بر نمی دارم چو آتش از لبم سیگار را
اینچنین آتش کشیدم روزهای تار را
خلوتم را می زند برهم نگاه خسته ات
گر به روی پلکهایم جا دهم دیوار را
هر چه می خواهی که من گردن بگیرم حاضرم
حاضرم گردن بگیرم حلقه های دار را
خرمنی از خاطراتت خوشه چینی کرده ام
کی تواند پُر کند این خوشه چین انبار را
طوطی ام، در یک قفس افتاده ام بر جان خویش
می زنم بر شیشه ی عمر خودم منقار را
#حمیدرضا_نادری
@golchine_sher