eitaa logo
گلچین گلستان ایتا
98 دنبال‌کننده
26هزار عکس
12.1هزار ویدیو
704 فایل
معرفی کانالهای خوب شبکه ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ هزار حکمت آموختم که از آن، چهارصد حکمت انتخاب کردم و از آن چهارصد، هشت کلمه برگزیدم که جامع کلمات است؛ دو چیز را هرگز فراموش مکن؛ و را دو چیز را همیشه فراموش کن؛ هنگامی که به کسی کردی زمانی که از کسی دیدی هرگاه به مجلسی وارد شدی نگه دار اگر به سفره ای وارد شدی نگه دار وقتی وارد خانه ای شدی نگه دار و زمانی که برای نماز ایستادی نگه دار
‌ هزار حکمت آموختم که از آن، چهارصد حکمت انتخاب کردم و از آن چهارصد، هشت کلمه برگزیدم که جامع کلمات است؛ دو چیز را هرگز فراموش مکن؛ و را دو چیز را همیشه فراموش کن؛ هنگامی که به کسی کردی زمانی که از کسی دیدی هرگاه به مجلسی وارد شدی نگه دار اگر به سفره ای وارد شدی نگه دار وقتی وارد خانه ای شدی نگه دار و زمانی که برای نماز ایستادی نگه دار
توی یک جمع بی حوصله نشسته بودم طبق عادت همیشگی مجله را ورق زدم تا به جدول رسیدم، خواندم سه عمودی یکی گفت : بلند بگو گفتم : یک کلمه سه حرفیه _ ازهمه چیز برتر است❓ داداش گفت: پول تازه عروس مجلس گفت: عشق👩‍❤️‍👨 شوهرش گفت: یار کودک دبستانی گفت: علم داداشم پشت سرهم گفت : پول، اگه نمیشه طلا، سکه 💰 گفتم: عزیزم اینها نمیشه گفت: پس بنویس مال گفتم: بازم نمیشه گفت: جاه خسته شدم با تلخی گفتم: نه نمیشه مادر بزرگ گفت: مادرجان، "عمر" است👵🏻 سیاوش که تازه از سربازی آمده بود گفت: کار ديگری خندید و گفت: وام یکی از آن وسط بلندگفت: وقت⌛ خنده تلخی کردم و گفتم: نه اما فهمیدم تا شرح جدول زندگی کسی را نداشته باشی حتی یک کلمه سه حرفی آن هم درست در نمی آید❗ هنوز به آن کلمه سه حرفی جدول خودم فکر میکنم شاید کودک پا برهنه بگوید: کفش👟 کشاورز بگوید: برف لال بگوید: حرف ناشنوا بگوید: صدا 🗣 نابینا بگوید: نور و من هنوز در فکرم که چرا کسی نگفت: " " 🌻 @pandparsi🌻
. ✨ ای که می‌دانی ✨ ندارم غیر درگاهت پناهی ✨ دیگر از من برمگردان روی خود ✨ گاهی نگاهی 🌺
یک رباعی از خواجه عبدالله انصاری یا رب، ز تو آن چه من گدا می‌خواهم افزون ز هزار پادشا می‌خواهم هر کس ز درِ تو حاجتی می‌خواهد من آمده‌ام، از تو، تو را می‌خواهم رباعیات منسوب به خواجه عبدالله انصاری، ص ۴۷.
. بایزید بسطامی فرمود: سي سال بود كه می گفتم ؛ خدايا ! چنين كن و چنان ده ؛ چون به قدم اول معرفت رسيدم گفتم : الهی تو مرا باش و هر چه می خواهی كن. 🙏🌿
کار جهان، سر آمده شاید از محمدعلی محمدی کار جهان، سر آمده شاید کاین گونه سنگ می‌شود آرام دلهای مردمان کار جهان، سر آمده شاید یا ما، کسان دیگر از کهکشان دیگر بابد باشیم کاین سان غریبانه است صدامان در گوشهایشان ما، عشق را خدا را می‌گوییم آنان، سکوت را. زندگی واژه‌ها، نوربخش، ج ۱، ص ۳۰۰.
