eitaa logo
گلچین شعر
16.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
434 ویدیو
15 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
همین که میگُذری از مقابلم خوب است چه خوب جانِ مرا میبری، ادامه بده ... @golchine_sher
همین که میگُذری از مقابلم خوب است چه خوب جانِ مرا میبری، ادامه بده ... @golchine_sher
آری خدا نخواست که مال کسی شوم بر من حرام کرده حلال کسی شوم شیری بلد نبود به چنگ آورد مرا قسمت نشد خلاصه غزال کسی شوم تنها نصیبم اینکه در این سرنوشت تلخ تصویر مبهمی ته فال کسی شوم می‌شد که آسمان بشود سرنوشت من اصلا پرنده نه، پر و بال کسی شوم یا یک گلوله نخ شده‌بودم که عشق را گردن بگیرم آخر و شال کسی شوم با ذره‌ای از آب و گلم می‌شد آفرید یک دانه‌ی سیاه که خال کسی شوم بر آب داد مُشت گِلی مانده از مرا از ترسِ اینکه ظرفِ سفال کسی شوم شاعر شدم که شعر بگویم برای عشق باور نکن که عاشق لال کسی شوم یا باید از سرابِ نگاهی شوم هلاک یا غرق در نگاه زلال کسی شوم تنها پناه خستگی‌ام شانه‌ی خداست آری خودش نخواست وبال کسی شوم @golchine_sher
دلی شکسته و چشمی همیشه تر دارم به جای داشتنت، داغ بر جگر دارم قسم به مرگ، به مرگی که پیشِ روی من‌ است هزار خاطره‌ی خسته پُشت سر دارم به هر صدای دری تازه می‌شود دردم که زخمِ تازه ندارم، که تازه‌تر دارم نسیم عطرِ تنت را به کوچه‌ها آورد هنوز پشت سرش چشمِ دربه‌در دارم غروب با همه‌ی غصه‌اش تماشایی‌است چگونه بعدِ تو از جاده چشم بردارم؟ غمِ رهاییِ من از قفس دوچندان است نه آسمانِ پریدن، نه بال و پر دارم @golchine_sher
یکباره آشیانۀ شب را خراب کرد صبحی که التماس هوس را جواب کرد هر نقشه‌ای که در دل شب قد کشیده بود خورشیدِ صبح آمد و نقشِ بر آب کرد باد آن‌قدَر به گوشِ زمین از جوانه گفت تا دشتِ مُرده را به شکفتن مجاب کرد ما از تبار موج خروشان و سرکشیم موجی که در سکوت کویر، انقلاب کرد ما قطره قطره در پیِ دریا روانه‌ایم ما را زمانه، سیل خروشان خطاب کرد در راه عشق، خنده به لب، بر جهان و جان، باید که پشت پازد و پا در رکاب کرد آری بهار ماند و زمستان روانه شد سهم زمین شد آنچه خودش انتخاب کرد نوبت به انتخاب من و تو رسیده است باید به پاس خون شهیدان شتاب کرد @golchine_sher
دلی شکسته و چشمی همیشه تر دارم به جای داشتنت، داغ بر جگر دارم قسم به مرگ، به مرگی که پیشِ روی من‌ است هزار خاطره‌ی خسته پُشت سر دارم به هر صدای دری تازه می‌شود دردم که زخمِ تازه ندارم، که تازه‌تر دارم نسیم عطرِ تنت را به کوچه‌ها آورد هنوز پشت سرش چشمِ دربه‌در دارم غروب با همه‌ی غصه‌اش تماشایی‌است چگونه بعدِ تو از جاده چشم بردارم؟ غمِ رهاییِ من از قفس دوچندان است نه آسمانِ پریدن، نه بال و پر دارم @golchine_sher
