خجالتم نده و عاصیم خطاب مکن
نده جواب مرا لااقل جواب مکن
تمام خواسته هایم برای نفسم بود
دعای من که دعا نیست مستجاب مکن
صدا بزن که سحرها کمی بلند شوم
مرا به وقت مناجات غرق خواب مکن
همینکه ترس برم داشته خودش کافیست
تو با عتاب دلم را پر اضطراب مکن
عتاب کردن تو بدتر از جهنم هست
جهنمم ببر اما دگر عتاب مکن
چقدر جار زدم من که دوستم داری
بیا مقابل مردم مرا خراب مکن
خودت اجازه نده بعد از این گناه کنم
زیاد روی من و توبه ام حساب مکن
اگر که عبد نبودم نجف نمی رفتم
مرا به خاطر شاه نجف عذاب مکن
سوا نکن که همه با همیم جان حسین
همه غلام حسینیم انتخاب مکن...
#علی_اکبر_لطیفیان
#مناجات
@golchine_sher
گهواره خالی می شود با رفتن تو
دیگر نمانده فرصتی تا رفتن تو
حتی خدا با رفتنت راضی نمی شد
عیسای من قربان بالا رفتن تو
هر چیز را، هر رفتن نا ممکنی را
می شد که باور کرد الا رفتن تو
وقتی گناهی سر نمی زد از گلویت
یعنی چرا یعنی معما رفتن تو
ای کاش می بردی مرا با چشم هایت
یا این که می افتاد فردا رفتن تو
وقتی که پا در عرصه حق می گذاری
فرقی ندارد آمدن یا رفتن تو...
#علی_اکبر_لطیفیان
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
@golchine_sher
این هفته هم گذشت تو اما نیامدی
خورشید خانواده ی زهرا نیامدی
از جاده ی همیشه ی چشم انتظارها
ای آخرین مسافر دنیا نیامدی
صبحی کنار جاده تو را منتظر شدیم
"آمد غروب،رفت و تو آقا نیامدی"
امروزمان که رفت چه خاکی به سر کنیم؟
آقای من ! اگر زد و فردا نیامدی
غیبت بهانه ای است که پاکیزه تر شویم
تا روبرویمان نشدی ، تا نیامدی!
#علی_اکبر_لطیفیان
#امام_زمان
@golchine_sher
بى تو درخت میوه هم بدون بار میشود
گل بدون باغبان شبیه خار میشود
ما سر و وضع خویش را این دو سه شب ندیدهایم
گرد و غبار که رسید آینه تار میشود
من از پیاده بودن خودم پیاده تر شدم
خوشا بحال آن که شب به شب سوار میشود
گفت بیا اگر چه صد دفعه شکست توبهات
توبه من که بیش از هزار بار میشود
این گره اى که من زدم واشدنش بعید نیست
به دست من نمیشود، به دست یار میشود
تکیه نمیکنم ازین به بعد به توان خویش
بنده که خسته شد، خدا دست به کار میشود
#علی_اکبر_لطیفیان
#مناجات
@golchine_sher
چه وقت ها كه برايت دعا نكرده دلم
چه نذرها كه براي شما نكرده دلم
چقدر نام مرا در نوافلت بردي
ولي به هيچ كدام اعتنا نكرده دلم
عجيب نيست دلم را گناه پرُ كرده است
دري به سمت مناجات وا نكرده دلم
مسافر سحر جاده های سجاده
بگیر دست مرا تا خدا نکرده دلم
نيُفتد از قلم رو به آسماني ها
به جرم كفشِ سلوكي كه پا نكرده دلم
درست ياد ندارم كه چندمين روز است
كه حقِ چشم خودم را ادا نكرده دلم
#علی_اکبر_لطیفیان
#امام_زمان
@golchine_sher
همیشه گدایی که آقا ندارد
سر سفره ی هیج جا " جا ندارد
بدون تعارف زدن سفره خوب است
کرم خانه اصلا بفرما ندارد
تقلا مکن تا مچم را بگیری
گنهکار که بوق و کرنا ندارد
بیا پیش مردم مگو که چه کردم
خجالت کشیدن تماشا ندارد
تو ناراحتی که چرا پشت کردم
بیا خب بزن اینکه دعوا ندارد
همین جا بزن آخرت را رها کن
برای تو اینجا و آنجا ندارد
مکش بر رخ من ببر آتشت را
برای کسی که علی را ندارد ....
