کم سن ولی دربند دشمن کم نیاورد
با آنهمه درد و شکنجه دم نیاورد
روزی که با آزادگان برگشت میهن
دست و زبان و چشم را باهم نیاورد
آزاده تر از او گمانم مادرش بود
او را بغل کرد و بصورت خم نیاورد
می گفت در راه خدا بخشیدم او را
چشمان خشکِ انتظارم نم نیاورد
از جان فرزندان خود راحت گذشتیم
لعنت به هرکس بر وطن جز غم نیاورد
#سمیه_پرویزی
#عضو_کانال
#سالروز_ورود_آزادگان_به_میهن
@golchine_sher