eitaa logo
گلچین شعر
16.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
435 ویدیو
15 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
زمین منظم بود…آسمان منظم بود تمام ذراتِ کهکشان منظم بود بدون پیش و پسی صبح و ظهر و شب می شد «زمین» منظم بود و «زمان» منظم بود بهار زرد نبود این چنین و سرد نبود هنوز کار بهار و خزان منظم بود دلیل معتبری بود نظم مخلوقات فصول دفترِ ایمانمان منظم بود! هنوز عالم و آدم به هم نریخته بود هنوز زندگی عاشقان منظم بود درست پیش از آشوب گیسوانت…آه زمین منظم بود، آسمان منظم بود… @golchine_sher
آری همین امروز و فردا باز میگردیم ما اهل آنجاییم، از اینجا باز میگردیم با پای خود سر در نیاوردیم از این اطراف با پای خود یک روز اما باز میگردیم چون ابرها صحرا به صحرا برد ما را باد چون رودها صحرا به صحرا باز میگردیم این زندگی مکثی ست مابین دو تا سجده استغفراللهی بگو، ما باز میگردیم بین جماعت هم نماز ما فرادا بود عمری ست تنهاییم و تنها باز میگردیم ما عاقبت "انا الیه راجعون" بر لب از کوچه بن بست دنیا باز میگردیم @golchine_sher
با تو نگفته بودم از گریه های هرشب عشقت نشسته بردل جانم رسیده بر لب @golchine_sher ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
جان آمده رفته هیجان آمده رفته نام تو گمانم به زبان آمده رفته احیا نگرفتم تو بگو چند فرشته صف از پی صف تا به اذان آمده رفته؟ پلکی زده ام خواب مرا آمده برده پلکی زده ام نامه رسان آمده رفته امسال نبرده ست مرا روزه، فقط گاه بر لب عطشی مرثیه خوان آمده رفته من در به در او به جهان آمده بودم گفتند کجایی؟! به جهان آمده رفته ترسم که به جایی نرسم این رمضان هم آن قدر به عمرم رمضان آمده رفته... @golchine_sher
امسال دوریم از تو... لابد حکمتی دارد باشد، ولی عاشق دل کم‌طاقتی دارد مشتاقی و مهجوری و دلتنگی و دوری این قسمت ما بود... هر کس قسمتی دارد جز آه چیزی در بساطم نیست، اما آه... گویند آهِ دلشکسته قیمتی دارد نذر زیارت داشتم از جانب «سردار» اینک ولی او با ضریحت خلوتی دارد این اربعین دنیا زیارتگاه یار ماست هر گوشه‌ای یک دلشکسته حاجتی دارد @golchine_sher
باید منِ بی حوصله را هم بپذیری ای عشق‌‌، نگو "نه" ... تو "بلا"ی همه گیری پیچیده در اندامم، سلول به سلول فریاد پشیمانیِ زندانیِ پیری آن لرزش یکریز در آن گوشه دریا دستان غریقی ست، نه امواج حقیری خونریزی روحم نفسی بند نیامد ای مرهم دلبند! تو از تیره تیری بیرون زدم و گشتم و پرسیدم و گفتند: رازی ست که بهتر که ندانی و بمیری... پنهان مکن ای رودِ روانی، جرَیان چیست؟! با یادِ که آواره هر کوره کویری؟ شور و شرت ای عشق، سرٍ هر گذری هست هم تعزیه خوانی تو و هم معرکه گیری @golchine_sher
قرار بود که عمری قرار هم باشیم که بی‌قرار هم و غمگسار هم باشیم اگر زمین و زمان هم به هم بریزد باز من و تو تا به ابد در مدار هم باشیم کنون بیا که بگرییم بر غریبی هم غریبه نیست، بیا سوگوار هم باشیم در این دیار اگر خشک‌سالی آمده است خوشا من و تو که ابر بهار هم باشیم نگفتی‌ام ز چه خون گریه می‌کند دیوار مگر قرار نشد رازدار هم باشیم نگفتی‌ام ز چه رو، رو گرفته‌ای از من مگر چه شد که چنین شرمسار هم باشیم به دست خستۀ تو دست بسته‌ام نرسید نشد که مثل همیشه کنار هم باشیم شکسته است دلم مثل پهلویت آری شکسته‌ایم که آیینه‌دار هم باشیم @golchine_sher
می سوخت گرچه از تب گفتن دهانمان ناگفته ماند حرف دل بي‌ز‌بانمان چشم انتظار آمدن مردمان مباش آن سوتر از مناره نرفته است اذانمان اهل زمين شديم كه مثل زمين شويم گم كرده راه، گوشه‌اي از كهكشانمان سردرگميم و مبهم، مانند سرنوشت مانند نقشهاي ته استكانمان از هر چه طول و عرض كه دارد زمين به جز يك مستطيل چيست سرانجام از آنمان اينجا كجاست؟... كيست بداند... كه ما كه‌ايم اين تازه كودكانه‌ترين چيستانمان! @golchine_sher