....سر سفره ی رحمت تو خدایا
کسی جا ندارد که زهرا ندارد
بگو روزی ام کربلا نیست ـ اینکه
نیازی به امروز و فردا ندارد
#علی_اکبر_لطیفیان
@golchine_sher
سالهای پیش بال آسمانی داشتیم
بال پروازِ کران تا بی کرانی داشتیم
میوه بودیم و سر سال استفاده میشدیم
چون که بالای سر خود باغبانی داشتیم
چهار فصل موی ما برف زمستانی نداشت
پیر هم بودیم اگر رنگ جوانی داشتیم
روزها گردی اگر بر روی دلها مینشست
شب که میشد سنت خانه تکانی داشتیم
مثل شیر مادرانِ ما حلال و پاک بود
در میان سفرهها گر لقمه نانی داشتیم
نذریِ روز ظهورِ مهدیِ موعودمان
صبحها چله به چله، عهد خوانی داشتیم
صبح جمعه پیشواز تکسوار فاطمه
روی پشت بامها صوتِ اذانی داشتیم
گاهگاهی جمعهها اهل زیارت میشدیم
گاهگاهی میل سجده، جمکرانی داشتیم
ثانیه ثانیههامان پای آقا میگذشت
آی مردم! یک زمان صاحب زمانی داشتیم
َپَر نداریم و دل بِپَّر نداریم و... فقط
یادمان باشد که اینها را زمانی داشتیم
#علی_اکبر_لطیفیان
#امام_زمان
@golchine_sher
چشم مرا پیاله ی خون جگر کنید
هر وقت تَر نبود به اجبار تَر کنید
من کمتر از گدای شب جمعه نیستم
خانه به خانه دست مرا در به در کنید
بدکاره ها به نیمه نگاهی عوض شدند
مارا فضیل فرض کنید و نظر کنید
این تحبس الدعا شدن از مرگ بدتر است
فکری برای این نفس بی اثر کنید
باید برای سوختنم چاره ای کنم
این روزه روزه نیست برایم سپر کنید
العفو گفتنم که به جایی نمیرسد
ذکر حسین حسین مرا بیشتر کنید
در میزنیم و هیچ کسی وا نمیکند
پس زودتر امام رضا را خبر کنید
#علی_اکبر_لطیفیان
@golchine_sher
دارد تمام می شود آقا عزای تو
کم گریه کرده ایم محرم برای تو
دارد چه زود سفره تو جمع می شود
تازه نشسته ایم بخوریم از غذای تو
شبهای آخر است... گدا را حلال کن
این هم بساطِ نوکر بی دست و پای تو
ما را ببخش گریه ی سیری نکرده ایم
چشمانِ خشکِ ما خجل از این عزای تو
هر روز روز تو همه جا محضر شما
یعنی که هست هر چه زمین کربلای تو
میل دوبارگی بهشت آدمی نداشت
وقتی شنید گوشه ای از روضه های تو
کی دست خالی از در این خانه رفته است
دست پر است تا به قیامت گدای تو
تنها بلد شدیم تباکی کنیم و بس
گریه کند برای تو صاحب عزای تو
گریه کن تو حضرت زهراست والسلام
جانم فدای فاطمه و جانم فدای تو
#علی_اکبر_لطیفیان
#امام_حسین_علیه_السلام
#وداع_با_ماه_محرم_صفر
@golchine_sher
چه وقت ها كه برايت دعا نكرده دلم
چه نذرها كه براي شما نكرده دلم
چقدر نام مرا در نوافلت بردي
ولي به هيچ كدام اعتنا نكرده دلم
عجيب نيست دلم را گناه پرُ كرده است
دري به سمت مناجات وا نكرده دلم
مسافر سحر جاده های سجاده
بگیر دست مرا تا خدا نکرده دلم
نيُفتد از قلم رو به آسماني ها
به جرم كفشِ سلوكي كه پا نكرده دلم
درست ياد ندارم كه چندمين روز است
