برای محمد علی بهمنی عزیز:
شعر نَه...روی مُصَفّای تو پیدا می کرد
اوکه در هر غزل، آئینه ،مُصَفّا می کرد...
گرچه در محفل ما ، جمع ، غزل می گوید
رفت آن کس که غزل از دل تنها می کرد...
آنکه از بهر خودش تنگ شود سینه کجاست؟!
آه و صد آه از آن یار که غوغا می کرد...
گرچه کم بود هوا تا که نویسد از تو
به هوای تو به هر گریه غزلها می کرد...
غیر دلتنگی اش از بغض فرو خورده نبود
گله ای گر دلش از تنگی دنیا می کرد...
«تو همانی که دلم لک زده لبخندش را»
عشق بود و لب خود رابه غزل وا می کرد...
رفته ای تا ابد و شعر تو برجا مانده
از ازل شکر، غمت فکر دل ما می کرد...
هیچ از عالم ویران نتوان برد برون
غیر یاد تو که آبادی دلها می کرد...
«گله ای نیست من و فاصله ها همزادیم»
از ازل ، مرگ ،حسودی دو شیدا می کرد ...
#فرامرزمیرشکار
#عضوکانال
@robaiiyat_takbait