🍁 خدایا به من بیاموز که لحظه ها درگذرند و در تمام لحظه ها تو کنار منی از رگ گردن نزدیک‌تر. آمین 🙏🪴
. الهی این بنده چه داند که چه می باید جست داننده تویی هرآنچه دانی آن ده. آمین 🙏🌹
. خدایا؛ ناامیدان را امید، بی پناهان را پناه، و بیقراران را قرار ده. آمین 🙏🌹
🥀🍃بــــــــرتـــــــریـــــــن بـــــــانـــــو🍃🥀 🌷نزدیک ترین حالت زن به خدا🌷 🌸پیامبر اکرم (ص) از یاران خود پرسید در کدام لحظه زن به خدا نزدیکتر است؟ 🍃 جمعیّت پاسخ مناسبی ندادند. 🥀حضرت زهرا (س) پرسش پدر را متوجه شد و چنین پاسخ داد: 🍃«ادنی ما تکون من ربّها ان تلزم قعر بیتها؛ 🌸نزدیکترین حالت زن به پروردگارش این است که زن در خانه خود بماند (و به امور زندگی و تربیت فرزندان خویش بپردازد)» 🍃از این پاسخ فاطمه(س) پیامبر اکرم (ص) خوشحال شد و به عنوان تأیید سخنان او فرمود: 🥀«انّ فاطمة بضعة منّی؛ براستی فاطمه پاره تن من است» (و از سرچشمه علم من علم فرا گرفته است که چنین سنجیده پاسخ می دهد) ص۱۲۵ فرهنگ سخنان حضرت فاطمه س س
یاد_خدا 🎈 ‌ 🌼 خلوت را با ياد پُر كن و نعمت ها را با شكر خدا همراه ساز. ‌ امیرالمؤمنين (علیه السلام) 🌹 ‌ شرح غررالحكم،ج 2،ص601
پروردگارا؛ آگاهم کن به عظمت چیزی که دارم تا حقارت چیزی که ندارم آرامشم را برهم نزند. آمین 🤲 🧡
خدایا؛ حال بد ما را به حال خوب خودت تغییر ده. آمین 🙏🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨❤️ بارالها از کوی تو بیرون نشود پای خیالم نکند فرق به حالم چه برانی چه بخوانی چه به اوجم برسانی چه به خاکم بکشانی نه من آنم که برنجم نه تو آنی که برانی نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی در اگر باز نگردد نروم باز به جایی پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی کس به غیر از تو نخواهم چه بخواهی چه نخواهی باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی... ✍🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در این شب زیبا دعا می‌کنم خدای مهربان شکوفه های خوشبختی و آرامش را همچون باران بر سر زندگیتان ببارد و زندگیتان را سرشار از آرامش و خوشبختی کند. آمین 🙏🌸
خدایا؛ معجزه آرامشت را بر وجودم جاری کن، من تسلیم درگاه تو هستم و در مسیر تو خواهم بود و قدمی جز این برنخواهم داشت. آمین 🙏🌹
خدایا دستمان را بگیر تا یادمان نرود که باید دستی را بگیریم. خدایا نگاه زیبایت را از ما دریغ نکن تا همواره یادمان باشد باید نگاهی باشیم از سر عشق و مهر به انسان ها... آمین 🙏🌸
ای خدایی که راه ها را هموار می‌کنی گره ها را باز می‌کنی امید را به ناامیدان برمی‌گردانی دل ها را خوشنود می‌کنی چهره ها را می‌گشایی گرفتاران را گشایش می‌بخشی دستان ما را رها مکن و ما را در کنار حرم امنت نگاه دار… آمین 🙏🧡
خداوندا؛ دستانم خالی ودلم غرق در آرزوهاست یا با قدرت بیکرانت دستانم را توانا گردان یا دلم را از آرزوهای دست نیافتنی خالی کن... آمین 🙏🌹
. 🤍 مهربان‌ترین خدایم؛ 🦋 بیاموز به من که‌ لحظه‌ها درگذرند 🤍 و در تمام این لحظه‌ها 🦋 تو در کنار منی...
و خداوند بی‌نیاز است و شما همه نیازمندید. الهی نیازمندان درگاهت را دریاب 🙏🌺
حكايت كوتاه و شيرين👌 مردی از اولیای الهی، در بیابانی گم شده بود. پس از ساعتها سردرگمی و تشنگی، بر سر چاه آبی رسید. وقتی که قصد کرد تا از آب چاه بنوشد. متوجه شد که آب چاه خیلی پایین است؛ با خود گفت بدون دلو و طناب نمی توان از آن چاه آب کشید. هرچه گشت نتوانست وسیله ای برای بیرون آوردن آب از چاه بیابد. لذا روی تخته سنگی دراز کشید و بی حال افتاد. پس از لحظاتی، یک گله آهو پدیدار شد و بر سر چاه آمدند. و بلافاصله، از آب همان چاه سیراب شدند و رفتند. با رفتن آنها، آب چاه هم پایین رفت! آن فرد با دیدن این منظره، دلش شکست و رو به آسمان کرد و گفت: خدایا! می خواستی با همان چشمی که به آهوهایت نگاه کردی، به من هم نگاه کنی! همان لحظه ندا آمد: ای بنده من، تو چشمت به دنبال دلو و طناب بود، اما آن زبان بسته ها، امیدی به غیر از من نداشتند، لذا من هم به آنها آب دادم! سعی کنیم تنها امید و تکیه‌گاه مان رو فراموش نکنیم ... ‎🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦢 اعتماد به .... کوه ها را کوچک نمی کند، بالا رفتن از آن را آسان می کند.... 🦢 در مقابل سختی ها همچون جزیره ای باش که دریا هم با تمام عظمت و قدرت ، نمی تواند سر او را زیر آب کند... 🦢 امروزتون سرشاراز آرامش 🌸🍃
💢شعر حافظ درباره خدا در خرابات مغان نور خدا می بینم این عجب بین که چه نوری ز کجا می بینم جلوه بر من مفروش ای ملک الحاج که تو خانه می بینی و من خانه خدا می بینم خواهم از زلف بتان نافه گشایی کردن فکر دور است همانا که خطا می بینم سوز دل اشک روان آه سحر ناله شب این همه از نظر لطف شما می بینم هر دم از روی تو نقشی زندم راه خیال با که گویم که در این پرده چه ها می بینم کس ندیده ست ز مشک ختن و نافه چین آنچه من هر سحر از باد صبا می بینم دوستان عیب نظربازی حافظ مکنید که من او را ز محبان شما می بینم