده ی او ترسیدند در قامت او نور خدا را دیدند وقتی که سحر حی علی العشق شنید محراب و علی هر دو به خون غلطیدند @golchine_sher
از شوق دیدارت دلم لبریزِ لبریز است حال و هوای حوصله، سرمای تبریز است در گیر و دارم با تلاطم‌های بسیاری امواج دریای دلم محنت برانگیز است هر روز در ذهن منی، آنقدر که روحم دشتی‌ست بی‌پایان و با یادت غزل‌خیز است این بیت‌های بی‌امان دلتنگی محض‌اند حال و هوای شاعرش چون فصل پاییز است پیش خودم گفتم که روزی بازمی‌گردی بعد از شیوع دوری‌ات هر درد ناچیز است " ای آنکه ابرویت به خونریزی کمر بسته" آن سرزمینم من که در تسخیر چنگیز است تاریخ هم خواهد نوشت از سرنوشت ما خواهد نوشت از ماجرایی که غم انگیز است @golchine_sher
کبوترانه زند در هوای تو پرو بال دلی که جز تو ندارد دراین جهان آمال حریم سبز تو آبی تر از هوای بهشت بدون حسرت گندم بدون سیبی کال مرا به صحن طلایی بخوان که پاک کنم میان باغ بهشتت ز دل غبار ملال همیشه شوق وصال تو می‌کشد دل را بسوی کعبه ی امید و اسوه های کمال شبیه ذره دلم می‌کشد به جانب نور الا که شمس شموسی و جلوه ی اِجلال به غیر عشق تو در خاطرم خیالی نیست همیشه مست طواف توأم به لطف خیال دخیل پنجره فولاد میشوم از دور بشوق اینکه رسانی مرا به کوی وصال قنوت بسته ام و هرقیام من عشق است بخوان به سمت خودت یا محول الاحوال سلام می دهم از دور و می کند پرواز بسویتان دلی از شور عشق مالامال بیا به خواب من ای هشتمین ستاره ی بخت بتاب در شبم ای آیه آیه ی اقبال تویی ضمانت بانو به روز رستاخیز بگیر دست من عاشقِ پریشان حال @golchine_sher
پرنده ی دل من آسمان نمی خواهد به جز حریم تو هیچ آشیان نمی خواهد اگر چه سوخت پرش زیر آفتاب حرم به غیر گنبد تو سایبان نمی خواهد @golchine_sher
خدمت کردی به خلق ماجور شدی با رفتنت ای مرد چه مشهور شدی در راه رضای خالقت کوشیدی با لطفِ رضا شهید جمهور شدی @golchine_sher
باید همیشه شاعران حق را بگویند در بازی اندیشه راه حق بجویند باید که بنویسند از درد جدایی از حسرت و دلبستگی و بی وفایی از عشق و از باغ و گل وریحان بگویند از سرزمین خوب مان ایران بگویند از جنگ  از تحریم از فقر و نداری از سر زمین خوب ایران پاسداری از سفره های خالی و اندوه فرزند از کوه بودن مثل تاریخ دماوند از بچه های کار و از مردان بیکار پای برهنه در مسیری سخت و دشوار از کردهای کولبر مردان غیرت بر دوششان کوه غم و رنج و مرارت از کشتی ی میهن که در امواج دریا تا ساحل امنی کشانیده است خودرا!! از زلزله از سیل و از آتش سرایند اندیشه ها را وقف نو گفتن نمایند از آن شهیدان لاله های خفته در خاک غرنده شیران در صف پیکار بی باک آه ای زمین لاله گون  ای خاک ایران ای عرصه ات جولان گردان و دلیران ای آنکه روید از زمینت سرو آزاد خاکت سرشته با گِل شیرین و فرهاد فرهاد ما دل را به دریای جنون زد خود را به آب و آتش و بر خاک و خون زد خواهم سرود آوازه ی آزادی‌ات را فر و شکوه و شوکت آبادی ات را @golchine_sher
(پیوند قدسی) امشب زمین و آسمان لبریز نورند افلاکیان در مستی و عیش و سرورند دست فلک بر بیت حیدر گل فشانده بر گوش عالم مژده حق را رسانده امشب شب وصل امیرالمومنین است پیوند دو نور مقدس در زمین است امشب خدا شاهد محمد خطبه خوان است از عشق شان خُرسند قلب قدسیان است امشب علی و فاطمه هم کفوا و یارند بر عالم ایجاد عشق و اعتبارند برپاشده کوچه به کوچه جشن پیوند راضی از این پیوند افلاکی خداوند @golchine_sher
