هر پیله که با عشق شما باز نشد
پروانهی آمادهی پرواز نشد
بی لطف و نگاه کرمت حضرت دوست
دل لایق آسمان اعجاز نشد
#زینب_عدالتیان
#عضوکانال
@golchine_sher
۱۶ اسفند ۱۴۰۲
در سرم دختر پیری عصبی می رقصد
شهر بر روی سرِ من عربی می رقصد
این جهان با همــه ی دغدغه هایش دارد
روی یک جمجمه ی یک وجبی می رقصد
سال ها رفته و از برق نگاه تـــو هنوز
مرد دیوانه به سازی حلبی می رقصد
مـــاه افتـــــاده بر آب و منـــم افتاده در آب
اشک می ریزم و او نصفه شبی می رقصد
کاش آغـــوش مرا عطر تـــو معنـا می داد
بوسه یعنی که لبی روی لبی می رقصد
از سبا گیسوی بلقیس بـه همراهی باد
بر سر تخت سلیمان نبی می رقصد…!
#سیدمحمدعلی_رضا_زاده
@golchine_sher
۱۶ اسفند ۱۴۰۲
گاهی کِشم سری به گریبان خویشتن
از بس دلم ز تنگی دنیا گرفته است
#حزین_لاهیجی
@golchine_sher
۱۶ اسفند ۱۴۰۲
خدا کند که کسی بی قرار من باشد
کسی که تا دم آخر کنار من باشد
من از دل سفری پرملال می آیم
کجاست آنکه در این راه یار من باشد؟
کسی که هر نفس پاکش آبروی من است
کسی که هر قدمش اعتبار من باشد
رفیق بی کلک جاده های تنهایی
شریک خستگی روزگار من باشد
همان گلی که در این راه زرد می شکفد
کسی که وقت تکیدن بهار من باشد
همان کسی که اگر کوله بار من خالی است
تمام من ! همه دار و ندار من باشد
در این قفس چه اسیرم ! چقدر بی تابم
چه می شود که شبی هم قطار من باشد؟
نمانده فاصله ای، پای ایستگاه ای کاش
عزیز گمشده چشم انتظار من باشد
#محسن_نقدی
@golchine_sher
۱۶ اسفند ۱۴۰۲
وقتی خدا بنای جهان را گذاشته
در روح تو سخاوت دریا گذاشته...
آنقدر سربلند و شریفی که از ازل
در طالع تو، لیلۀ اسرا گذاشته...
بیهوده نیست اینکه دری از بهشت را
تنها برای خاطر تو وا گذاشته
روز نخست، از تو چه پنهان که آفتاب
ردّ تو را در آینهها جا گذاشته
خوشبخت، آن زنیست که در طول زندگی
پا جای پای حضرت زهرا گذاشته
#سارا_جلوداریان
#حضرت_زهرا_س
@golchine_sher
۱۶ اسفند ۱۴۰۲
هدایت شده از رباعی_تک بیت
ما شیشه ایم و باک نداریم از شکست
شیشه هر آنچه می شکند تیزتر شود
#ناصر_موسوی
@robaiiyat_takbait
۱۶ اسفند ۱۴۰۲
پر کرده ز نور عشق، او جام مرا
آهسته گشود چشم بادام مرا
شب رفت و دوباره صبح از راه رسید
خورشید بغل میکند آرام مرا
#نوروز_رمضانی
@golchine_sher
۱۷ اسفند ۱۴۰۲
من آن صیدم که میخواهم به دامت زودتر افتم
که در " تاریخ " میگویند نامِ اولین ها را...
#علی_محتشمی
@golchine_sher
۱۷ اسفند ۱۴۰۲
روی این قفل نوشتند دعا می خواهد
من سپردم به خودش هر چه خدا می خواهد
رفتنت اول جولان نفس تنگی هاست
بنشین شهر دلش بازهوا می خواهد
کشتی نوح دلت قدر دلم جا دارد
در امان بودن من مِهر تو را می خواهد
یوسف از من نگذر شهر مرا ترک نکن
مگر اینجا چه قدر کور و گدا می خواهد
کار من نیست فقط دست تو را می بوسد
من سپردم به خودت هر چه خدا می خواهد
#امیر_سهرابی
@golchine_sher
۱۷ اسفند ۱۴۰۲
تستِ آدمیّت:
از چشم هایت بپُرس
بالاتر که می روی
آدم ها را
بُزرگ تر می بیند
یا کوچک تر...؟!
#رضا_اسماعیلی
@golchine_sher
۱۷ اسفند ۱۴۰۲
۱۷ اسفند ۱۴۰۲
۱۷ اسفند ۱۴۰۲