eitaa logo
گلچین شعر
16.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
435 ویدیو
15 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفی کن و نپرس چرا عاشقت شدیم؟ حتما دلیل داشت که ما عاشقت شدیم در حیرتم که عشق از آثار دیدن است ما کورها ندیده چرا عاشقت شدیم؟ اثبات می‌کنیم؛ بفرما ! قسم که هست باور نمی کنی؟ به خدا ! عاشقت شدیم!؟ کی عاشقت شدیم فراموشمان شده بابا ! مهم که نیست کجا عاشقت شدیم گفتند پشت ابری و ما خوش خیال‌ها چون کودکان سر به هوا عاشقت شدیم دیدیم سخت بود کمی لایقت شویم رفتیم و با دو بند دعا عاشقت شدیم قبلا برای عشق مجوز گرفته‌ایم با اذن نایبان شما عاشقت شدیم یک ذره عقل هم که خدا لطف کرده بود کردیم نذر عشق تو تا عاشقت شدیم بی اعتنا به میل تو و آبروی تو گفتیم مثل شاه و گدا عاشقت شدیم این میوه‌ها رسیده و یاران گرسنه‌اند اینجا که کوفه نیست، بیا ! عاشقت شدیم @golchine_sher
فلسطین، جوجه‌های کوچکش حالا ابابیل‌ند و خوابِ آخرِ پاییز می‌بیند سپاهِ فیل... @golchine_sher
4.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
※ منتظر مانده زمین، تا که زمانش برسد، صبح همراه سحرخیز جوانش برسد! @golchine_sher
هر چند، نامِ نیک، فراوان شنیده‌ایم نامی به باشکوهی زینب، ندیده‌ایم ارث از دلِ شجاع تو برده‌ست، یا علی! نامش گره به نام تو خورده‌ست، یا علی! پیوندِ عقل روشن و بیداریِ دل است شاگردیِ تو کرده، که استادِ کامل است مستی، همان حقیقت مستورِ زینب است آباد، خانه‌‌ای که در آن نور زینب است قانونِ عقل و عشقِ جهان را به هم زند وقتی ﻋﻘﻴﻠة العرب، از عشق، دم زند زینب به بند، بندگی یار می‌کند گیراست زلفِ یار و گرفتار می‌کند از چشمِ یار، قامت دلدار، دیدنی‌ست نام حسین، از لب زینب، شنیدنی‌ست... @golchine_sher
لطفی کن و نپرس چرا عاشقت شدیم؟ حتما دلیل داشت که ما عاشقت شدیم در حیرتم که عشق از آثار دیدن است ما کورها ندیده چرا عاشقت شدیم؟ اثبات می‌کنیم؛ بفرما ! قسم که هست باور نمی کنی؟ به خدا ! عاشقت شدیم!؟ کی عاشقت شدیم فراموشمان شده بابا ! مهم که نیست کجا عاشقت شدیم گفتند پشت ابری و ما خوش خیال‌ها چون کودکان سر به هوا عاشقت شدیم دیدیم سخت بود کمی لایقت شویم رفتیم و با دو بند دعا عاشقت شدیم قبلا برای عشق مجوز گرفته‌ایم با اذن نایبان شما عاشقت شدیم یک ذره عقل هم که خدا لطف کرده بود کردیم نذر عشق تو تا عاشقت شدیم بی اعتنا به میل تو و آبروی تو گفتیم مثل شاه و گدا عاشقت شدیم این میوه‌ها رسیده و یاران گرسنه‌اند اینجا که کوفه نیست، بیا ! عاشقت شدیم @golchine_sher
