هم گام به سوی قله برداشتهاند
هم پرچم اقتدار افراشتهاند
الحق و الانصاف که این مردم خوب
گل کاشته، گل کاشته، گل کاشتهاند...
#زهرا_سادات_جعفرنیا
#عضوکانال
@golchine_sher
ای که از من به من آگاهتری، دریابم
بگُشا بر من بیچاره دری، دریابم
روزهایم همه در غفلت و شبها در خواب
بارالها به دعای سحری، دریابم
کاهم و بار گناهان من از کوه فزون
رحم کن بر خس بی پا و سری، دریابم
من که نشناختهام قدرخودم درشب قدر
تو به امضای قضا و قَدَری، دریابم
«هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند»
ورنه من خویش ندارم هنری، دریابم
بارِ عام است و خلایق همه مهمان تواَند
به من گوشه نشین هم نظری، دریابم
ای هلال رمضان! رمز و رموزیست تورا
که مرا نیست ز آنها خبری، دریابم
وقت افطار که تصویر تو درآب افتاد
یادم افتاد ز ماه دگری، دریابم
یاد لبها و عطش باز مرا ریخت به هم
ای هلال رمضان! مختصری دریابم
بارالها! به علیٍ به علیٍ به علی
و به حقّ شَه خیرالبَشری، دریابم
#زهرا_سادات_جعفرنیا
#عضوکانال
@golchine_sher
احوال تو خوش باشد، غمهای تو سردرگم
رزقت رسد از مشهد، فیضت برسد از قم
با لطف خداوندی، امسال شود قطعاً
سال جهش تولید با همت ما مردم...
#زهرا_سادات_جعفرنیا
#عضوکانال
@golchine_sher
بر لب نیل کوسهها سیرند
ماهیان، تشنهکام میمیرند
غنچه در خون خویش میغلتد
کرکسان گرم رقص شمشیرند
بردههایی برای اربابان
گاوهای هزار من شیرند
آیهها پیش چشمشان پرپر
غرق بحثند و گرم تفسیرند
شاخهها زخم خوردهاند، اما
ریشهها در هوای تکثیرند
در، به یک پاشنه نمیچرخد
زیردستان به فکر تغییرند
عاقبت، وارثان اسماعیل
از یهود انتقام میگیرند...
#زهرا_سادات_جعفرنیا
#عضوکانال
#غزه
@golchine_sher
همچو ابراهیم میآید سواری با تبر
تا فروریزد بنای ظلم و بیداد بشر
زورگویی که کمربسته به تسخیر جهان
مانده حالا زیر بار جنگ غزّه تا کمر
بسته دست مکر و نیرنگ شیاطین را ز پشت
میکند مکر خدا، نیرنگ او را بیاثر
ریسمان وحشت افتادهست دور گردنش
میکند طوفانُالاقصی حلقهاش را تنگتر
حفر کرده گور خود را با دو دستان خودش
از ته چاله برون افتاده در چاهی دگر
هیبت پوشالیاش رو به زوال و انحلال
اسم و رسم و تاج و تختش میشود نامعتبر
میرسد از طور سینا منجی والاتبار
همچو ابراهیم میآید سواری با تبر...
#زهرا_سادات_جعفرنیا
#عضوکانال
@golchine_sher
چون کوه مقاوم و صبوری غزه!
چون سرو سرافراز و غیوری غزه
سوگند به زیتون و به طور سینین
تو مژدهٔ آغاز ظهوری غزه!
#زهرا_سادات_جعفرنیا
#عضوکانال
@golchine_sher
عمرت به درازای جهان حضرت استاد!
ایام به کامت بُوَد و خانهات آباد!
گفتم غزلی چند برایت بسُرایم
در مصرع چارُم قلمم از نفس افتاد...
#زهرا_سادات_جعفرنیا
#عضوکانال
@golchine_sher
بارالها! شب میلاد غریب الغُربا
دفع کن شرّ و بلا را و عنایت برسان
مرحمت کن به حق پنج تن آل عبا
خادم ملت ما را به سلامت برسان...
#زهرا_سادات_جعفرنیا
#عضوکانال
@golchine_sher
«تقدیم به سید شهیدان خدمت»
دریای مهربانی او انتها نداشت
در سینه جز محبت آل عبا نداشت
از طعنهها و زخمِ زبانها گذشته بود
در چشمهٔ زلال دلش کینه جا نداشت
مانند مقتدای خودش سادهزیست بود
از همنشینی فقرا هم اِبا نداشت
یک عده پشت میز نشستند و مُدعی
او پای کار بود ولی ادّعا نداشت
::
آلاله تا دمید از آن پَرنیان سبز
آن کوهسارِ سرخ کم از کربلا نداشت
اسبی هزار شکر که بر جسم او نتاخت
بیحرمتی به پیکر پاکش روا نداشت
شکر خدا که خولی و شمر و سنان نبود
سنگی نبود و مرد خبیثی عصا نداشت
میآید این ندا ز خراسان که جز حسین
هیچ آفریدهای کفن از بوریا نداشت...
#زهرا_سادات_جعفرنیا
#عضوکانال
@golchine_sher
«برای کودکان بیپناه رفح»
بر شانههای کوچکش آوار شد غم
آواره بود آوارهتر میشد دمادم
ایکاش آن پروانه هی پرپر نمیزد
یا زیر پایش کاش میجوشید زمزم
در امتداد شعلهها ای کاش باران
از ابرهای تیره میبارید نمنم
آنجا کبوتر در میان شعله میسوخت
اینجا تمام روضهها میشد مجسّم
ای کاش زینب در میان خیمهها بود
میشد برای زخمهای کهنه مرهم
::
برخیز ای مرد دلاور مرد میدان!
آغوش اطفال رفح دارد تو را کم...
#زهرا_سادات_جعفرنیا
#عضوکانال
@golchine_sher
ای قبلهٔ حاجات من ای باب مراد!
دستم ز عنایات تو کوتاه مباد!
هشتَم گِرو نُه است و با اذن دخول
پابوس رضا میروم از باب جواد...
#زهرا_سادات_جعفرنیا
#عضوکانال
@golchine_sher
پدرم، سایهٔ تو از سر من کم نشود
خانهٔ قلب تو کاشانهٔ ماتم نشود
همچو کوه سبلان محکم و پابرجا باش
کمرت پیش کسی غیر علی خم نشود...
#زهرا_سادات_جعفرنیا
#عضوکانال
@golchine_sher