در چشمهای پدر
خدا زندگی میکرد
هیچ وقت نمیشد
در چشمهایش نگاه کرد و
با او حرف زد
هیچ وقت نمیشد
به چشمهایش خیره شد
#علیرضا_اسفندیاری
@golchine_sher
کاری با تو نداشتم!
گوشه دنج کافه همیشگی
خلوت کرده بودم
آمدی
قهوه ات را خوردی
چشم هایت را جا گذاشتی
و رفتی
حالا من ماندم
با ازدحام کافه ای شلوغ
با تقدیر و فال همیشگی ام
چشم هایت...
#علیرضا_اسفندیاری
@golchine_sher