eitaa logo
گلچین شعر
16.5هزار دنبال‌کننده
931 عکس
314 ویدیو
13 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
زبانحال‌امام‌حسین‌_ع بربالین‌برادرش‌حضرت‌عباس‌_ع بر دامن خود فاطمه بگرفته سرت را مَرهَم بِنهد زخم سر و بال و پرت را در داغ تو گوید به من از بهر تسلّا من آمده‌ام راست نمایی کمرت را مادر که به بالین تو حاضر شده امّا گفتم که خبردار نمایم پدرت را در بی کسی‌ام رو به نجف کردم و گفتم دریاب در این وادی طوفان پسرت را ای شاه، بیا دشت بلا یک دم و بنگر در هالهٔ خونابه خسوف قمرت را جانم به فدای عَلم و دست بریده چیدند بدینگونه زتن برگ و برت را اُسطورهٔ مردانگی و غیرت ابالفضل... آخر که به این حال درآورده سرت را؟ (فیضی) برسان از کرمت اهل عزا را بر جنّت الاعلا ندهم خاک درت را جانها بفدای تو و جاه و جبروتت بر دامن خود فاطمه بگرفته سرت را @golchine_sher
از آن زمان که داغ غمت بیشتر شده است احساس می کنم کرمت بیشتر شده است با نذر سفره های ابوالفضل خانه ها، من فکر می کنم حرمت بیشتر شده است هر روز ملتی به شفای تو می رسند، والله از مسیح، دمت بیشتر شده است تو روضه ات کم است ولی داغ تو زیاد؛ هر روز و ماه داغ کمت بیشتر شده است مهرت شبیه معجزه ای دائمی شده است چون هرچه قدر داشتمت بیشتر شده است اندازه ی حسین تو را شعر گفته اند؛ پس مرحبا که محتشمت بیشتر شده است چون دست توست دست شهیدان جدا شده؛ یعنی که بعد تو علمت بیشتر شده است ای گریه کن! که ماتم عباس با تو است حاشا که عمر مغتنمت بیشتر شده است ای سینه زن! به حال خوشت غبطه می خورم؛ زیرا به فاطمه صنمت بیشتر شده است ما قرن هاست منتظر یک اشاره ایم؛ چون انتظار منتقمت بیشتر شده است @golchine_sher
امام_حسین_ع_مناجات_محرمی هرروز سر بر زانوی غم گریه کردم بر اشرف اولاد آدم گریه کرم در خانه‌ها منبر به منبر روضه خواندم در کوچه‌ها پرچم به پرچم گریه کردم من سال‌های سال قبل از خنجر شمر بر ضرب تیغ ابن ملجم گریه کردم کوه گناهی را خدا می‌بخشد از مهر وقتی به‌قدر بال شبنم گریه کردم.. تا نوحه‌خوان دم داد «ای اهل حرم» را با مشک پاره‌پاره آن دم گریه کردم بر آن هزار و نهصد و پنجاه زخمش دیدم فقط اشک است مرهم، گریه کردم.. مقتل نوشت از تشنه‌کامی تار می‌دید با چشم کوثر، چشم زمزم گریه کردم هی با لهوفش روضه خواندم، روضه خواندم هی با مُقَرّم گریه کردم، گریه کردم فردا که می‌فهمم بهای اشک من چیست افسوس خواهم خورد که کم گریه کردم @golchine_sher
امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه برگشته‌ای بدون سوارت به خیمه‌گاه در امتداد واقعه، در عصر اشک و آه دلواپس کسی‌ست نگاهت قدم قدم گاهی اگر به پشت سرت می‌کنی نگاه یالت چقدر سرخ... خیالت چقدر سرخ... چشمت به خون نشسته چرا؟ آه ذوالجناح! ای مرکب بهشت خدا! پس حسین کو؟ افتاده عرش روی زمین در کجای راه؟.. تن‌ها رها به دشت... خدایا چه بی‌سپر! سرها به ‌روی نیزه... دریغا چه بی‌گناه! فریاد «یا بُنَیَّ» جهان را گرفته‌ است بوی مدینه می‌وزد از سمت قتلگاه @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
با سلام خدمت اعضای محترم کانال به احترام تاسوعا و عاشورای حسینی امروز و فردا فقط اشعار در وصف واقعه ی عاشورا بارگزاری خواهد شد از صبوری شما سپاسگزاریم 🙏🙏🙏 @golchine_sher
به رنگِ خدا ( برای حضرتِ علی اصغر ع) ز تشنگی تو رها می شوی یقین پسرم اسیر تیر بلا می شوی یقین پسرم هنوز غنچه ای امّا ز تند باد زمان ز شاخه زود جدا می شوی یقین پسرم چو مرغِ بسته پَری در قفس چرا نالی؟ ز بند فاصله وا می شوی یقین پسرم چه غم به خونِ گلویت نشسته قنداقت ز خون به رنگِ خدا می شوی یقین پسرم به گوشِ کس نرسیده اگر چه ناله ی تو دلیلِ آلِ عبا می شوی یقین پسرم میانِ آن همه جنگاورانِ دشتِ نبرد زبانزد رُقبا می شوی یقین پسرم چه ساکت آمدی و پُر زهیمنه رفتی! یگانه گوهرِ ما می شوی یقین پسرم سه شعبه تیری اگر چه نموده خاموشت به گوشِ خلق ، صدا می شوی یقین پسرم فرازِ دستِ خود آن روز تیره می دیدم شهیدِ قومِ دغا می شوی یقین پسرم ز قولِ شاهِ شهیدان به گریه ( شایق) گفت: شهید کرب و بلا می شوی یقین پسرم @golchine_sher
