آتشی از جنس غم در قلب ما افروخته
همچو درب خانه ی مادر دل ما سوخته
#سیدمحسن_حسینی
#عضوکانال
@golchine_sher
یک چایی لب سوز و من و این نم باران
گرمای وجود تو و سرمای زمستان
یک خلوت و تنهاییِ زیبای دو تایی
با چاشنیِ خنده ای از عمق دل و جان
در محضر تو ماه نشسته به کناری
ای که شده ای در دل من ماهِ نمایان
به به چه تصاویر قشنگی چه بهشتی!
عشق آمده در قلب من و تو شده مهمان
در وصف تو من عاجزم آخر چه بگویم؟
شاعر به چه منطق ببرد زیره به کرمان؟!
#سیدمحسن_حسینی
#عضوکانال
@golchine_sher
با ناز نگاه تو، هر لحظه شوم حیران
آخر چه بگویم من، در وصف تو بانو جان
از خود شده ام بیخود، با دیدن لبخندت
چندی شده که عشقت، دارد به دلم جریان
آن زلف پریشانت، هوش از سر من برده
زیبا صنمی جانا، هم جانی و هم جانان
امید وصالت را، هر ثانیه من دارم
چون که دل من دارد، بر معجزه ها ایمان
دارو به چه کار آید، درد دل من عشق است
هرگز نشود بی تو، درد دل من درمان
بی دیدن روی تو، چون ماهیِ بی آبم
هرگز تو نکن صورت، از دیده ی من پنهان
بر دل زده ام قفلی، تا کس نتوان آید
هستند به غیر از تو، زیرا همگان مهمان
#سیدمحسن_حسینی
#عضوکانال
@golchine_sher