كه حقِ چشم خودم را ادا نكرده دلم
#علی_اکبر_لطیفیان
#امام_زمان
@golchine_sher
مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا
گاهی غبار جاده ی لیلا، کنی مرا
کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست
قطره شدم که راهی دریا کنی مرا
پیش طبیب آمدهام، درد میکشم
شاید قرار نیست مداوا کنی مرا
من آمدم که این گره ها وا شود همین
اصلا بنا نبود ز سر وا کنی مرا
حالا که فکر آخرتم را نمیکنم
حق میدهم که بنده دنیا کنی مرا
من، سالهاست میوه ی خوبی ندادهام
وقتش نیامده که شکوفا کنی مرا
آقا برای تو نه ! برای خودم بد است
هر هفته در گناه، تماشا کنی مرا
من گم شدم ؛ تو آینهای گم نمیشوی
وقتش شده بیائی و پیدا کنی مرا
این بار با نگاه کریمانهات ببین
شاید غلام خانه زهرا کنی مرا
#علی_اکبر_لطیفیان
#مناجات
@golchine_sher
معمار می شوی و بنای تو می شوم
مانند یک ضریح برای تو می شوم
قلب مرا به پای ضریح ات گره بزن
بیمارم و دخیل شفای تو می شوم
بالم به بام هیچ کسی پر نمی دهد
تا یا کریم صحن و سرای تو می شوم
حتی کنار کعبه تو را می دهم نشان
قبله توئی و قبله نمای تو می شوم
میلت اگر کشید ضمانت کنی مرا
آهوی با وفای وفای تو می شوم
روزی اگر بناست فدای کسی شوم
سوگند می خورم که فدای تو می شوم
ناراحتم خدای نکرده ولم کنی
من تازه دارم از فقرای تو می شوم
شب های قبر منتظرم ایها الرئوف
بیهوده نیست اینکه گدای تو می شوم
دست مرا برای گدایی نوشته اند
رزق مرا امام رضایی نوشته اند
#علی_اکبر_لطیفیان
#امام_رضا_ع
@golchine_sher
از سکوتم صدا درست کنید
ذکر یا ربنا درست کنید
ببرید و بیاورید مرا
بلکه از من گدا درست کنید
در دلم گر بناست خانه کنید
اول این خانه را درست کنید
میشود سنگ دستتان بدهم
میشود که طلا درست کنید
هر چه میل شماست تسلیمیم
یا خرابم و یا درست کنید
فقر ما را کسی درست نکرد
ای کریمان! شما درست کنید
شد اگر، شکر؛ اگر نشد یک وقت
مینشینم تا درست کنید
بعد از آن که مدینهام بردید
سفر کربلا درست کنید
از لب ما دعا نمیافتد
کربلا، کربلا نمیافتد
این قبیله همه شبیه هماند
این کَرَمزادهها چه با کرماند
چه نیازیست تا بزرگ شوند
در همان کودکی مسیح دماند
زندهام میکنند مثل مسیح
بر تن مردهام اگر بدمند
همه آمادهی بلا هستند
جادههای عروج پیچ و خماند
عاشقان بیشتر پی نامند
عاشقانی که عاشقند کماند
عاشقان در نگاه آل علی
گر اسیرند باز محترماند
دختران قبیلههای عرب
خادم شهربانوی عجماند
عجمی کردهاند جانان را
آبرو دادهاند ایران را
ای مناجات تا خدا رفته
عرش را تا به انتها رفته
کیسه کیسه به شانه نان برده
خانه خانه سوی گدا رفته
بی تو معراج هم کسی برود
بی وضو محضر خدا رفته
بس که در حال سجده افتاده
رنگ پیشانی شما رفته
برکت میرسد غلامت اگر...