14.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چشم بر هم بگذاری سر او را بردند عطر و عمامه و انگشتر او را بردند تیغ در دست همه کوفی و مجنون ...رهزن توی گودال تنِ گوهرِ او را بردند تا بجنبد به خودش حضرت ناموس خدا این حرامی صفتان معجر او را بردند سیب سرخی ..لب لعلی به لبن آغشته روی دستش علیِ اصغر او را بردند عده ایی گرگ صفت تیغِ به کین آلوده وسط معرکه ها اکبر او را بردند پای گودال بلا دخترِ شیرین سخنش بر سر و سینه زنان خواهر او را بردند وای از هودج نوری که به خاک آوردند تا دمِ مرگ ولی  مادر او را بردند علقمه پرشده بود از عطش سرخ لبش چشمِ درخون شده ی یاور او را بردند بیصدا دست تومانده ست که بی دست شدی دست های قلم و دفتر او را بردند دست و پا می زد و غرقابه ی دریای عطش خنجری آمد و از تن سر او را بردند تازه این اول راه است که در روضه ی  غم گریه ها چشم ترِ دختر او را بردند اجرا : زیبا صادقی تهیه و تدوین : خضرائی @golchine_sher
نوشتم اول خط بسمه‌ تعالی سر بلند مرتبه پیکر بلندبالا سر فقط به تربت اعلات سجده خواهم کرد که بنده‌ی تو نخواهد گذاشت هرجا سر قسم به معنی "لا یمکن الفرار از عشق" که پر شده است جهان از حسین سرتاسر نگاه کن به زمین! ما رایت الا تن به آسمان بنگر! ما رایت الا سر سری که گفت من از اشتیاق لبریزم به سرسرای خداوند می‌روم با سر هرآنچه رنگ تعلق، مباد بر بدنم مباد جامه مبادا کفن مبادا سر همان سری که یحب الجمال محوش بود جمیل بود جمیلا بدن جمیلا سر سری که با خودش آورد بهترین‌ها را که یک به یک همه بودند سروران را سر زهیر گفت حسینا! بخواه از ما جان حبیب گفت حبیبا! بگیر از ما سر سپس به معرکه عابس "اجننی" گویان درید پیرهن از شوق و زد به صحرا سر بنازم ام وهب را به پارهء تن گفت: برو به معرکه با سر ولی میا با سر خوشا بحال غلامش، به آرزوش رسید گذاشت لحظهء آخر به پای مولا سر در این قصیده ولی آنکه حسن مطلع شد همان سری است که برده برای لیلا سر سری که احمد و محمود بود سر تا پا همان سری که خداوند بود پا تا سر پسر به کوری چشمان فتنه کاری کرد پر از علی شود آغوش دشت، سرتاسر امام غرق به خون بود و زیر لب می گفت: به پیشگاه تو آورده ام خدایا سر میان خاک کلام خدا مقطعه شد میان خاک الف لام میم طا ها سر حروف اطهر قرآن و نعل تازهء اسب چه خوب شد که نبوده است بر بدن ها سر تنش به معرکه سرگرم فضل و بخشش بود به هرکه هرچه دلش خواست داد ، حتی سر نبرد تن به تن آفتاب و پیکر او ادامه داشت ادامه سه روز ...اما سر - جدا شده است و سر از نیزه‌ها درآورده است جدا شده است و نیفتاده است از پا سر صدای آیهء کهف الرقیم می‌آید بخوان! بخوان و مرا زنده کن مسیحا سر بسوزد آن همه مسجد ، بمیرد آن اسلام که آفتاب درآورد از کلیسا سر چقدر زخم که با یک نسیم وا می شد نسیم آمد و بر نیزه شد شکوفا سر عقیله غصه و درد و گلایه را به که گفت به چوب، چوبهء محمل نه با زبان با سر دلم هوای حرم کرده است می‌دانی دلم هوای دو رکعت نماز بالا سر @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 ❤️کاش جای بوسه‌اش می‌ماند بر پیشانی‌ام با خدا بودن نشان از مِهر می‌خواهد نه مُهر!❤️ https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از رباعی_تک بیت
فرمود نبی نور دو عین است حسین ذکر لب بین الحرمین است حسین در موج گنه نترس از غرق شدن کشتیِ نجات عالمین است حسین @robaiiyat_takbait
با سلام خدمت اعضای محترم کانال به احترام عاشورای حسینی فردا فقط اشعار در وصف واقعه ی عاشورا بارگزاری خواهد شد از صبوری شما سپاسگزاریم 🙏🙏🙏 @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا