KhakamNakonid-Ataee.mp3
2.2M
خاکم نکنید
🎤 بانوای کربلایی حسن عطایی
مداحی آنلاین - نماهنگ شهید جمهور.(1).mp3
5.53M
راه رجا بسته نیست
گرچه رئیسی برفت...
#شهید_جمهور
#رئیسی
🖤
#ألّلهُمَّصَلِّعَلىمُحَمَّدٍوآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقْرَأُ وَ تُبَیِّنُ...
السَّلامُ عَلَیْکَ بِجَوَامِعِ السَّلامِ
#اَللّٰهُمَّعَجِّلْلِوَلِیَکَالْفَرَجَ
🚩قیـــــــامــــ لله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸✨دفتر خرداد را باز ڪن
⚪️✨بـــرگـــ اولــش را
🌸✨با ڪاغذے از جنس
⚪️✨دلــت جــلــد ڪــن
🌸✨صفحـہ بـہ صفحـہ اش را
⚪️✨با امید خط ڪشے ڪن
🌸✨دلت را گرمِ خرداد ڪن
🌸✨سلام ؛ به خرداد ماه خوش آمدید
⚪️✨خـرداد مـاهـتـون سـرشـار
🌸✨از اتـــفــــاقـــات خـــووب
.
Homayoun Shajarian _ Chera Rafti (UpMusic).mp3
10.34M
🖤
🎤 #همایونشجریان🥀
🎸 #چرارفتی🖤
🌷🌼🌷🌼🌷
💖مُحبّت همـه چیـز را شڪست می دهـد
و خود شڪست نـمی خـورد...
👈به این جـمله ها اعتـقاد داشتـه باشیـد!
💗 محبّت بر همـه چیـز غـالب اسـت...
💗بالاتریـن قـدرت را دارد، سنـگ را آب می ڪند و ڪوه را جابـجا...
💗 اگـر روزی به ڪسی محبـت کردیـد،
باور داشتـه باشیـد هـرگز نـخواهد توانـست از یاد ببـرد...
💗 مانـدگارتریـن اثـر هنـری انـسان محبّـت است...
💗هـرگز وسعـت محبتـمان را ڪم نڪنیم...
🌷 از جنس چشمه باش
🍃 جاری وزلال..
🌷ازسنگها بگذر
🍃 ودر مسیرت
🌷 سبزی وشادابی را
🍃 هدیه ی دیده ی رهروان کن
🌷 تادر تو دمی بیاسایند...
صبحتون شاد و روزگارتان خوش
تیر برقی «چوبیم» در انتهای روستا
بی فروغم کرده سنگ بچه های روستا
ریشه ام جامانده در باغی که صدها سرو داشت
کوچ کردم از وطن، تنها برای روستا
آمدم خوش خط شود تکلیف شبها،آمدم
نور یک فانوس باشم پیش پای روستا
یاد دارم در زمین وقتی مرا می کاشتند
پیکرم را بوسه می زد کدخدای روستا
حال اما خود شنیدم از کلاغی روی سیم
قدر یک ارزن نمی ارزم برای روستا
کاش یک تابوت بودم کاش آن نجار پیر
راهیم می کرد قبرستان به جای روستا
قحطی هیزم اهالی را به فکر انداخته است
بد نگاهم می کند دیزی سرای روستا
من که خواهم سوخت حرفی نیست اما کدخدا
تیر سیمانی نخواهد شد عصای روستا
#کاظم_بهمنی
#انگیزشی
در مسير زندگی بجای شناور بودن، شناگر باش
اين فقط يك جمله نيست، ديدگاهى بزرگ است...
افکار از چنان قدرتی برخور دارند که میتوانند سازنده یا ویرانگر باشند، بنابراین باید بیاموزیم که افکارمان را هوشمندانه کنترل کنیم تا در اهداف خود به موفقیتها و کامیابیهای بزرگی دست یابیم.
مى بايست حركت كرد،
اگر بخواهيم جايى در انتظار معجزه اى بايستيم و صبر كنيم هرگز موفق نخواهيم شد...
