eitaa logo
گلچین شعر
14.1هزار دنبال‌کننده
761 عکس
267 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
باران و باد و برف و زمستان بهانه اند این خانه را نبودن تو سرد می کند...! @golchine_sher
ای آن کسی که قدر خودت دوست داری ام  بعد از خودت بگو به چه کس می سپاری ام؟ وقتی تو نیستی که تسلّا دهی مرا ،  بعد از تو چیست فایده ی گریه زاری ام...؟ جز عکس مهربان تو ای جانِ رفته ام..  باور بکن به کار کسی نیست کاری ام ؛ من را همین نبودن تو پیر می کند ، از بس که مبتلا به غم و بی قراری ام ؛ باید که از خدای خود امشب بگیرمت من معتقد به ندبه و شب زنده داری ام ! آخر دوا و مرهم هر زخم دل بگو بعد از خودت مرا به چه کس می سپاری ام؟ @golchine_sher
ای آن کسی که قدر خودت دوست داری ام  بعد از خودت بگو به چه کس می سپاری ام؟ وقتی تو نیستی که تسلّا دهی مرا ،  بعد از تو چیست فایده ی گریه زاری ام...؟ جز عکس مهربان تو ای جانِ رفته ام..  باور بکن به کار کسی نیست کاری ام ؛ من را همین نبودن تو پیر می کند ، از بس که مبتلا به غم و بی قراری ام ؛ باید که از خدای خود امشب بگیرمت من معتقد به ندبه و شب زنده داری ام ! آخر دوا و مرهم هر زخم دل بگو بعد از خودت مرا به چه کس می سپاری ام؟ @golchine_sher
شبهای زیادی ست به این پنجره وصلم ای کاش شبی رهگذر کوچه تو باشی.... @golchine_sher
وقت آن است که غمنامه به آخر برسد مرهم زخم دلم بی‌خبر از در برسد مرهم زخم دلم محرم اسرار مگوست ترسم این است به داد کس دیگر برسد دل من خون و دلش بی‌خبر، از لذت عشق نه روا نیست به ما سهم برابر برسد بعد یک عمر پر از حسرت گل‌بوسه چه سود به مزار من اگر صد گل پرپر برسد من و آغوش پر از مهرش و مرگ غم و درد آخ اگر در بغلش عمر خودم سر برسد @golchine_sher
اصلا تو با لبخند، یک حال دگر داری خیلی برای اعتقاداتم خطر داری دست من از دنیات کوتاه است و می‌بخشم پیمان فامیلی اگر هم با تبر داری من توی آغوشت، کنارت، باز دلتنگم بیخود نگو از حال و احوالم خبر داری هرجا نگاهم می‌کنی، گم می کنم خود را بیش از خیالت لعنتی جان، دردسر داری! یخ می‌زنم وقتی که می‌خوانی درِ گوشم: "کی می‌شود از این خجالت دست برداری؟" گم می‌کنم خود را دوباره بین بازویت لعنت به تو، خیلی کنار من جگر داری من مست لبهایت دگر چیزی نمی‌فهمم بیش از مسکّنهای مورفینی اثر داری چیزی نمی‌خواهم من از تو غیر لبخندت اصلا تو با لبخند، یک حال دگر داری @golchine_sher
برخیز که هر پنجره را باز کنیم یک صبح پر از امید آغاز کنیم حالا که رسیده فصل آزادی مان باید همه رو به اوج پرواز کنیم @golchine_sher
برگرد که من تابِ دل تنگ ندارم با حرف بیا حوصله‌ی جنگ ندارم خیلی به سکوت دل خود کرده‌ام عادت اعصابِ سه‌تار و دف و آهنگ ندارم درد است که جای هوس بوسه‌ی داغت بر روی لبم جز رژ پر رنگ ندارم درگیر توأم منزجر از فلسفه و درک بگذار بگویند که فرهنگ ندارم از خانه‌ی تو فاصله یک متر زیاد است خب حق بده من طاقت فرسنگ ندارم باید تو بیایی و بمانی که نمیرم برعکس تو من جای دلم سنگ ندارم @golchine_sher
از حس بغض ابرهای تیره سرشارم ‌قهرت کشیده خط باطل روی افکارم من فکر می کردم که انسانی ولی انگار باید از این خوش باوری ها دست بردارم می لرزم از ترس همین که خانه ی دل را ویران کنی، مدفون شوم در زیر آوارم در حسرت تو جان دهم هرگز نفهمی که یک عالمه درد دل از این روزها دارم خیلی شبیه یک رباط آهنی هستی از سردی دست تو گفتم، کردی انکارم تقصیر من بوده از اول خواستم باشی لعنت به من، لعنت به تو، لعنت به اصرارم اصلا رهایم کن خیالی نیست می فهمی؟ چون جنس حوایم به این تبعید ناچارم هرچند پر بغضم از این افسانه ی تقصیر اشکی به روی شانه ات، آدم! نمی بارم @golchine_sher