پیشنهاد میشه که :
این هفت جمله رو در زمان های سختی باید به خودمون بگیم:
۱.هیچ چیز دائمی نیست
۲.زخم های ما نشانه ی قدرته نه ضعف
۳.زمانی که بقیه منفی بافی میکنن، من میتونم مثبت باقی بمونم
۴.عبور از رنج منو داناتر میکنه
۵.حتی زمانی که در حال کشمکش هستم رو به جلو حرکت میکنم
۶.ترس هیچ چیز را عوض نمیکند
۷.بهترین گزینه ادامه دادنه
📖
﴿ سورة الرحمن - سورة ٥٥- تعداد آیات ٧٨ ﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
الرَّحْمَنُ ﴿١﴾ عَلَّمَ الْقُرْآنَ ﴿٢﴾ خَلَقَ الإنْسَانَ ﴿٣﴾ عَلَّمَهُ الْبَیَانَ ﴿٤﴾ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ ﴿٥﴾ وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ یَسْجُدَانِ ﴿٦﴾ وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِیزَانَ ﴿٧﴾ أَلا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِ ﴿٨﴾ وَأَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلا تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ ﴿٩﴾ وَالأرْضَ وَضَعَهَا لِلأنَامِ ﴿١٠﴾ فِیهَا فَاکِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الأکْمَامِ ﴿١١﴾ وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّیْحَانُ ﴿١٢﴾ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿١٣﴾ خَلَقَ الإنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ کَالْفَخَّارِ ﴿١٤﴾ وَخَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مَارِجٍ مِنْ نَارٍ ﴿١٥﴾ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿١٦﴾ رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ ﴿١٧﴾ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿١٨﴾ مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ ﴿١٩﴾ بَیْنَهُمَا بَرْزَخٌ لا یَبْغِیَانِ ﴿٢٠﴾ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٢١﴾ یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ ﴿٢٢﴾ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٢٣﴾ وَلَهُ الْجَوَارِ الْمُنْشَآتُ فِی الْبَحْرِ کَالأعْلامِ ﴿٢٤﴾ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٢٥﴾ کُلُّ مَنْ عَلَیْهَا فَانٍ ﴿٢٦﴾ وَیَبْقَى وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلالِ وَالإکْرَامِ ﴿٢٧﴾ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٢٨﴾ یَسْأَلُهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ ﴿٢٩﴾ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٣٠﴾ سَنَفْرُغُ لَکُمْ أَیُّهَا الثَّقَلانِ ﴿٣١﴾ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٣٢﴾ یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالإنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ فَانْفُذُوا لا تَنْفُذُونَ إِلا بِسُلْطَانٍ ﴿٣٣﴾ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٣٤﴾ یُرْسَلُ عَلَیْکُمَا شُوَاظٌ مِنْ نَارٍ وَنُحَاسٌ فَلا تَنْتَصِرَانِ ﴿٣٥﴾ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٣٦﴾ فَإِذَا انْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَکَانَتْ وَرْدَةً کَالدِّهَانِ ﴿٣٧﴾ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٣٨﴾ فَیَوْمَئِذٍ لا یُسْأَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَلا جَانٌّ ﴿٣٩﴾ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٤٠﴾ یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیمَاهُمْ فَیُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِی وَالأقْدَامِ ﴿٤١﴾ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٤٢﴾ هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی یُکَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ ﴿٤٣﴾ یَطُوفُونَ بَیْنَهَا وَبَیْنَ حَمِیمٍ آنٍ ﴿٤٤﴾ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٤٥﴾ وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ ﴿٤٦﴾ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٤٧﴾ ذَوَاتَا أَفْنَانٍ ﴿٤٨﴾ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٤٩﴾ فِیهِمَا عَیْنَانِ تَجْرِیَانِ ﴿٥٠﴾ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٥١﴾ فِیهِمَا مِنْ کُلِّ فَاکِهَةٍ زَوْجَانِ ﴿٥٢﴾ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٥٣﴾ مُتَّکِئِینَ عَلَى فُرُشٍ بَطَائِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَجَنَى الْجَنَّتَیْنِ دَانٍ ﴿٥٤﴾ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٥٥﴾ فِیهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلا جَانٌّ ﴿٥٦﴾ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٥٧﴾ کَأَنَّهُنَّ الْیَاقُوتُ وَالْمَرْجَانُ ﴿٥٨﴾ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٥٩﴾ هَلْ جَزَاءُ الإحْسَانِ إِلا الإحْسَانُ ﴿٦٠﴾ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٦١﴾ وَمِنْ دُونِهِمَا جَنَّتَانِ ﴿٦٢﴾ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٦٣﴾ مُدْهَامَّتَانِ ﴿٦٤﴾ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٦٥﴾ فِیهِمَا عَیْنَانِ نَضَّاخَتَانِ ﴿٦٦﴾ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٦٧﴾ فِیهِمَا فَاکِهَةٌ وَنَخْلٌ وَرُمَّانٌ ﴿٦٨﴾ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٦٩﴾ فِیهِنَّ خَیْرَاتٌ حِسَانٌ ﴿٧٠﴾ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٧١﴾ حُورٌ مَقْصُورَاتٌ فِی الْخِیَامِ ﴿٧٢﴾ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٧٣﴾ لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلا جَانٌّ ﴿٧٤﴾ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٧٥﴾ مُتَّکِئِینَ عَلَى رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَعَبْقَرِیٍّ حِسَانٍ ﴿٧٦﴾ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٧٧﴾ تَبَارَکَ اسْمُ رَبِّکَ ذِی الْجَلالِ وَالإکْرَامِ ﴿٧٨﴾
🖤
وسیع ترین شکل تنهایی
دورماندن از کسی است که دوستش داری؛
حالا هی جهانت را با غریبهها شلوغ کن ...
پشت هر پنجره باشم، نظرم خیره به توست
در نگاهم تو فقط منظرهی دلخواهی...
هیچ چیز به عنوان ملاقات تصادفی وجود ندارد . هرکسی در زندگی ما ، یا یک امتحان است یا یک هدیه یا یک مجازات ... ) )
📝
همیشه فکر میکردم یائسگی یعنی توقف عادت ماهانه، مدتی گُرگرفتگی و بعد تمام. قسمت69 از پادکستِ "رادیو مرز" را که شنیدم تازه فهمیدم اصلا به این سادگی نیست. که دورهای است که بهطور متوسط چهارسال طول میکشد، و در آن علاوه بر دردهای جسمی، انواع رنجهای روانی (از جمله اضطراب شدید، افسردگی، مشکلات خواب و غیره) بر یک زن تحمیل میشود. چیزهایی که اگر راهکارهای مواجهه با آن را ندانی میتواند سالهایی از زندگیات را به کابوس بدل کند.
عجیب اینکه اکثر زنان هم اطلاعات زیادی دربارهی آن ندارند. تقصیری هم ندارند طفلکیها. گویی جامعهی ما بهطرز بیرحمانهای زنی که دیگر توانایی تولیدمثل ندارد را کنار میگذارد و حتی شایستهی این نمیداند که اندازهی یک بروشور به او آموزش دهد تا چطور این دورهی سخت را با رنج کمتری طی کند... بمیرم برای زنان سرزمینم که این هم مثل سایر رنجهایشان، جای چارهاندیشی، فقط سوژهای برای مسخره و خنده میشود... که ما حتی کلمهی مناسبی برای این دوره از زندگیشان نداریم و فقط "یائسه" را داریم که از "یأس" میآید...