مرگ هرچند نوشته شده در تقدیرم به جهان با نخی از موی سرت زنجیرم من چه هستم؟ منِ بی نام‌ و نشان، دور از تو‌؟ قابی‌ام بر تنِ دیوار که بی‌تصویرم قایقِ کاغذی‌ام در دلِ گرداب اسیر قطره‌قطره به تو دل می‌دهم و می‌میرم برگِ خشکی که به سر شوق پریدن دارد با نسیمِ نفسِ توست که پر می‌گیرم دمِ من خنده‌ی تو، بازدمم بوسه‌ی تو یعنی از زندگیِ بی‌تو پس از این سیرم حسرتِ پنجره مانده‌است به دیوارِ دلم دستی ای کاش برآید بدهد تغییرم باغ زردم پیِ لبخند بهار افتاده کاش از بارشِ تو سبز شود تقدیرم @golchine_sher
چنان پیداشدی در من، که من در خاطرم گم شد غمم با دیدنِ لبخندِ زیبایت تبسّم شد قرارم را نسیمی از نگاهت سخت برهم زد دلِ دریایی‌ام با ماهِ رویت پُرتلاطم شد اگرچه از تبارِ باد بودم تا تو را دیدم خیالم، خاطرم، خاکم اسیرِ بوی گندم شد تمامِ عُمر در چشمِ سیاهت زُل زدم امّا سیاهی قسمتِ من شد، نگاهت سهمِ مردم شد قرار این بود: یک لحظه بمانم پیشِ تو، امّا زمان در بینِ موهای تو مثلِ کودکی گم شد @golchine_sher
هر صُبح پروانه می‌شوم به هوای بازشدنِ چشـم‌هـایت... @golchine_sher
تو رفته‌ای و مانده دراین خانه سیاهی برگرد که سخت‌است چنین چشم‌به‌راهی هر روز در آیینه به تکرار شکستم از خود خبری دِه به من و آینه گاهی سرتاسرِ این خانه پُر از بال‌وپرِ توست برگرد به آغوشِ من ای کفترِ چاهی یادت به دل و جان و تنم ریشه دوانده تو جوهری و خاطرِ من کاغذِ کاهی آشفته‌ام از قحطیِ بارانِ نگاهت آشفته‌تر از مزرعه‌ی رو به تباهی با عکسِ تو آرام گرفته دلِ تَنگم تُنگ از سرِ اجبار شده چاره‌ی ماهی دلگیرتر از پنجره‌ها چشم‌به‌راهم لعنت به خیابان و شبِ نامتناهی... @golchine_sher
دیر می‌آیی ولی من راضی‌ام حتی به دیر برنمی‌آید بغیر از صبر کاری از اسیر جانِ من با مهرِ تو پیوند خورده‌است از ازل پس بخواهم یا نخواهم، ناگزیرم ناگزیر زخم اگر از سوی تو باشد برایم مرهم است با توام ای عشق! ای رنجِ همیشه دلپذیر! در هوایت پرزنان می‌آیم اما نااُمید باز می‌گردم چنان فواره‌های سربه‌زیر دیدنِ روی تو سهم من نخواهد شد، ولی کاش گاهی رد شوی مانند باد از این مسیر دلبری آری، ولی دل‌دادگی رسم تو نیست لااقل برگرد و جان خسته‌ام را هم بگیر دل به دریاها بزن از تَر شدن هرگز نترس عاشقانه زندگی کن، عاشقانه‌تر بمیر... @golchine_sher
شروع سال جدید است و صحبت علی است یقین که حُسن ختامش زیارت علی است دلم خوش است به ایران و عیدمان نوروز ولی ارادتم اول به حضرت علی است جهان بدونِ علی، سالِ بی‌بهاری بود بهارِ زندگی من محبت علی است به وقت زمزمه‌ی یا محول‌الاحوال تمام خواسته‌ی من شفاعت علی‌ است کنار سیب و سماق و کنار سکه و سیر سلام من به علی و به ساحت علی است دلی دل است که خالی نگردد از احساس همیشه در دل من عشقِ عترتِ علی است به راستی که رها کرده‌ام جهان را آه که دست راست من زیر بیعت علی است فقط صداست که می‌ماند و در این دنیا هر آنچه مانده صدای عدالت علی است @golchine_sher