فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیباییهای یزد👌
🌺 چهار تا ذکر آرامش بخش🌺
☘ حسبنا الله و نعم الوکیل
برای وقتایی که ترس و اضطراب داری
☘ لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین
وقتی خیلی ناراحتی و دلت گرفته
☘ افوض امری الی الله ان الله بصیربالعباد
برای وقتایی که میخوای
خدا مکر و حیله دیگران رو
در حق تو خنثی کنه
☘ ماشاءالله لا حول ولا قوه الا بالله
برای وقتایی که طالب آرامش در دنیا هستی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند لحظه #آرامش
ᴬ ᶠᵉʷ ᵐᵒᵐᵉⁿᵗˢ ᵒᶠ ᵖᵉᵃᶜ
بهترین زمان برای جذب هر ویتامین چه ساعتیست؟
🔸مولتی ویتامین: صبح و همراه با صبحانه
🔸ویتامین سی: همراه با صبحانه یا ناهار
🔸اسیدفولیک: نیم ساعت قبل از خواب
🔸ویتامینهای گروه ب: قبل از صبحانه یا قبل از ناهار با شکم خالی
🔸ویتامینهای A, D, E و K: همراه با وعدههای غذایی دارای چربی
🔸آهن: یک ساعت قبل یا دو ساعت بعد از غذا
(اگر معده حساسی دارید با یک وعده سبک مصرف کنید)
🔸کلسیم: همراه با وعده غذایی
(همزمان با آهن یا زینک مصرف نشود)
🔸زینک: همراه با وعده غذایی
حكايت كوتاه و شيرين👌
مردی از اولیای الهی،
در بیابانی گم شده بود.
پس از ساعتها سردرگمی و تشنگی،
بر سر چاه آبی رسید.
وقتی که قصد کرد تا از آب چاه بنوشد.
متوجه شد که آب چاه خیلی پایین است؛
با خود گفت بدون دلو و طناب نمی توان از آن چاه آب کشید.
هرچه گشت نتوانست وسیله ای برای بیرون آوردن آب از چاه بیابد.
لذا روی تخته سنگی دراز کشید و بی حال افتاد.
پس از لحظاتی، یک گله آهو پدیدار شد و بر سر چاه آمدند.
و بلافاصله، از آب همان چاه سیراب شدند و رفتند.
با رفتن آنها، آب چاه هم پایین رفت!
آن فرد با دیدن این منظره،
دلش شکست و رو به آسمان کرد و گفت:
خدایا! می خواستی با همان چشمی که به آهوهایت نگاه کردی،
به من هم نگاه کنی!
همان لحظه ندا آمد:
ای بنده من،
تو چشمت به دنبال دلو و طناب بود،
اما آن زبان بسته ها، امیدی به غیر از من نداشتند،
لذا من هم به آنها آب دادم!
سعی کنیم تنها امید و تکیهگاه مان رو فراموش نکنیم ...
#خدا
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
گر ناله من بر دل سنگش اثری داشت
سوی من افتاده به ظلمت نظری داشت
غمخوار اگر بود به حال من رسوا
بر حالت محزون منش چشم تری داشت
نومید کجا بودم اگر مرغ دل من
پر می زد و در صحن دلش بال و پری داشت
چون باد می آویختم از دامن گل ها
دلدار اگر از سر کویم گذری داشت
اندر صدف بخت من دلشده جانا
کی طالع شومم ز برایم گُهری داشت
از سوز درون نیست کسی را خبر ای دوست
کی دلبر ما از من و از دل خبری داشت
نوری تو به حسرت منگر سوی خلایق
کی مرغ سحر چون تو دل نوحه گری داشت
#آرمین_نوری
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
@Shere_naab
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
Amin Sabetghadam - Faramooshet Nakardam (128).mp3
3.39M
🎤 #امین_ثابتقدم
🎧 فراموشت نکردم
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
۲۵ اردیبهشت روز ملی فردوسی شاعر حماسه سرا و خردگرا گرامی باد
۲۵ اردیبهشت #روز_فردوسی است.
حکیم ابوالقاسم #فردوسی شاعر و حماسهسرای ایرانی و سراینده #شاهنامه است.