وقت آن شد که دلم را بگذارم بروم با تو او را تک و تنها بگذارم بروم به کجا می‌شود از معرکه‌ی عشق گریخت گیرم امروز از این‌جا بگذارم بروم سرنوشت من مجنون هم از اول این بود سر دیوانه به صحرا بگذارم بروم با جنون قلم و لرزش دستم چه کنم فرض کن روی دلم پا بگذارم بروم از تمنای لبت با عطشی آمده‌ام قایقم را لب دریا بگذارم بروم سال‌ها گوشه‌ی چشم تو بلاتکلیفم یا بفرما نظری یا بگذارم بروم من تو را با خود زیبای تو در آینه‌ات بهتر آن است که تنها بگذارم بروم همه‌ی سهم من از عشق همین شد که گلی گوشه‌ی خاطره‌ات جا بگذارم بروم @golchine_sher
رود از راز و نیاز تو حکایت می‌کرد نور را عمق نگاه تو هدایت می‌کرد ماه اگر ـ ذکر به لب ـ گِرد زمین می‌چرخید صورت ماهِ تو را داشت زیارت می‌کرد دهمین بار هوالحق متجلی شده بود چارمین بار علی بود امامت می‌کرد درد را نسخه‌ی خال تو شفا می‌‌بخشید عاشقان را دل نرم تو شفاعت می‌کرد "و بِکُم عَـلَّمَنا الله" تو می‌خواندی و... آه! آه از آن شهر که بی قبله عبادت می‌کرد "از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر" وقتی از پنجره‌‌ی شعر صدایت می‌کرد کوه هر صبح به صبر تو سلامی می‌‌داد ماه هر شب به رخت عرض ارادت می‌کرد ری پُر از عطر سخن‌‌های تو می‌‌شد وقتی سید عارف ری، از تو روایت می‌‌کرد شاهِ بخشنده! نرو! بی تو فقیران چه کنند؟ سامرا داشت به دستان تو عادت می‌کرد @golchine_sher
عاشقم عاشق نامی، منم و عشق امامی غرق در سرّ جوادم، چه امامی و چه نامی دف‌زنان، خواند مدینه: «طَلَعَ البَدرُ عَلَینا» سر زد از خانۀ خورشید، عجب ماه تمامی نُه کبوتر، دل تنگم به حرم کرده روانه تا به تو، از قم و مشهد برسانند سلامی شده‌ای پیرِ جهانی به جوانی و شدم من بندۀ پیر خرابات و عجب لطف مدامی «همه عزّی و جلالی، همه علمی و یقینی همه نوری و سروری، همه جودی و» مرامی آه! اگر نان یتیمی، رسد از خوان کریمی وای! اگر از تو جوادی، برسد جامه و جامی با تو، بی‌خود شدن از خویش؛ چه مستی حلالی! بی تو، چرخیدنِ بی‌عشق؛ چه احرام حرامی! پسر حیدری و خاتم جود است به دستت شود آزاد، نگاهت اگر افتد به غلامی عالمی دل به رضا بسته، رضا دل به تو داده‌ برده‌ای خسرو شیرین! دل سلطان به کلامی باب اگر باب جواد است، در آن گوشه مقیمم بیش از این در همه آفاق، مگر هست مقامی؟ «من از آن روز که در بند تو» هستم، شدم آزاد ندهم هر چه رهایی، به چنین حلقۀ دامی به چه کار آیدم این سر؟ نرسد گر به سرایت بشکند پای طلب، گر نزند سوی تو گامی ای محمد! برسد بعد تو، همنام تو بی‌شک که بر این سلسله، نامش بشود حُسن ختامی نظری کن که دلم را برسانم به طلوعش که خروش قلمم را، برسانم به قیامی @golchine_sher
به‌مناسبت مباهله (٢۴ ذی‌الحجه) محمّد با خودش آورد محبوبش، حبیبش را حسن، آن باغ حُسنش را، حسین و عطر سیبش را زنی از راه می‌آید، که دارد آرزو مریم... به رویش وا کند یک‌لحظه چشمان نجیبش را رسید از راه، روح‌الله و سرّالله و سیف‌الله شنید از آسمان، عیسی‌ابن‌مریم هم نهیبش را نگاهی می‌کند یعسوب و می‌ترسند ترسایان چه‌کس این‌گونه بیرون کرده از میدان، رقیبش را؟ بپرس از خیبر، ای نجران! که لرزان با تو واگوید: چه خواهد شد اگر حیدر کِشد تیغ مهیبش را «پدر» با ما، «پسر» با ما، دَمِ «روحُ‌القدس» با ماست بگو در پای حیدر افکنَد ترسا، صلیبش را @golchine_sher
