آه /وازه ام را
آوازم را
اهوازی می شناسد
که کارونش
از چشم های من
آب می خورد
زخم هایم را
هایم را
نخل های سوخته اش
به همراه دارد
حس مرا
این گرمای عمیق
درک می کند
که سایه ها را
بی تاب کرده است
چه خوب حس می کنم
زنان این قبیله را
که بر بلندای صخره ها
آواز پرستوها ی مهاجر را
ترجمه می کنند
اشک هایشان
چه صدف ها که بارور نکرده اند
این را از روشنی مروارید ها فهمیده ام
چه افسوس!
که تورشان
از آشنا یی من
به گرداب ها رفته است
#ثریا_حاجی_زاده
#عضوکانال
#سپید
@golchine_sher
قسم به قلم
بغضی
در شعرهایم پنهان شده است
که هیچ قلمی
برای سرودنش
دستم را نمی گیرد
روز قلم
بر قلم زنان پردرد
خجسته باد
#ثریا_حاجی_زاده
#عضوکانال
@golchine_sher
من همان عاشق همان شیدای دیروزم هنوز
باورم کن در تب عشق تو میسوزم هنوز
کوک کردی ساز پاییز جدایی را ولی
جامه ی عشق از بهاری تازه میدوزم هنوز
#ثریا_حاجی_زاده
#عضوکانال
@golchine_sher
پاییز
به باغ آمده بود
تا میان تمام زردی ها
آغوش بگشاید
به بغض
انارهای ترک خورده
#ثریا_حاجی_زاده
#عضوکانال
@golchine_sher
دردِ شب
کمتراز مرگ نیست
برای پدری که
چاله های خیابان
برای گاریش دهان باز می کنند
#ثریا_حاجی_زاده
#عضوکانال
@golchine_sher
زمـــان
مچم را گرفتــه است
هـــر آن
ساعتــم را میبینم
وقت دلتنگــی را نشان میدهــــد
#ثریا_حاجی_زاده
#عضوکانال
@golchine_sher
پاره شده اند
کفش های باورم
اعتمادم دست به عصا
راه می رود...
#ثریا_حاجی_زاده
#عضوکانال
@golchine_sher