معجزه حركت ماست
معجزه اراده و تلاش و پشتكار ماست
معجزه روحيه شكست ناپذيرى ماست
معجزه افكار مُثبت و رو به رُشد ماست
معجزه برنامه ريزى براى رسيدن به اهداف كوچك يا بزرگ ماست
پس مى بايست حركت كرد و شناگر بود؛ نه شناور...
یکی از ارزشمندترین لحظههای زندگی
وقتی که شجاعت اینو پیدا میکنی
چیزی رو که نمیتونی تغییر بدی
رها کنی و بگذری، مثل آدمها،
احساساتشون رفتارهاشون، حسشون به ما،
موندنی میمونه، رفتنی هم میره...!!!
به قول جملهی معروفی که
توی کتاب کیمیاگر نوشته بود:
آنچه قسمت توست از کنارت نخواهد گذشت!!
پس یادمون بمونه زندگی کوتاه از تر از اونه که وقتمونو انرژیمونو صرف آدمای اشتباه کنیم...
گفتگوى سالم تری با خودتان ایجاد کنید
وقتی یک رژیم غذایی متعادل و یک برنامه ورزشی منظم مى گیرید، بدن شما سالم تر می شود.
بيهوده است كه شما انتظار داشته باشید با مشاهده تغذیه سالم و ورزش دیگران بدن شما همانند ورزشكاران سالم باشد.
در مورد ذهن شما هم همینطور مى باشد. اگر بخواهید گفتگوی سالم تری با خودتان داشته باشید، بايستى از سرزنش و تحقير خود دست بكشيد. آرزو و امید به یک مکالمه خوب درونی اتفاق نمی افتد، مگر اینکه آن را ایجاد کنید.
از وقتى كه از خواب بيدار مى شويد گفتگو با خودتان شروع مى شود و مى توانيد تصميم بگيريد که گفتگوهای سالم تری با خود داشته باشيد.
بسیاری از افراد وقتی با خودشان گفتگو مى كنند، در درجه اول صحبت های آزار دهنده درونی خود را می شنوند، که در يکی از سه نقش در مثلث درام مخوف (DDT) وجود دارد.
اين گونه افراد نه تنها با دوستان خود بلكه با افراد غريبه هم اینطور صحبت نمی کنند.
وقتی همه چیز خوب پیش می رود، ممکن است به خودتان چیزهای محبت آمیزی بگویید، اما در اولین نشانه یک مشکل آزار و اذیت كننده، شما خودتان را متقاعد می کنيد که فاجعه قریب الوقوع درست در گوشه و کنار در انتظار شما است.
همه انسان ها در یک دنیای درونی فکری زندگی می کنند، به این معنی که در هر لحظه آن ها این قدرت را دارند که ذهن خودشان را دوباره راه اندازی و متفاوت فکر کنند.
مثلاً ایستگاه اتوبوسى را تصور کنید که اتوبوس ها در آن می آیند و می روند و شما می توانید هر زمان که بخواهید سوار یکی از آن ها شوید. هنگامی که به مقصد آشنا رسيديد، می توانید تصمیم بگیرید که سوار اتوبوس دیگری شوید.
لازم نیست تمام مسیر را تا انتها سوار اتوبوس شوید تا بفهمید به کجا می رود. می توانید به سادگی در ایستگاه بعدی پياده و منتظر بمانید تا اتوبوس دیگری بیاید. افکار شما هم همینطوره است، لازم نیست تا آخر خط با فکری پر از درام پیش بروید.
شما می توانید انتخاب کنید که در هر زمان از افكار جدید استفاده کنيد.
unknown
@media_aramesh
آدما وقتی ناامید میشن
به خیلی کمتر از اون چیزی که لیاقتش رو دارن راضی میشن
و این دلیلیه برای وجود آدمای نالایق توی زندگیمون!
🔘 انسان های ساده
را احمق فرض نکنید ..!
باور کنید ، آنها خودشان
نخواسته اند که هفت خط باشند!!