اگر زنی هستی که این دوره را تجربه کردهای بعنوان یکی از آدمهای این جامعه صمیمانه بهاندازهی جهلِ خودم از تو عذر میخواهم که این دورهی سخت را در چنین فضای ناهمدلانهای طی کردهای. اگر از دستت برمیآید حداقل با یکنفر که هنوز به این دوره نرسیده دربارهی آن حرف بزن تا او دردهای تو را دوباره زندگی نکند... اگر هنوز به این سن نرسیدهای دربارهی آن بیشتر بخوان (برای شروع میتوانی همین اپیزودی که گفتم را بشنوی)... و اگر مرد هستی دربارهی آن اطلاعات کسب کن تا بدانی چه چیز دردناکی است تا در هر جمعی که با یائسگی شوخی میکردند اولین نفری باشی که میگوید
"ما آدمیم. آدم به دردِ آدم نمیخندد"...
👤حمید باقرلو
کانال گلچین تاپ ترینها
📝 همیشه فکر میکردم یائسگی یعنی توقف عادت ماهانه، مدتی گُرگرفتگی و بعد تمام. قسمت69 از پادکستِ "را
وویس کامل صحیت های خانم دکتر از پادکست در کانال تلگرامی
@golchintap
📝
زیاد شنیده ام که می گویند:
آدم های خوب زود از دنیا می روند.
خب، واقعیت هم دارد. آدم های خوب زیادی را دیده ام که زودتر از آنچه فکرش را می کردیم، زمین را برای همیشه ترک کردند و دیگر فقط گاهی به خواب هایمان سر زدند.
خوب که نگاه می کنم می بینم عمر بیشتر خوبی ها و قشنگی ها و لذت ها کوتاه است. مثل هوای لطیف این روزها که فقط چند هفته ای دوام دارد. مثل سبزه های دل انگیز و خوش رنگِ هفت سین که با پایان تعطیلات زرد می شوند و بو می گیرند و باید سپردشان به آب.
مثل چاقاله بادام های بهشتی ای که نمی فهمی کی می آیند و کی می روند. مثل خوراکی های خوشمزه ای که هر چقدر هم در خوردنشان خساست به خرج دهی، باز خیلی زود تمام می شوند و چیزی ازشان باقی نمی ماند. مثل یک مهمانی صمیمی و پرانرژی و پر از خنده های از ته دل، که تا به خودت می آیی می بینی شب به پایان رسیده و باید خداحافظی کرد و رفت سراغ فردا. مثل یک سیزن از یک سریال محبوب که ظرف چند روز تمام می شود و باید یک سال منتظر سیزن بعدی ماند. مثل یک سفر آرام و بی دغدغه به یک نقطه بکر و پرآرامش که تند تند به لحظه بازگشت نزدیک می شود.
چیزهای خوب زود تمام می شوند ...
نمی دانم!
شاید هم چون زود تمام می شوند خوبند..
مدتی کوتاه می آیند، شیفته ات می کنند و قبل از آن که به همیشه بودنشان عادت کنی و توی گودالِ تکرار بیفتند، پر می کشند و می روند. و تو فرصت نمی کنی موتور تحلیلگرت را روشن کنی و نقص ها و ایرادهایشان را کشف کنی.
آنها جوری می روند و نشانه هایشان را پاک می کنند که تو فقط می توانی آرزو کنی کاش دوباره برگردند. فقط کاش برگردند.
به گمانم راز خوب ماندن همین است...
همین ناپدید شدن به موقع.
👤#آنالی_اکبری
📝
از سطح فراتر بروید.
از سطحِ هر موقعیتی، هر آدمی، هر رویدادی، هر تجربهای و هر پیشرفت و دستآوردی.
از سطح فراتر بروید.
پیشرفت در سطح یک مسیرِ بیرونیست، مسیری پر از هیاهو و اضطراب، آمیخته با سر و صدای ذهن خودمان و دیگران که یا تشویق میکنند یا تخریب و یا هیچ نمیکنند!
ورای سطح،
مسیر درونی شما منتظر شماست.
مسیری به دور از هیاهوهای این جهانِ پر از پیشرفت، پسرفت، دستآورد، ناکامی، قضاوت و تحسین.
مسیری آرام، ساکت و ساکن.
که به جای اینکه در سطح به جلو برود و چیزی را به دست بیاورد و منتظر تحسین، تایید و تشویق باشد،
به عمق ریشه میدواند.