سر سجادهی دعا رفته
محمل ما به گِل فرو رفته
محمل ما شکسته وا رفته
چارهای کن برای ما، ور نه
رمضان، آبروی ما رفته
آبرودار پنجم شعبان
دارد از راه میرسد رمضان
چه مقامیست مادر تو شدن
مثل پروانهی سر تو شدن
بال جبريلِ عرش مال خودش
راضيام با كبوتر تو شدن
علیِ اكبر است و آرزوي
چند سالي برادر تو شدن
میشود برتر از سليمان شد
ظرف يك روز نوكر تو شدن
اين غلام سياه را نفروش
كردم عادت به قنبر تو شدن
به خداي يگانه میارزد
كشتهی نام اطهر تو شدن
پدرت هم به تو "ولی" میگفت
«بابي أنت يا علي» میگفت
آمدي و حسين خندان شد
همه جا جز بقيع چراغان شد
آمدي و به بركت نامت
نام جدت علي فراوان شد
مادرت شد عروس زهرا و
افتخارش نصيب ايران شد
آشنا با صحيفهاش كردي
هر كه بر سفرهي تو مهمان شد
رمضان ماهِ سِرِّ شعبان است
رمضان شرح ماه شعبان است
ابر و خورشيد و ماه در كارند
خاكي از زير پات بر دارند
تب تو تب نبود، درمان بود
راويان تب تو بيمارند
دوستان قديمي زهرا
به تو و مادرت بدهكارند
در اسيري مادرت حتي
از مقامات او خبر دارند
هر چه مِهريهاش گران باشد
باز قوم علي خريدارند
به غلامت بگو دعا بكند
اين گرفتارها گرفتارند
با مناجات تو ملائكه هم
سر شب تا به صبح بيدارند
تا نگاهي به بالشان بكني
از كرم خوش به حالشان بكني
كاش ميشد بنا درست كنند
گنبدي از طلا درست كنند
همه جاي مدينه را نه، نه
لااقل پنج تا درست كنند
گرد و خاك بقيع را ببرند
تا برايم دوا درست كنند
شيعيان حاضرند با گريه
آستان تو را درست كنند
با النگوي دختران عجم
چند ايوانْ طلا درست كنند
سنگها میخورد بر سر تو
تا كه شايد صدا درست كنند
عمه را زد ولي سر تو شكست
هم سر عمه، هم سر تو شكست
ای مناجاتی سرای حسین
ذکر آمین ربنای حسین
ای تمام صحیفهات شرحِ
آخرین ناله و دعای حسین
مقتل تو صحیفهات باشد
دادهای شرح کربلای حسین
کاش مثل تو روضهخوان بشویم
تا اقامه کنیم عزای حسین
به زبان دعا بیان کردی
چه کشیدند بچههای حسین
آه تیر سه شعبه و حلقِ
طفل معصوم بی خطای حسین
الامان از حکایت زینب
وای از روز ماجرای حسین
بعد از آن که بدن مرتب شد
سر بنه روی بوریای حسین
روی قبرش نوشتی یا مظلوم!
لک روحی فدا ابا المهموم!
#علی_اکبر_لطیفیان
#امام_سجاد_ع_مدح_و_ولادت
@golchine_sher
پهن شد سفرۀ احسان، همه را بخشیدی
باز با لطف فراوان همه را بخشیدی
ابر وقتی که ببارد همه جا میبارد
رحمتت ریخت و یکسان همه را بخشیدی
گفته بودند به ما سخت نمیگیری تو...