تو دیت اول چی ببینیم کنسله؟
تو یه پژوهش جالب دو نفر از پژوهشگران دانشگاه چارلز جمهوری چک، رفتن ببینن تو قرارهای اول چی از کسی ببینیم به این نتیجه میرسیم که گویا اون رابطه، اجرش به زجرش نمیارزه! و فرار رو بر قرار ترجیح میدیم؟
واسه رسیدن به جواب تیم پژوهش تو موقعیتهای مختلف از 4200 دختر و پسر خواستن تجربه خودشون تو این مورد رو بگن. مثلا پرسیدن؛
شده تا حالا با کسی قرار بذاری و همون جلسات اول به این نتیجه برسی که ته این رابطه شره! و همین الان دَر برم به صلاحه!. اگه آره! چی دیدی به این نتیجه رسیدی!
خروجی مطالعه نشون میداد که عوامل مختلف و زیادی روی تصمیم به قطع ارتباط و دیگه جواب پیام و تماس ندادنهای بعدی تاثیر میگذاره که میشه اونها رو تو هفت عامل اصلی
یا به قول پژوهشگرها هفت گناه کبیره (The Seven Deadly Sins) خلاصه کرد.
+ حالا این هفت تا گناه کبیره کدومها هستن!؟
1) اهل پیشرفت، بلند پروازی و جاه طلب نبودن
اولین عاملی که یه آدم رو فراری میده، گرفتن این حسه که این بنده خدا اصلا تو باغ نیست!. چقدر تنبل، وابسته و بلاتکلیفه! و گویا اصلا نمیشه به آینده باهاش امید بست!
2) شرارت، عصبی و طلبکار بودن
دومین عاملی که باعث میشه مخاطب با یه خداحافظی خوشحالی رو به زندگیش برگردونه، گرفتن این حسه که این بشر نیومده با همه دعوا داره!، چقدر تند و تیز حرف میزنه و حس میکنم دنبال زیر و رو کشیدن و آسیب زدنه.
3) نداشتن بهداشت فردی مناسب
دیدن و بودن شریکی که بو میده، دندوناش خرابه، ژولیدهست، لباساش مرتب نیست و مثل اینکه چیزی به نام بهداشت فردی جایی تو لایف استایلش نداره هم عامل بعدی فرار بر قرار از اون آدمه
4) غرور و اعتماد به سقف
دیدن منم منم کردن زیاد، حسِ داشتن دید از بالا به پایین، گرفتن حس خودپسندی و غرور زیاد و خلاصه اعتماد به نفس کاذب و این ماجرا که فقط یه تاج پادشاهی کم دارم! هم باعث میشه آدما تو مسیر برگشتن به خونه با زدن دکمه بلاک حس خوبی بگیرن.
5) نداشتن جذابیت ظاهری اولیه
درسته اصل بر تفاهمه و تیپ و قیافه تکراری میشه!، ولی حقیقتا تیپ و ظاهر و چهره تو انتخاب اولیه آدمها تعیین کنندهست و اگه به دلشون نشینه، احتمال انتخاب و ادامه دادن و همون تفاهمی که اصل رابطهست هم افت میکنه، پس باید به چشم هم جذاب بیان
6)چسبندگی
آدمها از آدم بیش از حد وابسته حس خوبی نمیگیرن و حس اینکه مخاطب نیومده میخواد به جریان زندگی من بچسبه، دائم وقت من رو بگیره، هیچی نشده بدون تو میمیرم راه بندازه و من قراره مدام نیازهای اون رو برآورده کنم! نشون دهنده دلبستگی ناایمن اونهاست
و در نهایت؛ حس سواستفادهگری
رد شدن از خطوط قرمز همون اول رابطه و زودی گرم گرفتن و داشتن این حس که گویا تو این رابطه قراره از لحاظ مالی، جنسی و ... از من سواستفاده بشه و مثل اینکه یه چیزی تو سرشه!، هم به عنوان عامل فرار از صحنه تاثیرگذاره
یک اصطلاحی هست که خدا چندین بار در قرآن ازش استفاده کرده:
"حتی ضاقت علیهم/علیه الارض...."
یعنی "کار به جایی میرسد که زمین با تمام فراخیاش بر آدمی تنگ میگردد."
