مجنون منم که بر غم تو مبتلا ترم
از جنسِ بغضِ هستم و بس بیصدا ترم
شاعر زیاد داشت غزلچشمِ تو ولی
در بینِ شاعرانِ تو بي ادعا ترم
بس در میانِ واژهی شعرم چکیدهام
از رازهای فاش شده بر ملا ترم
با عشقِ تو به عالم معراج میروم
با تو از آسمان و زمین هم فراترم
وقتی که نیستی نفسم تنگ میشود
هستی تو،از هر آنچه هوا هم، هواترم
با من بمان، بدان که تو را می سُرایمت
چون با غزلفروشِ تنت، آشنا ترم
#مجتبی_خوش_زبان
@golchine_sher
آنگونه دلم سوخت
ز داغِ غمِ هجران
هر جا سخن از عشق که شد،
آه کشیدم...
#مجتبی_خوش_زبان
@golchine_sher
وقتی تو باشی درد دنیا را نمیفهمم
در ساحلت، تلخند دریا را نمیفهمم
وقتیکه در یادم بتابد صبح آغوشت
فرق حقیقت، یا که رویا را نمیفهمم
عطرت اگر پیچیده بر باد و هوا باشد
دیگر بـهـار و عطر گلهـا را نمیفهمم
وقتی که تنپوشَت بپیچد دور اندامم
فصل زمستان، سوزِ سـرما را نمیفهمم
شبها اگر بر بسترم، عطر تنت باشد
دیـگـر طلـوعِ صبح فـردا را نمیفهمم
مقصد اگر کویِتو باشد،راه اگرعشقت
فـرق مـیانِ بـال، بـا پـا را نمیفهمم
وقتیکه دستانتبگیرد دستِسردم را
جانبخشیِ دستان عیسی را نمیفهمم
حتی به بُعدِ فاصله، من دوستت دارم
حسی به جز این حس زیبا را نمیفهمم
#مجتبی_خوش_زبان
@golchine_sher
هر شب به جای خواب
نشینم به خلوتی
در دل کتـاب یاد تـو را مشق میکنم...
#مجتبی_خوش_زبان
@golchine_sher
بی تو بر سفرهیِ شب جمع غریبی داریم
من و درد و غم و بغض و قلم و تنهایی...
#مجتبی_خوش_زبان
@golchine_sher
وقتی تو باشی درد دنیا را نمیفهمم
در ساحلت، تلخند دریا را نمیفهمم
وقتیکه در یادم بتابد صبح آغوشت
فرق حقیقت، یا که رویا را نمیفهمم
عطرت اگر پیچیده بر باد و هوا باشد
دیگر بـهـار و عطر گلهـا را نمیفهمم
وقتی که تنپوشَت بپیچد دور اندامم
فصل زمستان، سوزِ سـرما را نمیفهمم
شبها اگر بر بسترم، عطر تنت باشد
دیـگـر طلـوعِ صبح فـردا را نمیفهمم
مقصد اگر کویِتو باشد،راه اگرعشقت
فـرق مـیانِ بـال، بـا پـا را نمیفهمم
وقتیکه دستانتبگیرد دستِسردم را
جانبخشیِ دستان عیسی را نمیفهمم
حتی به بُعدِ فاصله، من دوستت دارم
حسی به جز این حس زیبا را نمیفهمم
#مجتبی_خوش_زبان
@golchine_sher
آنگونه دلم سوخت
ز داغِ غمِ هجران
هر جا سخن از عشق که شد،
آه کشیدم...
#مجتبی_خوش_زبان
@golchine_sher
آنگونه دلم سوخت
ز داغِ غمِ هجران
هر جا سخن از عشق که شد،
آه کشیدم...
#مجتبی_خوش_زبان
@golchine_sher
هر شب به جای خواب نشینم به خلوتی
در دل کتـاب یاد تـو را مشق میکنم.....
#مجتبی_خوش_زبان
@golchine_sher
بـاز هـم صبـح شـــد،
از پنجــره ی احسـاســـــم
نــورِ عِشـــقِ تُــــو،
بر این سینه ی مـن می تـابَد ...
#مجتبـی_خـوش_زبان
@golchine_sher
در پیشِچشمهای تو،جانوجهان کجا؟
ساغر کجا؟ شراب کجا؟ استکان کجا؟
در مقدم تویی که به دل شوق بودنی
قدر و بهای این نفسِ نیمه جان کجا؟
در پیش رویِشِ تنت ای فصل نوبهار
گلبوتهی شکفته کجا، بوستان کجا؟
مرز است بین دستِ منو شانههای تو
عرش زمین کجا، بغل آسمان کجا؟
ای برتر از هر آنچه قلم گفته تا کنون
شعرِ لبت کجا، قلمِ نا توان کجا؟
ای آنکه با تو رفته دلم تا بهعرشِ عشق
دور از نگاه گرمِ تو، نام و نشان کجا؟
میخواستم که پر بزنم سوی تو ولی
مرغ قفس نشسته کجا، لامکان کجا؟
#مجتبی_خوش_زبان
@golchine_sher
مجنون منم که بر غم تو مبتلا ترم
از جنسِ بغضِ هستم و بس بیصدا ترم
شاعر زیاد داشت غزلچشمِ تو ولی
در بینِ شاعرانِ تو بي ادعا ترم
بس در میانِ واژهی شعرم چکیدهام
از رازهای فاش شده بر ملا ترم
با عشقِ تو به عالم معراج میروم
با تو از آسمان و زمین هم فراترم
وقتی که نیستی نفسم تنگ میشود
هستی تو،از هر آنچه هوا هم، هواترم
با من بمان، بدان که تو را می سُرایمت
چون با غزل فروشِ تنت، آشنا ترم
#مجتبی_خوش_زبان
@golchine_sher