روز اول بی‌هوا قلب مرا دزدید و رفت روز دوم آمد و اسم مرا پرسید و رفت روز سوم آخ ! خالی هم کنار لب گذاشت دانه‌ ی دیوانگی را در دلم پاشید و رفت روز چارم دانه‌ اش گل داد و او با زیرکی آن غزل را از لبم نه ، از نگاهم چید و رفت با لباس قهوه‌ ای آن روز فالم را گرفت خویش را در چشم‌ های بی ‌قرارم دید و رفت فیل را هم این بلا از پا می‌اندازد خدا هی لب فنجان خود را پیش من بوسید و رفت او که طرز خنده ‌اش خانه خرابم کرده بود با تبسم حال اهل خانه را پرسید و رفت تا بچرخانم دلش را نذرها کردم ولی جای دل، از بخت بد، دلبر خودش چرخید و رفت زیر باران راه رفتن، گفت می‌چسبد چقدر با همین حالش به من حال دعا بخشید و رفت استجابت شد ، چه بارانی گرفت آن‌ شب ولی بی‌ من او بارانیش را پا شد و پوشید و رفت روز آخر بی ‌دعا بی‌ ابر هم باران گرفت دید اشکم را، نمی‌دانم چرا خندید و رفت @golchine_sher
سالروز ولادت با سعادت عقیلهٔ بنی هاشم حضرت زینب کبریٰ (سلام اللّه علیها) و روز "پرستار" مبارک باد. هر چند نام نیک فراوان شنیده ایم نامی به باشکوهی زینب ندیده ایم ارث از دل شجاع تو برده ست یاعلی نامش گره به نام تو خورده ست یاعلی پیوند عقل روشن و بیداری دل است شاگردی تو کرده که استاد کامل است مستی، همان حقیقت مستور زینب است آباد، خانه ای که در آن نور زینب است قانون عقل و عشق جهان را به هم زند وقتی عقلیۀالعرب از عشق دم زند از چشم یار قامت دلدار دیدنی ست نام حسین از لب زینب شنیدنی ست @Kelk_e_saher @golchine_sher
فتنه را هم روز روشن، در خیابان دیده‌ام من هم میان کینه‌های کهنه، پنهان دیده‌ام من فتنه را در شعرِ بی‌دردی و در ابیات بی‌رگ در قرائت‌های بی‌‌غیرت ز قرآن دیده‌ام من فتنه را در قلب ایمان‌های خالی از سیاست، در سیاست‌های بی‌ تدبیر و ایمان دیده‌ام من فتنه در هیات، میان بی‌ولی‌ها سینه می‌زد فتنه را در حوزه‌‌ی سردرگریبان دیده‌ام من فتنه، در بی‌دردیِ داراست، در عهدِ نداری فتنه را در فقرِ ایمان، در غم نان دیده‌ام من فتنه را دیروز وقتی از جنوب شهر رفتم تا شمال شهر، در طول خیابان دیده‌ام من فتنه را در خنجری از پشت، با دست خودی‌ها، فتنه را در جازدن، در نقض پیمان دیده‌ام من فتنه را در ضربه‌ی شمشیر در محراب کوفه فتنه را در جام زهری در جماران دیده‌ام من گونه‌ای از فتنه را دلشاد از اندوه لبنان، گونه‌ای را در صف تهمت به مردان دیده‌ام من فتنه را همراه و دوشادوش تکفیری به میدان با زبانی تیزتر از تیغ عریان، دیده‌ام من فتنه را در فتنه و در بازی قدرت مصمّم، روبروی ظالم اما، سست و لرزان دیده‌ام من این طرف، دیوار افراط است، آن سو، چاه تفریط فتنه را هم پشت این، هم در دلِ آن دیده‌ام من @golchine_sher