eitaa logo
گلچین شعر
14.5هزار دنبال‌کننده
872 عکس
302 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
کنار فاخته‌ها اینچنین خموش نباش قفس‌فروش نبودی، قفس‌فروش نباش اگر به سار و قناری نمی‌دهی جایی در این هوای بهاری کلاغ‌پوش نباش نسيم عطر گلی در هوای زندگی‌ات اگر به دست نیامد در آرزوش نباش در این سراچه‌ی غمبار پشت بر دیوار تو مثل آینه ها چشم باش و گوش نباش زمین به حشر رسیده، ددان رها شده‌اند در این تقابل دیرینه با وحوش نباش @golchine_sher
آی آدم‌ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید! یک نفر در آب دارد می‌سپارد جان یک نفر دارد که دست و پای دائم می‌زند روی این دریای تند و تیره و سنگین که می‌دانید   آن زمان که مست هستید، از خیال دست یابیدن به دشمن آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید که گرفتستید دست ناتوانی را تا تواناییِ بهتر را پدید آرید آن زمان که تنگ می‌بندید بر کمرهاتان کمربند در چه هنگامی بگویم من؟ یک نفر در آب دارد می‌کند بیهوده جان قربان!   آی آدم‌ها که بر ساحل بساط دلگشا دارید! نان به سفره جامه‌تان بر تن یک نفر در آب می‌خواند شما را موج سنگین را به دست خسته می‌کوبد باز می‌دارد دهان، با چشم از وحشت دریده سایه‌هاتان را ز راه دور دیده آب را بلعیده در گود کبود و هر زمان بی‌تابی‌اش افزون می‌کند زین آب‌ها بیرون گاه سر، گه پا.   آی آدم‌ها! او ز راه دور، این کهنه جهان را باز می‌پاید می‌زند فریاد و امید کمک دارد آی آدم‌ها که روی ساحلِ آرام در کار تماشایید! موج می‌کوبد به روی ساحلِ خاموش پخش می‌گردد چنان مستی به جای افتاده، بس مدهوش می‌رود نعره‌زنان، وین بانگ باز از دور می‌آید: آی آدم‌ها! و صدای باد هر دم دل‌گزاتر در صدای باد بانگ او رهاتر از میان آب‌های دور و نزدیک باز در گوش این نداها: آی آدم‌ها! آی آدم‌ها! @golchine_sher
به تو گفتم که در این دور شدن ناچاری؟ سر به تایید تکان دادی و گفتی آری ! عین مرگ است اگر بی تو بخواهد برود او که از جان خودت دوست ترش می داری ای که نزدیک تری از من دلتنگ به من بین ما نیست به جز فاصله ای اجباری من عروس توام ای از من و آغوشم دور خطبه را گریه من می کند امشب جاری زندگی چیست به جز خاطره ای افسرده زندگی چیست به جز رنج و غمی تکراری گله ای نیست به تنهایی خود دل بستم به -غزل گریه- هر روز به شب بیداری روی دیوار دلم سایه ای از قامت توست مثل تنهایی من قد بلندی داری . . . ! @golchine_sher
دلتنگ توام ،عاشقم و دل نگرانت دیریست ندارم خبر از نامه رسانت سوگند به جانم به لبم آمده جانم حیف از تو و از خوردن سوگند به جانت در حسرت افطار رطب های لب تو پر می کشد این سوخته از شوق اذانت کندوی پر از شهد دهان تو دلم برد با ناز سخن گفتن و با لحن بیانت با هر قدمت ریخته آدم به خیابان! شهری شده مجذوب تو و چشم چرانت یک حرف تو چون زلزله ویران کند این دل روزی که بگویی (بله)ی عقد کنانت با رفتن تو می رود آخر ز تنم جان بگذار زمین محض خدا آن چمدانت @golchine_sher
راه نجات دیدیم در آیینۀ سرخ محرم‌ها پر می‌شوند از بی‌بصیرت‌ها، جهنم‌ها ما کمتریم و بارها خواندیم در تاریخ «بسیارها» خورده شکست سختی از «کم‌ها» راه نجات این است که یار علی باشی حالا که دنیا پر شده از ابن‌ملجم‌ها... در سینۀ ما هیچ ترسی از شهادت نیست وقتی که روی دار شد معراج میثم‌ها یک روز اسرائیل را نابود خواهد کرد فرماندهی از نسل طهرانی‌مقدم‌ها @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 ❤️کاش جای بوسه‌اش می‌ماند بر پیشانی‌ام با خدا بودن نشان از مِهر می‌خواهد نه مُهر!❤️ https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از گلچین شعر
کانال دوم ما اگه دوست دارید تک بیت و رباعی های خوب بخونید حتما عضو بشین👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عاقلانه کنار گذاشتمت اما هر بار که مژه‌ای می‌افتد روی گونه‌ام بی اختیار تو را آرزو می‌کنم مثل بعضی صبح‌ها که یادم می‌رود نیستی و بلند می‌گویم: صبح بخیر @golchine_sher
بعد از هزار دور به‌ من‌ هم عجب رسید جانم به لب رسید که جامم به لب رسید بر روی آفتاب تو موی سیاه ریخت یاللعجب چگونه در این صبح، شب رسید؟ روز نخست، نوبت‌ ‌تقسیم تاب و تب تابش به موی تو، به من خسته تب رسید وصل تو‌ واجب است و ‌خیال تو ‌مستحب صد شکر دست من به همین مستحب رسید بختم سیاه گشت ز داغ تو، تلخ نه این هم شباهتی که به من از رطب رسید @golchine_sher
هر شب رفو کرده غمم را چرخ خیّاطی با بغض من، مانوس تنها چرخ خیّاطی هرگاه دلتنگی به دورم حلقه می بندد شادم من از هم صحبتی با چرخ خیّاطی در تار و پودِ زندگی غرق خیالاتم رویام را پُر کرده حالا چرخ خیّاطی ماسوره ها بی تاب دل بستن به ماکوها... تا می کند این پا و آن پا چرخ خیّاطی در جمع بشکاف و نخ و سوزن هیاهویی ست اینجا چه شوری کرده برپا چرخ خیّاطی در هم نشینی هايمان از واژه ها مستم من حرفم و محو تماشا چرخ خیّاطی... با من که دایم وارثِ اندوه بسیارم هی نخ به نخ کرده مدارا چرخ خیّاطی هرگز مرا یک دم به حال خویش وا نگذاشت توی رفاقت بوده یکتا چرخ خیّاطی پیراهنی از شعر را پوشانده بر من_ با ترکیبی از رنگ و غزل ها چرخ خیّاطی با اینکه عمری همدمم بوده ست با لبخند، لبریزِ تنهایی ست امّا چرخ خیّاطی @golchine_sher
397.9K
هنوز هم دوستت دارم، از همین فاصله‌ دور، با همین سرمای موجود در قلبت و آنقدر به این دوست داشتن ادامه خواهم داد تا به زانو در آورم  قلب نامهربانت را... دعوتت میکنم به کافه ای دنج در پیچ و خم های شمیرانِ دفترم در بطن یکی از شعرهایم.... همانی که برای تو نوشته بودم همانی که مختص توست خود خودت.... و دو فنجان قهوه ترک قجری، که تو را  مسخ کند تلخی اش برای خوابی ابدی در آغوش عاشقانه هایم هنوز هم دوستت دارم عالیجناب.... @golchine_sher