2.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ستارهی موعود
از غلامرضا شکوهی
اگر چه غایبی اما حضور تو پیداست
چه غیبتی است که عطر عبور تو پیداست
تو کیستی که چو نام تو در کتاب شود
ز شرم فاجعه، شمعِ عدالت آب شود...
تو کیستی که یدالله در تنت جاری است
زبان قاطعِ شمشیر عدل تو کاری است
نگاه منتظرانت، هنوز مانده به راه
سپید شد ز فِراق تو، سنگفرشِ پگاه...
الا ستارهی موعودِ گرم و عالمتاب
به دشت تیرهی هستی، چو آفتاب بتاب
بتاب و ظلمتِ ظلم زمانه را بردار
ز گُردههای بشر، تازیانه را بردار
سُرمه در چشم غزل، شکوهی، ص ۴۶۳ و ۴۶۴.
#موعود
#عدالت
#ظلم
ترانهی موعود
از غلامرضا شکوهی
فقط کلام تو چون آیه، قاب خواهد شد
دعا اگر تو کنی، مستجاب خواهد شد
کویر اگر تو بخندی، شکوفه خواهد داد
وَ بی نگاه تو دریا، سراب خواهد شد
چو چشم پنجره بر برکهی زلال تنت
نگاه، شیشهی عمر حباب خواهد شد
حدیث این که به یک گل، بهار میروید
خزان، اگر تو بخندی، مُجاب خواهد شد
کسی که بیخبر از رمز آبی دریاست
از آستانهی چشمت، جواب خواهد شد
بنای پایهی هر خانهای، مقوّایی است
که با تلنگرِ آهی، خراب خواهد شد
بگو به عقربهی دلگرفتهی خورشید
که چند روز دگر، آفتاب خواهد شد؟
بیا ترانهی موعود، کز شکنجهی باد
چو شمع، هستی ما بی تو، آب خواهد شد
سُرمه در چشم غزل، شکوهی، ص ۴۷۳ و ۴۷۴.
#امام_زمان(عج)
#موعود