بهترین توصیفی است که میشود برای بعضی لحظهها و برخی حسها به کار برد، اینطور وقتها چارهای نیست جز پناه بردن به خودش
باید به خودش پناه ببری، تا آرام بگیری، دوست و آشنا هم نمیتوانند برایت کاری بکنند.
آدمی تازه میفهمد که هیچ پناهی ندارد جز خدا و این حس یک چیزی است شبیه دلتنگی، سردرگمی، دلآزردگی، یک چیزی شبیه درد!
سالیان سال، شهر مونتری در کالیفرنیا بهشت پلیکانها بود.
این شهر محل بسیاری از کارخانجات کنسرو ماهی بود. در واقع خیابانی به نام راستهی کنسروسازی در این شهر هست.
پلیکانها به این علت این شهر را دوست داشتند که ماهیگیران صیدشان را تمیز میکردند و پس ماندهها را دور میریختند و پلیکانها هم همیشه غذایشان آماده بود؛ طوری که در شهر مونتری هر پلیکانی میتوانست بی هیچ تلاشی حسابی غذا بخورد.
اما به مرور زمان میزان ماهیان سواحل کالیفرنیا کاهش یافت و کارخانجات کنسروسازی یکییکی بسته شدند.
این مساله پلیکانها را دچار مشکل بزرگی کرد؛ آنها سالهای سال ماهی نگرفته بودند و چاق و تنبل شده بودند. حالا که غذایی که بهراحتی در اختیارشان قرار میگرفت، از بین رفته بود، عملاً دچار قحطی شدند.
طرفداران محیط زیست منطقه به مغزشان فشار آوردند تا راهی برای کمک به پلیکانها پیدا کنند و سرانجام راهحل را یافتند.
پلیکانهایی را از منطقهای دیگر وارد کردند که عادت داشتند هر روز به شکار ماهی بروند و بسیار فعال بودند.
این پلیکانها را با پلیکانهای محلی درآمیختند. درنتیجه تازهواردها فوراً شروع به صید غذای خودشان کردند و مدتی طول نکشید که پرندگان بومیِ گرسنه هم به آنها پیوستند و بار دیگر شروع به ماهیگیری کردند.
با افرادی همنشین شوید که فعال، موفق و پُرتلاش هستند. آنها شما را هم با خود همراه خواهند کرد.
Don’t trade your peace of mind, there is no wealth without it.
آرامشتو معامله نکن،
بدون اون هیچ ثروتی وجود نداره...
از آدمای بلاتکلیف دوری کن
از آدمای فحاش دوری کن
از آدمای دورو دوری کن
از آدمای خسیس دوری کن
از آدمایی که اولویت بندی ندارن دوری کن
از آدمای تازه به دوران رسیده دوری کن
از آدمای بدون چهارچوب دوری کن
این دنیا به قدری آدمِ خوب داره که تو بتونی آدمای مزخرفو حذف کنی.
چهار نون راهگشا:
•یکم:نبین
۱-عیب مردم را نبین
۲-مسائل جزئی در زندگی خانوادگی را نبین
۳-کارهای خوب خودت را که برای دیگران انجام می دهی نبین
۴-گاهی باید وانمود کنی که ندیدی (اصل تغافل)
•دوم:نگو
۱-هرچه شنیدی نگو
۲-به کسی که حرفت در او تاثیرندارد نگو
۳-سخنی که دلی بیازارد نگو
۴-هرسخن راستی را هرجا نگو
۵- هرخیری که درحق دیگران کردی نگو
۶- راز را نگو حتی به نزدیکترین افراد
•سوم:نشنو
۱- هر سخنی ارزش شنیدن ندارد
۲- وقتی دونفر آهسته سخن می گویند سعی کن نشنوی
۳- غیبت را نشنو
۴- گاهی وانمود کن که نشنیدی (اصل تغافل)
•چهارم:نپرس
۱- آنچه را که به تو مربوط نیست نپرس
۲- آنچه که شخص از گفتنش شرم دارد نپرس
۳- آنچه باعث آزار شخص می شود نپرس
۴- آن پرسشی که در آن فایده ای نیست نپرس
۵- آنچه که موجب اختلاف و نزاع می شود نپرس
واقعا چه سنی، سن شروع پیری است؟!
