eitaa logo
گلچین شعر
14.5هزار دنبال‌کننده
872 عکس
302 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
می خواهمت همیشه و امّا نمی‌شود بسیار می‌زنم در و در وانمی‌شود ای کاش تیغ تیز غمت خیر می‌گذشت حالا نهال خم شده سرپا نمی‌شود صدها گره زدی به گلویم که نوش من خود کرده زخمی‌ام که مداوا نمی‌شود بی هیچ گفتگو دل پر خون سکوت کن از قطره قطره های تو دریا نمی‌شود از گفتنم که چشم براه توام چه سود این قیل و قال کوچه تماشا نمی‌شود رفتی بگویمت به مدارا نرو بمان..! با بغض خون گرفته مدارا نمی‌شود.. دلخوش نشسته‌ام که تو شاید گذر کنی لعنت به شایدی که مهیّا نمی‌شود هر چند می‌روی، به سلامت نمان برو این عشق دل گرفته به دنیا نمی‌شود.. @golchine_sher
می خواهمت همیشه و امّا نمی‌شود بسیار می‌زنم در و در وانمی‌شود ای کاش تیغ تیز غمت خیر می‌گذشت حالا نهال خم شده سرپا نمی‌شود صدها گره زدی به گلویم که نوش من خود کرده زخمی‌ام که مداوا نمی‌شود بی هیچ گفتگو دل پر خون سکوت کن از قطره قطره های تو دریا نمی‌شود از گفتنم که چشم براه توام چه سود این قیل و قال کوچه تماشا نمی‌شود رفتی بگویمت به مدارا نرو بمان..! با بغض خون گرفته مدارا نمی‌شود.. دلخوش نشسته‌ام که تو شاید گذر کنی لعنت به شایدی که مهیّا نمی‌شود هر چند می‌روی، به سلامت ، نمان برو این عشق دل گرفته به دنیا نمی‌شود.. @golchine_sher
غیر من در دل تو هیچ کسی خاص نشد هیچ کس چون تو به من این همه حساس نشد تو همان درس که هر ترم به من می افتاد هر چه من خواستمش پاس کنم.. پاس نشد تو صلیبی که مرا هر چه به آن کوبیدند.. زخم های تن من در تنش احساس نشد مثل یک گندم آفت زده ، که می خشکید.. خواستم گردن من را بزند داس.. نشد سالها باغ لبانم به تو خوش بود.. اما عاقبت حاصل لبخند تو گیلاس نشد.. آه ای سنگ که مهرت به دل من افتاد.. هیچ کس در دل من بعد تو الماس نشد @golchine_sher
بدهم تکیه به تو شانه شدن را بلدی؟ گرمی ثانیه ای خانه شدن را بلدی؟ تو که ویرانه کننده است غمت می دانم خوردن غصّه و ویرانه شدن را بلدی؟ آنقدر سوخته قلبم که قلم می سوزد شمع گریان شده، پروانه شدن را بلدی؟ مرغ عشقی شده دل میل پریدن دارد بال و پر در قدمت لانه شدن را بلدی؟ می نویسم من عاشق فقط از قصّه ی تو در غزل های من افسانه شدن را بلدی؟ اشک شب های سحر سوخته ام پیش کشت تلخی گریه ی مردانه شدن را بلدی؟ هر کسی دیده مرا شاعر "مجنون" خوانده تو بگو "لیلی" "دیوانه" شدن را بلدی؟  این همه ناز کشیدم بشوم معتکفت بدهم تکیه به تو شانه شدن را بلدی؟ @golchine_sher
از خودم خالی ام و از تو پُرم باور کن از تو و خاطره ات خون جگرم باور کن به هوای تو شدم شعله کش ثانیه ها شمع ته مانده ی وقت سحرم باور کن چشم می بندم و هر لحظه تو را می بینم چه کنم آینه ای در نظرم باور کن بی تو هر ثانیه یک عمر شد و بعد تو من در پی عقربه ها در سفرم باور کن تو نمی فهمی از آوار فروریخته و زلزله در پس چشمان ترم باور کن کم بگو از دل من شعر نگو قصّه نخوان از تو گفتن شده تنها هنرم باور کن چشم و ابروی تو زیبا قد و بالای تو خوش تو کجایی که در آمد پدرم باور کن @golchine_sher