من که میدانم دلت خوش روزگارت عالی است در  کنار من ولی جایت همیشه خالی است بعد  تو  با درد این غصه نمی آیم کنار زندگی بی تو  برایم قصه ای  پوشالی است تا که بودی زندگی  رنگین کمان  عشق بود طرح بی روحش کنون مانند نقش قالی است در شبم عطر تنت دیگر نمی پیچد دریغ عطر  شب بو ها گواه حال این بد حالی است ماه هم امشب در آمد بی فروغِ بی فروغ هر طرف رو میکنم پروینِ بداقبالی است آنچه آرامم کند در این سیاهی‌ها ی شب یاد تو با خاطرات سبز دشت شالی است جای تو گلدانی از جنس نجابت کاشتم حیف در گلخانه ام گلدان شوقت خالی است @golchine_sher
مثل نوری که گذر می‌کند از پنجره‌ها می‌شوم محو تماشای تو از منظره‌ها به دعاهای سپیدار  لب چشمه قسم به صدای عطش‌آلود شب زنجره‌ها، قدر یک لحظه دلم تاب ندارد بی‌تو دوره‌گردی شده‌ام همسفر شب‌پره‌ها نیستی، در دل مهتابی و آرامم باز سور و ساتی‌ست به پا بین غم و دلهره‌ها می‌دوم سمت هیاهوی نجیب گل سرخ می‌چکد بغض من از خستگی حنجره‌ها یاد چشم تو مرا زنده نگه داشته‌است کهنه کی می‌شود آن ناب‌ترین خاطره‌ها بر لب طاقچه‌ها جای تو گل کاشته‌ام‌ کاش می‌شد که بیایی به لب پنجره‌ها @golchine_sher
وقتی تو را برتر از آدم آفریدند یعنی فراتر از دو عالم آفریدند نامت که آمد روی لب‌های موذن بر گونه‌های صبح، شبنم آفریدند انگشتر خلقت نگینی چون تو می‌خواست نام تو را در قلب خاتم آفریدند وقتی تو را دردانه‌ی عرش خداوند وقتی دلت را کاشف‌الهم آفریدند حبل المتینی، سِرّ اسما خدایی نام تو را از اسم اعظم آفریدند آن روز اسماعیل، حتما «یا علی» گفت آن روز آن روزی که زمزم آفریدند کعبه ترک دارد هنوز از اشتیاقت دیوار آن را گر چه محکم آفریدند دنباله‌ی ذکرت صراط‌المستقیم است راه تو را راه مسلم آفریدند وصفت نمی‌گنجد میان بیت‌هایم واژه برای وصف تو کم آفریدند @golchine_sher
تا دلم از مهر تو غرق تمنا میشود بر لبم گلواژه ی نامت شکوفا میشود قافیه مضمون ردیف شعر من اصلا علی با علی مهر الفبای زبان وا میشود از فضیلت های تو هرچند که گویم کم است قطره ای از فضل تو یکباره دریا میشود آسمان مکه آن شب غرق حیرت گشته بود ذکر تسبیح ملک ناد علیا میشود روز میلادت حلول نور بود و روشنی کعبه از شوق نگاه تو دلش وا میشود مکه شد با مقدم گلبار تو فخر زمین در هبوطت علم وحلم وعشق معنا میشود بر نگین خاتم خلقت درخشد نام تو آسمان ازمهر رویت ماه و رخشا میشود در غدیر خم خدا دست تو را بالا گرفت گفت پیغمبر ،علی بعد از تو مولا میشود آسمانِ دیده ام بارانی و دل ابری است درهوایت دامنم از اشک دریا میشود در اذان و در قنوتم ذکر زیبای شماست میبرم تا نام تو دل غرق غوغا میشود بهترین بانوی عالم عاشق و دلداده ات فاطمه چون آینه در تو مجلا میشود @golchine_sher
باید آن روز آسمان یکباره باران می گرفت غنچه ی نشکفته ی باغ دلت جان می گرفت تیر بیداد ستم تا حنجر اصغر شکافت کاش کار این جهان یکباره پایان می گرفت کاش آتش شرم میکرد از خیام اهل بیت تا تب و تاب دل سجاد درمان میگرفت کاش یا آتش نمی افروخت بر دامان طفل یا فلک انگشتی از حیرت به دندان می گرفت کاشکی خار مغیلان در دل صحرا نبود وقتی آن دردانه ات راه بیابان می گرفت خواهرت بی تاب و طاقت شد در آن ساعت که دید شمر ، سر از پیکرت با تیغ بران می گرفت کاش چرخ فتنه گر می سوخت در آن لحظه که راس خونین پدر ، دختر به دامان می گرفت @golchine_sher
جهان به شور محرم پر از نوا شده است شمیم یاد تو جانبخش و جانفزا شده است دوباره هر نفسم ذکر کربلا گوید که باز فصل غم و موسم عزا شده است به گوشه گوشه عالم به اشک و ناله و آه دوباره چتر غم و غربت تو وا شده است هزار قافله ی دل به شوق کرب وبلا ببین که از قفس سینه ها رها شده است چو عطر روضه ی داغ تو در فضا پیچید به عشق روی تو شاعر غزلسرا شده است @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفته هنوز هم نفسم جا نیامده‌ست عشقِ کنارِ وصل به ماها نیامده‌‌ست معشوق آنچنان که تویی دیده روزگار عاشق چو من هنوز به دنیا نیامده‌ست صد بار وعده کرد که فردا ببینمش صد سال پیر گشتم و فردا نیامده‌ست یک عمر زخم بر جگرم بود و سوختم یکبار هم برای تماشا نیامده‌ست ای مرگ جام زهر بیاور که خسته‌ایم امشب طبیب ما به مداوا نیامده‌ست دلخوش به آنم از سر خاکم گذر کند گیرم برای فاتحه‌ی ما نیامده‌ست 🎤 @golchine_sher