همه دیدیم چه آسان همه را بخشیدی
یک نفر توبه کند با همه خو میگیری
یک نفر گشت پشیمان، همه را بخشیدی
پس گنهکاریِ امروزِ مرا نیز ببخش
تو که ایام قدیم، آن همه را بخشیدی
حیف از ماه تو که خرج گناهان بشود
تو همان نیمۀ شعبان همه را بخشیدی
داشت کارم گره میخورد ولی تا گفتم:
"جانِ آقای خراسان" همه را بخشیدی
بی سبب نیست شب جمعه شب رحمت شد
مادری گفت "حسین جان"، همه را بخشیدی
#علی_اکبر_لطیفیان
#مناجات_با_خدا
#شب_جمعه
@golchine_sher
از ما عجیب نیست دعایی نمیرسد
از تحبس الدعا که صدایی نمیرسد
ما تحبس الدعا شدهی نان شُبههایم
آنجا که شبهه است، عطایی نمیرسد
پَر باز میکنم بپرم، میخورم زمین
بال و پَر شکسته به جایی نمیرسد
ای میزبان! فدای تو و سفره چیدنت
آیا به این فقیر غذایی نمیرسد؟
من سالهاست منتظر یک ضمانتم
آخر چرا امام رضایی نمیرسد
از من مخواه بیش از این زندگی کنم
وقتی برات کرب و بلایی نمیرسد
#علی_اکبر_لطیفیان
#مناجات_با_خدا
#ماه_مبارک_رمضان
@golchine_sher
ما سائلِ غَمیم، بدنبال ماتَمیم
در روز چند بار سَرِ سُفرهی غمیم
بالاى بامِ خانه تو را جار میزنیم
زهرا اگر قبول کند مثل پرچمیم
مابین گریه فاطمه سر میزند به ما
فرقى نمیکند که زیادیم یا کمیم
هم تو کنار مایی و هم ما کنار تو
یعنى هنوز هم که هنوز است با همیم
امروز پاى روضهی تو گریه مىکنیم
فردا شریک حجّ رسول مُکَرّمیم
هنگام گریه قطره به قطره تَبَرُّکیم
هنگام گریه آب فراتیم، زمزمیم
ما را بخر، ضرر بده اصلا، چه میشود؟
خوبیم یا بدیم، همینیم دَرهَمیم
واى از کسى که پیر شد و کربلا نرفت
ما کربلا نرفته فقیر دو عالمیم
گریه بده وگرنه از اینجا نمیرویم
ما سائلِ غَمیم، بدنبال ماتمیم
#علی_اکبر_لطیفیان
#امام_حسین_ع_مناجات
#زیارت_کربلا
@golchine_sher
با کدام آبرویی روزشمارش باشیم
عصرها منتظر صبح بهارش باشیم
کاروانِ سحرش بهر همه جا دارد
تا که جا هست، چرا گرد و غبارش باشیم
سالها منتظر سیصد و اندی مردست
آنقَدَر مرد نبودیم که یارش باشیم
گیرم امروز به ما اذن ملاقاتی داد
مرکبی نیست که راهی دیارش باشیم
سالها در پی کار دل ما راه افتاد
یادمان رفت ولی درپی کارش باشیم
ما چرا؟! خوبترینها به فدای قدمش
حیف او نیست که ما میثم دارش باشیم
اگر آمد خبر رفتن ما را بدهید
به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم
#علی_اکبر_لطیفیان
#امام_زمان_عج_مناجات
@golchine_sher
با جعفر صادق به روایات رسیدیم
با لطف روایات به آیات رسیدیم
عبد تو شدیم و سر سجّاده که رفتیم
دیدیم به مجموع عبادات رسیدیم
با واسطه ما پیش خداوند نشستیم
از راه توسّل به مناجات رسیدیم
در اصل، تو «اللّه» مجسّمشده هستی
به ذات خداوند از این ذات رسیدیم
از ردّ قدمهای تو تا خانهی زهرا
یکدفعه، دو دفعه، نه! به کَرّات رسیدیم
ما خاکنشینان حرم، عرشنشینیم
از ارض بقیعت به سماوات رسیدیم
::
از گریهی تو در وسط شعلهی خانه
به سوختن مادر سادات رسیدیم
#علی_اکبر_لطیفیان
#امام_صادق_ع_مدح_و_شهادت
@golchine_sher
شهادت_حضرت_جواد_الائمه_(_ع_)
مرهم حریف زخم زبان ها نمی شود
اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی شود
گریه مکن بهانه به دست کسی مده
با گریه هات هیچ مدارا نمی شود
خسته مکن گلوی خودت را برای آب
با آب گفتن تو کسی پا نمی شود
این قدر پیش پای کنیزان به خود مپیچ
با دست و پا زدن گره ات وا نمی شود
گیسو مکش به خاک دلی زیر و رو شود
در این اتاق عاطفه پیدا نمی شود
باور کنم به در نگرفته است صورتت؟!...
