زمین منظم بود…آسمان منظم بود
تمام ذراتِ کهکشان منظم بود
بدون پیش و پسی صبح و ظهر و شب می شد
«زمین» منظم بود و «زمان» منظم بود
بهار زرد نبود این چنین و سرد نبود
هنوز کار بهار و خزان منظم بود
دلیل معتبری بود نظم مخلوقات
فصول دفترِ ایمانمان منظم بود!
هنوز عالم و آدم به هم نریخته بود
هنوز زندگی عاشقان منظم بود
درست پیش از آشوب گیسوانت…آه
زمین منظم بود، آسمان منظم بود…
#محمد_مهدی_سیار
@golchine_sher
آری همین امروز و فردا باز میگردیم
ما اهل آنجاییم، از اینجا باز میگردیم
با پای خود سر در نیاوردیم از این اطراف
با پای خود یک روز اما باز میگردیم
چون ابرها صحرا به صحرا برد ما را باد
چون رودها صحرا به صحرا باز میگردیم
این زندگی مکثی ست مابین دو تا سجده
استغفراللهی بگو، ما باز میگردیم
بین جماعت هم نماز ما فرادا بود
عمری ست تنهاییم و تنها باز میگردیم
ما عاقبت "انا الیه راجعون" بر لب
از کوچه بن بست دنیا باز میگردیم
#محمد_مهدی_سیار
@golchine_sher
با تو نگفته بودم
از گریه های هرشب
عشقت نشسته بردل
جانم رسیده بر لب
#محمد_مهدی_سیار
@golchine_sher
جان آمده رفته هیجان آمده رفته
نام تو گمانم به زبان آمده رفته
احیا نگرفتم تو بگو چند فرشته
صف از پی صف تا به اذان آمده رفته؟
پلکی زده ام خواب مرا آمده برده
پلکی زده ام نامه رسان آمده رفته
امسال نبرده ست مرا روزه، فقط گاه
بر لب عطشی مرثیه خوان آمده رفته
من در به در او به جهان آمده بودم
گفتند کجایی؟! به جهان آمده رفته
ترسم که به جایی نرسم این رمضان هم
آن قدر به عمرم رمضان آمده رفته...
#محمد_مهدی_سیار
#رمضانیه
@golchine_sher
امسال دوریم از تو... لابد حکمتی دارد
باشد، ولی عاشق دل کمطاقتی دارد
مشتاقی و مهجوری و دلتنگی و دوری
این قسمت ما بود... هر کس قسمتی دارد
جز آه چیزی در بساطم نیست، اما آه...
گویند آهِ دلشکسته قیمتی دارد
نذر زیارت داشتم از جانب «سردار»
اینک ولی او با ضریحت خلوتی دارد
این اربعین دنیا زیارتگاه یار ماست
هر گوشهای یک دلشکسته حاجتی دارد
#محمد_مهدی_سیار
@golchine_sher
باید منِ بی حوصله را هم بپذیری
ای عشق، نگو "نه" ... تو "بلا"ی همه گیری
پیچیده در اندامم، سلول به سلول
فریاد پشیمانیِ زندانیِ پیری
آن لرزش یکریز در آن گوشه دریا
دستان غریقی ست، نه امواج حقیری
خونریزی روحم نفسی بند نیامد
ای مرهم دلبند! تو از تیره تیری
بیرون زدم و گشتم و پرسیدم و گفتند:
رازی ست که بهتر که ندانی و بمیری...
پنهان مکن ای رودِ روانی، جرَیان چیست؟!
با یادِ که آواره هر کوره کویری؟
شور و شرت ای عشق، سرٍ هر گذری هست
هم تعزیه خوانی تو و هم معرکه گیری
#محمد_مهدی_سیار
@golchine_sher
قرار بود که عمری قرار هم باشیم
که بیقرار هم و غمگسار هم باشیم
اگر زمین و زمان هم به هم بریزد باز
من و تو تا به ابد در مدار هم باشیم
کنون بیا که بگرییم بر غریبی هم
غریبه نیست، بیا سوگوار هم باشیم
در این دیار اگر خشکسالی آمده است
خوشا من و تو که ابر بهار هم باشیم
نگفتیام ز چه خون گریه میکند دیوار
مگر قرار نشد رازدار هم باشیم
نگفتیام ز چه رو، رو گرفتهای از من
مگر چه شد که چنین شرمسار هم باشیم
به دست خستۀ تو دست بستهام نرسید
نشد که مثل همیشه کنار هم باشیم
شکسته است دلم مثل پهلویت آری
شکستهایم که آیینهدار هم باشیم
#محمد_مهدی_سیار
#یا_فاطمه_س
@golchine_sher
می سوخت گرچه از تب گفتن دهانمان
ناگفته ماند حرف دل بيزبانمان
چشم انتظار آمدن مردمان مباش
آن سوتر از مناره نرفته است اذانمان
اهل زمين شديم كه مثل زمين شويم
گم كرده راه، گوشهاي از كهكشانمان
سردرگميم و مبهم، مانند سرنوشت
مانند نقشهاي ته استكانمان
از هر چه طول و عرض كه دارد زمين به جز
يك مستطيل چيست سرانجام از آنمان
اينجا كجاست؟... كيست بداند... كه ما كهايم
اين تازه كودكانهترين چيستانمان!
#محمد_مهدی_سیار
@golchine_sher