برگرد افکارم پریشان است برگرد خوابم پر از کابوس و هذیان است برگردد من بی تو روزم شام تاریک است، هرچند شب‌های تو بی من چراغان است، برگرد دل‌خوش به تو بودم ولی حالا که رفتی مرغ دلم سر در گریبان است، برگرد گفتم نرو انگار نشنیدی و رفتی رفتی و من حالم پریشان  است برگرد وقتی که یک گلخانه ی پر غنچه داری دنیای احساست گل افشان است برگرد یک شعله آتش می‌کشد حتی به باغی آری غم آفات گلستان است برگرد عشق از لبانم می‌چکد واژه به واژه این واژه ها پایان دیوان است برگرد @golchine_sher
هر وقت میخواهی برو دیگر دچارت نیستم رنجیده ازعشقم ولی من بی قرارت نیستم از درد میپیچم بخود چون پیله ی ابریشمی پروانه ای در پیله ام بال فرارت نیستم دربازی شطرنج دل مات نگاه تو شدم.. من باختم در زندگی مرد قمارت نیستم باغ دلم آتش گرفت از حسرت باریدنت.. ای ابر رحمت من دگر باغ و بهارت نیستم نفرین نمی‌گویم تورا چون دوستت دارم هنوز.. دیوانه ی عشقم ولی مست و خمارت نیستم گر حال تو با دیگری خوب است من هم راضیم.. خوش باش با بیگانگان تا من کنارت نیستم @golchine_sher
امام_رضا_ع ساعت دقیقا هشت با باران رسیدم قطره به قطره آسمان را می دویدم جای کبوترهات گشتم دور گنبد خورشید را پابند فرمان تو دیدم تا کم شود بار گناه از روی دوشم از چشم بارانیِ خود منت کشیدم لبریز شد از عطر باران جانمازم در سجده ام طعم اجابت را چشیدم آهو شدم تا ضامن آهم تو باشی دل از همه جز دامن مِهرت بریدم یک زائر دلخسته از جنس کویرم یک آسمان غم دارم اما پر امیدم چون زعفران گل کرد خوابم از حضورت رنگین شد آن رویای شیرینی که دیدم هرچند دعبل نیستم شاعر که هستم تنها اگر از تو بگویم رو سپیدم @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی تو را برتر از آدم آفریدند یعنی فراتر از دو عالم آفریدند نامت که آمد روی لب‌های موذن بر گونه‌های صبح، شبنم آفریدند انگشتر خلقت نگینی چون تو می‌خواست نام تو را در قلب خاتم آفریدند وقتی تو را دردانه‌ی عرش خداوند وقتی دلت را کاشف‌الهم آفریدند حبل المتینی، سِرّ اسما خدایی نام تو را از اسم اعظم آفریدند آن روز اسماعیل، حتما «یا علی» گفت آن روز آن روزی که زمزم آفریدند کعبه ترک دارد هنوز از اشتیاقت دیوار آن را گر چه محکم آفریدند دنباله‌ی ذکرت صراط‌المستقیم است راه تو را راه مسلم آفریدند وصفت نمی‌گنجد میان بیت‌هایم واژه برای وصف تو کم آفریدند @golchine_sher
در مکه گل محمدی چون وا شد با عطر دهان او غزل پیدا شد بر آمنه با شور ،ملائک خواندند فرزند تو تاج سر این دنیا شد @golchine_sher
وقتی تو را برتر از آدم آفریدند یعنی فراتر از دو عالم آفریدند نامت که آمد روی لب‌های موذن بر گونه‌ٔ سجاده ، شبنم آفریدند انگشتر خلقت نگینی چون تو می‌خواست نام تو را در قلب خاتم آفریدند حبل المتینی، سِرّ اسماء خدایی نام تو را از اسم اعظم آفریدند وقتی تو را دردانه‌ی عرش خداوند وقتی دلت را کاشف‌الهم آفریدند آن روز اسماعیل، حتما «یا علی» گفت آن روز... آن روزی که زمزم آفریدند کعبه ترک دارد هنوز از اشتیاقت دیوار آن را گر چه محکم آفریدند دنباله‌ی ذکرت صراط‌المستقیم است راه تو را راه مُسلَّم آفریدند وصفت نمی‌گنجد میان بیت‌هایم واژه برای وصف تو کم آفریدند @golchine_sher