eitaa logo
گلچین گلستان ایتا
82 دنبال‌کننده
27.4هزار عکس
12.8هزار ویدیو
707 فایل
معرفی کانالهای خوب شبکه ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
حکایتی از گلستان سعدی🌹🌹🌹 حاجت خواستن درویشی را ضرورتی پیش آمد. کسی گفت: فلان، نعمتی دارد بی‌قیاس. اگر بر حاجت تو واقف گردد، همانا که در قضای آن، توقف روا ندارد. گفت: من، او را ندانم. گفت: مَنَت رهبری کنم. دستش گرفت تا به منزل آن شخص در آورد. یکی را دید لب‌ فروهشته و تند نشسته. برگشت و سخن نگفت. گفتش: چه کردی؟ گفت: عطای او را به لقای او بخشیدم. مبر حاجت به نزدیکِ تُرُش‌رو که از خوی بدش، فرسوده گردی اگر گویی غم دل با کسی گوی که از رویش به نقد، آسوده کردی لغات: درویش: نیازمند. بی‌قیاس: بی‌اندازه، فراوان. قضا: برآوردن. ندانم: نمی‌شناسم. رهبری: راهنمایی. فروهشته: آویزان. لب فروهشته: اخمو. کلیات سعدی، گلستان، باب سوم در فضیلت قناعت، ص ۱۰۳ و ۱۰۴.