این جای تنگ و ... این قد و بالا... نمی شود
با ضرب دست و پا زدنت طشت می زنند
جز هلهله، جواب مهیا نمی شود
با غربتی که هست تو غارت نمی شوی
نیزه به جای جایِ تنت جا نمی شود
خوبی پشت بام همین است ای غریب
پای کسی به سینه ی تو وا نمی شود...!
#علی_اکبر_لطیفیان
@golchine_sher
اهل_بیت_ع_مدح_و_مناجات
مباهله _پنج_تن
آفریدند آفرینش را برای پنج تن
پس همه هستند خلق ماجرایِ پنج تن
مثل جبرائیل تا عرش بالا میروم
آن زمانهایی که میافتم به پای پنج تن
نذر "اهل بیت"، اهل بیت باید ذبح کرد
بچههای ما فدای بچههای پنج تن
استجابت در قسم دادن به نام فاطمهست
پس بدون او نمیگیرد دعای پنج تن
فاطمه در عین وحدت، گاه کثرَت میشود
میرسد از جانب یک تن صدای پنج تن
یک بدن که طاقت روح وسیعش را نداشت
لاجرم تکثیر شد در جای جایِ پنج تن
هم رضای پنج تن یعنی رضای فاطمه
هم رضای فاطمه یعنی رضایِ پنج تن
ما در این دنیا و آن دنیا یکی از این دو ایم
یا غلام پنج تن، یا که گدای پنج تن
#علی_اکبر_لطیفیان
@golchine_sher
امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
شکر خدا دعای سحرها گرفته است
دست مرا کرامت آقا گرفته است
شکر خدا که چشم همیشه حسینیام
اشکی برای روز مبادا گرفته است
بالِ فرشته است برای تبرکش
اطراف چشمهای ترم را گرفته است
اینجا حسینیهست ملائک نشستهاند
جبریل هم برای خودش جا گرفته است
این دستمال گریۀ ماه محرمم
امروز بوی چادر زهرا گرفته است...
#علی_اکبر_لطیفیان
@golchine_sher
امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
نوکری_اهل_بیت_ع
عمرم گذشت اما به درد تو نخوردم
شرمندهام آقا به درد تو نخوردم
تو فکر من بودى ولیکن من نبودم
اصلاً به فکر نوکرى کردن نبودم
من دور بودم تو مرا نزدیک کردى
راه مرا از کربلا نزدیک کردى
گفتى اگر تو بى پناهى من حسینم
حتى اگر غرق گناهى، من حسینم
گفتى بیا پاک از گناهت میکنم من
تو رو به چاهى، رو به راهت میکنم من
آواره ام، آواره را آوارهتر کن
بیچارهام، بیچاره را بیچارهتر کن
آوارگى در این حسینیه میارزد
بیچارگى در این حسینیه مىارزد
هرشب اسیرم میکنى پاى بساطت
دارى تو پیرم میکنى پاى بساطت
من چاى میریزم گناهم را بریزى
یکجا تمام اشتباهم را بریزى
شأن نزولت میکند آخر بلندم
سر را تو دادى جاى آن من سربلندم
وقتى گذر کردند خیلیها از اینجا
رفتند تا معراج تا بالا از اینجا
اینجا گرفته از خدا عیسى دمش را
اینجا خدا بخشید آخر آدمش را
من خام بودم غصه و غم پختهام کرد
این پخت و پزهاى محرم پختهام کرد
میبینم اینجا پنج تا نور مقدس
این آشپزخانهست یا طور مقدس
اینجا همانجاییست که مولا میآید
زینب میآید، بیشتر زهرا میآید
من عالمى دارم در اینجا با رقیه
هروقت دستم سوخت گفتم یا رقیه
منت ندارم بر سرت... تو لطف کردى
حالا که هستم نوکرت، تو لطف کردى
یک شب غذاى خواهرت را بار کردم
یک شب غذاى دخترت را بار کردم
باید که دست از هرچه غیرکربلا شست
دیگ تو را شستم خدا روح مرا شست