به نظرتان پیری از چه سنی آغاز میشود؟
معمولا وقتی از آدمهایی که به سن شروع پیری نزدیک میشوند، در این مورد پرسش شود، سن دیرتری را سن آغاز پیری بیان میکنند ، اما تصور عمومی مردم از سالمندی در طول زمان تغییر کرده است.
تحقیقات جدید نشان میدهد تلقی عمومی از سن شروع پیری تغییر کرده و سن بالاتری، آستانه پیری در نظر گرفته میشود، اما این روند ممکن است مدام ادامه پیدا نکند.
دانشمندان آلمانی، ایالات متحده آمریکا و لوکزامبورگ دادههای بیش از ۱۴۰۰۰ نفر را که در یک مطالعه چند دهه به نام «بررسی سالمندی آلمان» شرکت کردهاند، بررسی کردند.
شرکتکنندگان بین سالهای ۱۹۱۱ تا ۱۹۷۴ به دنیا آمدند و از چندین نسل بودند و از هر کدام در یک دوره ۲۵ ساله، زمانی که بین ۴۰ تا ۱۰۰ سال داشتند، ۸ بار در مورد پیری سوال شد.
وقتی این سؤال در سن ۶۵ سالگی از آنها پرسیده شد، متولدین ۱۹۱۱ گفتند که پیری به طور متوسط در سن ۷۱ سالگی شروع میشود.
در عوض سه سال بعد، آستانه را روی ۷۴ سالگی بیان کردند.
در بیانیهای، مارکوس وتشتاین، محقق اول این تحقیق، پیشنهاداتی را در مورد دلیل این امر ارائه کرد: «امید به زندگی افزایش یافته است، که ممکن است روی تصور افراد تاثیر گذاشته باشد. همچنین، برخی از جنبههای سلامت در طول زمان بهبود یافته است، به طوری که افراد در سن خاصی که در گذشته پیر محسوب میشدند، امروزه دیگر مسن تلقی نمیشوند.»
همین روند در سطح فردی نیز مشاهده شد. به طور متوسط، هر چهار یا پنج سال، تخمین سن شروع سالمندی، یک سال افزایش مییافت.
ویزای مولتی آلمان
زنان به طور متوسط آستانه پیری را ۲ سال بیشتر تعیین کردند.
فاکتورهای دیگری نیز وجود داشتند که بر تخمین فردی افراد نیز تأثیر میگذارند – برای مثال، افرادی که سلامت ضعیفتری داشتند، تنهاتر بودند، یا افرادی که احساس درونی مسن بودند داشتند، عموماً معتقد بودند کهولت سن زودتر شروع میشود.
مشخص نیست که روند به تعویق انداختن سالمندی تا چه اندازه منعکسکننده گرایش به دیدگاههای مثبتتر در مورد افراد مسنتر و پیری است، یا برعکس سالخوردگی نامطلوب پنداشته میشود.
واضح است این است که این روند به تعویق انداختن ممکن است به طور نامحدود ادامه پیدا نکند. در سالهای اخیر سرعت افزایش تلقی سن پیری، کاهش یافته است.
این مطالعه دارای محدودیتهایی است، به این معنا که شرکتکنندگان فقط از کشور آلمان بودند. این احتمال وجود دارد که فرهنگهای غیر اروپایی ممکن است پیری را به روشهای متفاوتی درک کنند.
محققان میگویند مطالعات آینده باید به دنبال رسیدگی به این موضوع باشند و همچنین بررسی کنند که آیا روند به تعویق انداختن درک شروع سالمندی در حال کاهش است یا خیر.
در حال حاضر انسانها بیشتر از همیشه زندگی میکنند. تصور میشود رسیدن به یک صدمین سالگرد بسیار رایجتر شود، به طوری که مردم شروع به این سؤال میکنند که آیا محدودیتی برای زندگی انسان وجود دارد یا خیر. به موازات این امر،نحوه نگرش جامعه به سالمندی و چگونگی تکامل آن باید پایش شودو
این تحقیق در مجله Psychology and Aging منتشر شده.
علیرضا مجیدی_یک پزشک