دلم یک برف میخواهد که بنشیند میان راه اندوهم
دلم یک راه میخواهد که بگذارم قدم درآن دمی که پاک بی تابم
دلم یک دوست میخواهد که برچیند خیال غصه هایم را
دلم یک کوه میخواهد زنم تکیه برآن گاهی که بی یارم
دلم یک تاب میخواهدکه گیردکودک فکرمرا بردوش درآغوشش نهاده سر،شوم بیهوش
وچون مهد روان برشاخه ی تاکی کندآرام روحم را
دلم چون چشمه ای جوشان برون آید زاین محبس
گشاید قفل ناکامی و ساید سر به فرداها
برون اید ز رویاها کند اندیشه فردا
#زهرا_سلحشور
#عضوکانال
@golchine_sher
جانم به لب رسیده بیا غایب از نظر!
قلبم تپنده باشد وُ جانم چومحتضر
هرشب به لب رسد زِتو این جان تاسحر
دادم به دل نویدکه توآیی ازاین سفر
جانم فَدای نام تو ! سربازِ راهِ دوست!
این تن به جان خریده بلایت به صدخطر
گشتم ملول وپیر ز رنج زمانه آه
چشمی به راه دارم وُ شوری نهان به سر
قدی خمیده دارم و عمری گذشته هم
چشمم سفید گشت وُ نیامد مرا خبر
یارب قبول کن زمن این شعرتازه را
بیرون نمی رود زِ دلم آهِ پُر شَرَر
رفت از دلم قرار و فراقت چه بیشمار
شیرین نکرده کام چوحلوای بی شکر
#زهرا_سلحشور
#عضوکانال
#امام_زمان_عج
@golchine_sher
شعری بجان نشسته و اشکی به دیدهام
آهی ز دل رمیده و دردی کشیدهام
در مدح عاشقی تو شعری سرودهام
عالم اگر غزل بشود من قصیدهام
این تن فدای تربت پاکت شود کم است
از بوستان خیمه گلی سرخ چیده ام
جان را ز روی شیفتگی در طَبَق نَهم
در سایهسار لطف شما آرمیدهام
خواندی مرا چنانکه به صحرا روان شدم
بر خیمهگاه موکب یاران رسیدهام
در آخرین عمود بکردم چو سجدهای
با گوش دل روایت عشقت شنیده ام
گرد و غبار راه زوّارت تبرّک است
باشدچو سرمهای که به چشمم کشیدهام
#زهرا_سلحشور
#عضوکانال
@golchine_sher