🍂ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﻣیدﺍﻧﺪ؟؟؟
ﮐﻪ ﺗﻮ ﺩﺭ ﭘﯿﻠﻪﯼ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺧﻮﺩ، ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ؟
ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﻣﯽﺩﺍﻧﺪ
ﮐﻪ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺣﺴﺮﺕ ﯾﮏ ﺭﻭﺯﻧﻪ ﺩﺭ ﻓﺮﺩﺍﯾﯽ؟
ﭘﯿﻠﻪﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﮕﺸﺎ،
ﺗﻮ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩﯼ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﺷﺪﻥ ﺯﯾﺒﺎﯾــﯽ !
#سهراب_سپهری
💗💗💗💗💗💗💗💗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکم یاد قدیم کنیم.
با اینکه زندگیهای اون موقع
خیلی ساده بود اما در کنار هم دیگه
خوش بودند.
🦚🦚🦚🦚🦚🦚🦚🦚
#حکایت_ناب
روزی پسری از خانواده نسبتا مرفه، متوجه شد مادرش از همسایه فقیر خود نمک خواست
متعجب به مادرش گفت که دیروز کیسه ای بزرگ نمک برایت خریدم، برای چه از همسایه نمک طلب می کنی؟
مادر گفت: پسرم، همسایه فقیر ما، همیشه از ما چیزهایی طلب میکند، دوست داشتم از آنها چیز ساده ای بخواهم که تهیه آن برای آنها سخت نباشد، درحالی که هیچ نیازی به آن ندارم، ولی دوست داشتم وانمود کنم که من نیز به آنها محتاجم، تا هر وقت چیزی از ما خواستند، طلبش برای آنها آسان باشد، و شرمنده نشوند...
"فرهنگی که باید با آب طلا نوشت"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهر زیبای خرم آباده 😍
#ایرانِ_زیبای_من
شد فاش در آفاقم، آوازهی شیدایی
معروف جهان گشتم از دولت رسوایی
خیز ای دل دیوانه کز بهر تو میگردند
ویرانه به ویرانه، طفلان تماشایی
وقت است که خون گردد بیم است که خون گریم
دل از ستم تنها، من از غم تنهایی
تا چند به دورانت می خواهم و خون نوشم
آب طربت خون باد ای ساغر مینایی
فرمود طبیب امروز، تجویز به گل قندم
فحش از چه نمیگویی لب از چه نمیخایی
گفتی که شوم سرمست، گیرم به دو بوست دست
از بهر چه خواهی بست، عهدی که نمیپایی
یار من و یار تو ، آن غایب و این حاضر
(یغما) من و خاموشی، بلبل تو و گویایی
#یغمای_جندقی
جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را
نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را
کنون با بار پیری آرزومندم که برگردم
به دنبال جوانی کوره راه زندگانی را
به یاد یار دیرین کاروان گم کرده رامانم
که شب در خواب بیند همرهان کاروانی را
بهاری بود و ما را هم شبابی و شکر خوابی
چه غفلت داشتیم ای گل شبیخون جوانی را
چه بیداری تلخی بود از خواب خوش مستی
که در کامم به زهرآلود شهد شادمانی را
سخن با من نمی گوئی الا ای همزبان دل
خدایا با که گویم شکوه بی همزبانی را
نسیم زلف جانان کو که چون برگ خزان دیده
به پای سرو خود دارم هوای جانفشانی را
به چشم آسمانی گردشی داری بلای جان
خدا را بر مگردان این بلای آسمانی را
نمیری شهریار از شعر شیرین روان گفتن
که از آب بقا جویند عمر جاودانی را
#شهریار
💠💠💠💠💠💠
چقدر ساده بههم ریختی روان مرا
بریده غصّۀ دلکندنت امان مرا
قبول کن که مخاطبپسند خواهد شد
به هر زبان بنویسند داستان مرا
گذشتی از من و شبهای خالی از غزلم
گرفته حسرت دستان تو جهان مرا
سریع پیر شدم، آنچنانکه آینه نیز
شکسته در دل خود صورت جوان مرا
به فکر معجزهای تازه بودم و ناگاه
خدا گرفت به دست تو امتحان مرا
نه تو خلیل خدایی، نه من چو اسماعیل
بگیر خنجر و در دم بگیر جان مرا
چه روزگار غریبی است، بعد رفتن تو
بغل گرفته غمی کهنه آسمان مرا
تو را به حرمت عشقت قسم، بیا برگرد
بیا و تلختر از این مکن دهان مرا
تو نیم دیگر من نیستی؛ تمام منی
تمام کن غم و اندوه سالیان مرا
از 📗 سیب هوس
#امید_صباغنو