خدمت تجلى ارادتهاى شیعهاست
بالاترین نوع عبادتهاى شیعهاست
ما به ولایت میرسیم از این مودت
ما به مودت میرسیم از راه خدمت
خدمت درِ این خانه تنها فرصت ماست
گفتند: اینجا پنج روزى نوبت ماست
این پارچه مشکىِّ فداى روى ماهش
دارد سفیدم میکند رنگ سیاهش
از سوخته دلها نگیر آقا غمت را
یک وقت از دستم نگیرى پرچمت را
بگذار یک گوشه به پاى تو بمیرم
کنج حسینیه براى تو بمیرم
منکه به غیر از لطف تو یارى ندارم
منکه به غیر از کار تو کارى ندارم
آنقدر بین دستههایت ایستادم
نذر علىِّ اصغر تو آب دادم
اى کاش بین ایستادنها بمیرم
آخر میان آب دادنها بمیرم
خوب است نوکر آخرش بى سر بمیرد
خوب است بین نوکرى نوکر بمیرد
خوب است ما هم گوشهاى عطشان بیفتیم
در زیر پاى این و آن عریان بیفتیم
خدمت به این بى رنگ و رو هم رنگ و رو داد
این کفشها را جفت کردن آبرو داد
در هرکجا که نام پیراهن میآید
زهرا میآید پیش ما، حتماً میآید
من دست بر سینه دم در مینشینم
در مجلس فرزند، مادر را ببینم
من مینشینم کار و بارم پا بگیرد
شاید به من هم چادر زهرا بگیرد
#علی_اکبر_لطیفیان
@golchine_sher
حضرت_عباس_ع_شهادت
به نام آب، به نام فرات نام شما
من آفريده شدم كه كنم سلام شما
نوشتهاند به روي جبين ما دو نفر
شما غلام حسين و منم غلام شما
خوشا به حال پروبال اين كبوترها
گهي به بام حسين و گهي به بام شما
تو آن هميشه امامي و ما همان مأموم
به قامتي كه گرفتيم با قيام شما
تو ماه بودي و نزديك آبها كه شدي
تمام علقمه پا شد به احترام شما
هزار باده، هزاران پياله میروئید
همینکه تير رسيد و شكست جام شما
همینکه نالهي ادراك اخايتان پيچيد
شكست قامت طوبائي امام شما
مسير علقمه را بوي انكسار گرفت
چه حس بیرمقی بود در كلام شما
به حالوروز بلنداي تو چه آوردند
تمام علقمه پر گشته از تمامِ شما
#علی_اکبر_لطیفیان
@golchine_sher
پهن شد سفرۀ احسان، همه را بخشیدی
باز با لطف فراوان همه را بخشیدی
ابر وقتی که ببارد همه جا میبارد
رحمتت ریخت و یکسان همه را بخشیدی
گفته بودند به ما سخت نمیگیری تو...
همه دیدیم چه آسان همه را بخشیدی
یک نفر توبه کند با همه خو میگیری
یک نفر گشت پشیمان، همه را بخشیدی
پس گنهکاریِ امروزِ مرا نیز ببخش
تو که ایام قدیم، آن همه را بخشیدی
حیف از ماه تو که خرج گناهان بشود
تو همان نیمۀ شعبان همه را بخشیدی
داشت کارم گره میخورد ولی تا گفتم:
"جانِ آقای خراسان" همه را بخشیدی
بی سبب نیست شب جمعه شب رحمت شد
مادری گفت "حسین جان"، همه را بخشیدی
#علی_اکبر_لطیفیان
#مناجات
@golchine_sher
امام_رضا_ع_شهادت
...روی قبرش بنویسید برادر بوده
سالها منتظر دیدن خواهر بوده
روی قبرش بنویسید که عطشان نشده
بدنش پیش نگاه همه عریان نشده
بنویسید: کفن بود؛ خدایا شکرت
هر چه هم بود بدن بود؛ خدایا شکرت
یار هم آن قدری داشت که غارت نشود
در کنارش پسری داشت که غارت نشود
او کجا، نیزه کجا، گودی گودال کجا؟
او کجا، نعل کجا، پیکر پامال کجا؟...
#علی_اکبر_لطیفیان
@golchine_sher