eitaa logo
گلچین شعر
13.8هزار دنبال‌کننده
715 عکس
256 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
دعای اهل زمین یا به آسمان نرسید و‌ یا دعای تو شد مستجاب روح امید نوشت بعد شب التهاب دست فلک کنار نام تو خدمتگزار پاک ، شهیــد @golchine_sher
حادثه گاه جای حیرت نیست حادثه گاه غیر عزت نیست قاعده گفته هر مجاهد را آخر قصه جز شهادت نیست @golchine_sher
غم از در می رود بیرون و از دیوار می آید عجب ناخوانده مهمانی که پر تکرار می آید شبیه صاعقه یکباره آتش می زند جان را شبیه زلزله با یک جهان آوار می آید «سفارتخانه» ،یا «در دیدن سان »یا« فرود سخت» «شبی بغداد»و روزی تا خود« گلزار» می آید به هرشکلی به هر نامی دمار از ما در آورده است فقط می تازد و همواره بی افسار می آید نمی کوبد چرا غم خانه ی قوم مخالف را!؟ چرا از هر بلا بوی خیانتکار می آید!؟ زمین خورده است شیری باز از آن سوی پرچین ها صدای قهقهه از محفل کفتار می آید... خدا پشت و پناهت سید ابراهیم ایران را تحمل کردن داغ تو بس دشوار می آید چه کردی با دل ملت که حتی زیر تابوتت مخالف سینه زن با ذکر استغفار می آید شهادت آرزویت بود و مهر استجابت خورد شهید خادم ملت به تو بسیار می آید امید دیدنت را تا قیامت نه ...یقین دارم که می گویند رجعت کرده با سردار می آید به پایان می رسد غم های ما یکروز،شکی نیست سپیده از دل غوغای شام تار می آید @golchine_sher
از صدای سخن یار نبیند خوش‌تر آن که هم بیند و هم گوشِ شنیدن دارد همچو پروانه که از تن بدرَد پیراهن دل سپردن به خدا سینه‌دریدن دارد باز ابراهیم اگر سخت فرود آمده است راحت از آتشِ جان بالِ پریدن دارد در هوای حرمِ یار نفَس می‌طلبد خادمی در حرمش گر طلبیدن دارد او که عمری بوسه بر این آستان می‌زد هم حال، سودای در آغوش کشیدن دارد @golchine_sher
آتش زده است داغ تو ما را بزرگ مرد نفرین به مِه به جنگل و باران و بالگرد کاری که کرد زخم زبان با وجود تو کابین غرق آتش این ماجرا نکرد عمری تبر به دوش گرفتی خلیل وار یک شهر با لجاجت خود با تو در نبرد بی شک فرود سخت تو نوعی عروج بود اما گذاشت بر دل ما کوه آه و درد خدمتگزار مردم خود بودی و نداشت اخبار ما برای تو جز محتوای زرد بعد از شهادتت همه فهمیده اند حال سید که بود و با دل مستضعفان چه کرد!؟ @golchine_sher
آنان که تماشاچی تصویر شدند با قصه و با کتاب برمی گردند آن ها که روایتگر دلدادگی اند،با خاطره های ناب برمی گردند آنان که به میزکار خود چسبیدند،ای کاش که حال و روز خود می دیدند قبرند؛ که در وادی خاموشانند چون عکس درون قاب برمی گردند یک عده که بار کم نکردند که هیچ؛ مسئول ولی چه سود بی خاصیتند بر دوش نظام بارمسئولیتند با یک من از آب و تاب برمی گردند بدبخت کسی که نیتش بیداریست خوشبخت کسی که جز بیداران است آنان که دوچشم باز دارند که حیف؛ از خواب فقط به خواب برمی گردند سرمایه و صاحبان این خاک عزیز القصه فقط کوخ نشینان اندو وقتی که به تشییع شهیدان بروند، با گریه ی بی حساب برمی گردند آنان که به ذات اهل مسئولیتند، کم کم همه جا دچار مقبولیتند؛ یکریز به فکر مرهمی بر دردند، پس با جگری کباب برمی گردند یک عمر مسافران خدمت هستند پیداست به دنبال شهادت هستند صدنامه پر از سئوال را می گیرند با دست پر از جواب برمی گردند فرق است میان مردن و کشته شدن؛ فرق است میان رفتن و جان دادن آنان که به مرگ خویش جان می بخشند، چون واژه به شعر ناب برمی گردند باید که رسیده باشی و چیده شوی در اوج ندیدن خودت دیده شوی انگورترین ها که به میخانه روند،در هیئت یک شراب برمی گردند با آن که شهید دفن حتی بشود، تابوت شهید فیض را واسطه است گل ها که به کارخانه راهی بشوند، قطعا همگی گلاب برمی گردند این دور تسلسل است و هی می گردد، بنگر که تو در کدام سنگر هستی؟ یک عده در انقلاب جان می بازند، یک عده از انقلاب برمی گردند @meysamranjbar_channel @golchine_sher