17.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☀️علی یا مددی
#مداحی بسیار زیبا و دلنشین پسر بچه 4 ساله وبرادرانش
📡 جبهه جهانی جوشن المقاومه 🇵🇸
📡 رسانه محمد رسولالله (ص) 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💛🍩💛💛💛
🍩💛
💛دوستان عزیز
🍩ان شاءالله هر کجا هستید
💛حال دلتون خوب باشه
🍩عصرتون سرشاراز مهربانی
💛از خدا میخوام به اندازه
🍩تمام هستی سلامتی، دل خوشی
💛آرامش، امنیت،
🍩و عاقبت بخیری
💛به شما خوبان عطا کند
🍩💛
💛🍩💛💛💛
🍂 از بارِ گُنه شد تنِ مسکینم پست
🍃 یا رب چه شود اگر مرا گیری دست
🍂 گر در عملم آنچه تو را شاید نیست
🍃 اندر کرمت آنچه مرا باید هست
🔻 رباعیات نقل شده از ابوسعید
اباالخیر از دیگر شاعران
برای خودت ارزش قائل باش رفیق!
سفرهی ارزش و اعتبار و احترامت
پیش خودت که جمع شد،
فاتحهی احترام و اعتبار را بخوان!
آدمها همین که نگاهت کنند،
احساسی که نسبت به خودت داری را میفهمند و بر همان اساس زاویهی نگاه
و احترام و رفتارشان را تنظیم میکنند.
همه چیز بستگی دارد به خودت،
به اینکه چقدر خودت را دوست داری،
چقدر از خودت رضایت داری
و چقدر برای خودت در هر جایگاه و
شرایطی که هستی، ارزش قائلی...
خودت رو در اولویت قرار بده رفیق...
اونجا که #مولوی میگه:
بر هر چه همی لرزی، میدان که همان ارزی
زین روی دل عاشق از عرش فُزون باشد
📚 سه پند بزرگ از یک گنجشک کوچک
🌴 حكایت كرده اند كه مردى در بازار دمشق گنجشکی رنگین و لطیف، به یك درهم خرید تا به خانه آورد و فرزندانش با آن بازى كنند.
🌴 در بین راه، گنجشك به سخن آمد و مرد را گفت: در من فایده اى، براى تو نیست.
اگر مرا آزاد كنى، تو را سه نصیحت مى گویم كه هر یك، همچون گنجى است.
دو نصیحت را وقتى در دست تو اسیرم مى گویم و پند سوم را، وقتى آزادم كردى و بر شاخ درختى نشستم، مى گویم.
🌴 مرد با خود اندیشید كه سه نصیحت از پرنده اى كه همه جا را دیده و همه را از بالا نگریسته است، به یك درهم مى ارزد.
پس پذیرفت و به گنجشك گفت: پندهایت را بگو.
🌴 گنجشك گفت: نصیحت اول آن است كه اگر نعمتى را از كف دادى، غصه مخور و غمگین مباش؛ زیرا اگر آن نعمت، حقیقتا و دایما از آن تو بود، هیچ گاه زایل نمى شد. 👌
دیگر آن كه اگر كسى با تو سخن محال و ناممكن گفت، به آن سخن هیچ توجه نكن و از آن درگذر. 👌
🌴 مرد، چون این دو نصیحت را شنید، گنجشك را آزاد كرد.
پرنده كوچك پركشید و بر درختى نشست.
چون خود را آزاد و رها دید، خنده اى كرد.
مرد گفت: نصیحت سوم را بگو!
🌴 گنجشك گفت: نصیحت چیست !؟ اى مرد نادان، زیان كردى!
در شكم من دو گوهر هست كه هر یك بیست مثقال وزن دارد.
تو را فریفتم تا از دستت رها شوم.
اگر مى دانستى كه چه گوهرهایى نزد من است، به هیچ قیمت، مرا رها نمى كردى!
🌴 مرد، از خشم و حسرت، نمى دانست كه چه كند.
دست بر دست مى مالید و گنجشك را ناسزا مى گفت.
ناگهان رو به گنجشك كرد و گفت : حال كه مرا از چنان گوهرهایى محروم كردى، دست كم، آخرین پندت را بگو.
🌴 گنجشك گفت: ای مرد نادان!با تو گفتم كه اگر نعمتى را از كف دادى، غم مخور؛ اما اینك تو غمگینى كه چرا مرا از دست داده اى.
🌴 نیز گفتم كه سخن محال و ناممكن را نپذیر؛ اما تو هم اینك پذیرفتى كه در شكم من گوهرهایى است كه چهل مثقال وزن دارد.
آخر من خود چند مثقالم كه چهل مثقال گوهر با خود حمل كنم !؟
پس تو لایق آن دو نصیحت نبودى و پند سوم را نیز با تو نمى گویم كه قدر آن نخواهى دانست.
این را گفت پر زد و در هوا ناپدید شد.
🌴 به قول مولوی:
پند گفتن با جهول خوابناك
تخم افكندن بود در شوره خاك
#حکایت
HSAM ALDYN SRAJ - TSNYF SAGHY (MLHM AZ KRDY) - (Music-Pars).mp3
7.53M
🎼 مستان
🎙 حسامالدین 🌺🌺❤️❤️
کفشهايم را ميپوشم و در زندگي
قدم میزنم...
من زندهام و زندگي ارزش رفتن دارد؛
آن قدر میروم تا صداي پاشنه هايم
گوش نااميدي را کر کند.
خوب ميدانم که گاه کفشها،
پاهايم را ميزند، ميفشرد و به
درد ميآورد؛
اما من همچنان خواهم رفت زيرا
زندگي ارزش لنگ لنگان رفتن را نيز دارد...
#حس_خوب