آنچه از درون است به پایین میرود، ریشه میشود.
و آنچه از نفس و ذهن است، برگ میشود و به بالا میرود و در تمنای تحسین و دیده شدن، در آتشِ هیاهوی قضاوت ذهن خودش و دیگری از درون میسوزد.
زیاد درگیرِ تصویرمان بودن، زیاد در حرصِ موفقیتهای سطحی بودن، ما را تبدیل به آدمهای خشمگینِ پرتوقع و غیرهمدل و نامهربان میکند.
و کافیست زیادی در مسیرِ پیشرفت نفسانی وقت بگذاریم و باور کنیم ما همان پیشرفتها و دستآوردها هستیم، در همان لحظه است که ریشهها عمیقتر نمیشوند.
ریشههایی که ما را به فروتنی، آرام بودن و همدل بودن وصل میکنند به علت آفتِ نَفْس، ضعیف میشوند و تمام انرژی روانی فرد صرف بیشتر کردن برگها و شکلهای بیرونیاش از خاک میشود.
ریشهها، مسیر درونی ما هستند.
از پیشرفت درونیمان غافل نشویم که در نهایت جایی که آرام خواهیم گرفت آن بالا نخواهد بود.
همین جا خواهد بود.
در زمین، در عمق خاک.
👤 #پونه_مقیمی
@golchintap
📝
هفده ساله است. سومین بارداری خود را پشت سر میگذارد. معتاد به هرویین است. و برای سرقت باید یک سال حبس بگذراند. درد شکمی دارد. درست همین روزها که خیلی از دخترهای هفدهساله دارند برای کنکور درس میخوانند. یا مردد هستند با دوستپسرشان بروند دماوند توتخوری یا نه. درست همین حالا که خیلی از دخترهای روی آهنگهای مجید صادقلو دابسمش میکنند و غمزهشان دل آدم را آب می کند. من فکر میکنم وقتی دختری با ذهنی کودکانه و زندگی یک بزهکار چهل ساله و رحم یک مادر در شرف یائسگی توی این شهر هست که دلش میخواهد جورابهای تابهتای باباسفنجی بپوشد، اما از زور فقر و بزهکاری و بدسرپرستی سوژه این عکس در یک بیمارستان شده باید به حال این مملکت گریست.
این دختر که نمیدانم اسمش چیست، ناخنهایش بلند است و لاکش لبپر شده، بچهای در شکم دارد و دردی به جان، معتاد است به زهری کشنده و افیونی ویرانگر، و برای بقا دست به هر کاری زده و حالا با دستبند و پابند آمده که مبادا بچه توی شکمش نارس و نزاییده بمیرد، همهی ماییم. همه ما مردم ایرانیم. ما با آرزوهای تابهتایمان. با اعتیاد ویرانگرمان به درد و رنج و سختی که هر روز بر آن افزوده میشود. به زاییدن در زندان. به ادامه نسل با پایند و غل و زنجیر. به شیرهکشی و تزریق و اماله. ماییم که ظاهرمان باب و پاتریک است و دختری هفدهساله و باطنمان هزار هزار سال زندگی کرده. در بیغولههای تاریک و متعفن، با تنفروشی و جیبزنی و شارلاتانی. با حق دیگری را خوردن و از بیجا و ناکس بارگرفتن. زاییدن و باز بارگرفتن. مرگ مگر اثر کند...
کاش این دختر هم توی قصه من بود. توی قصه یک نویسنده دیگر که اقلا بشود سرنوشتش را جور دیگری نوشت. جوری که از این ورطه بلعنده کُشنده جرار خلاصی یابد. بنشیند برای کنکور درس بخواند و دلش اگر خواست برود دماوند توت بچیند و پسری نورس لبهای سرخ شاتوتیش را با شرم اما آتشین ببوسد.
👤 #الهام_فلاح
@golchintap
📝
.
ما آدمها شاید جوری تربیت شویم که تنها از نگاه خودمان دنیا را ببینیم. مثلا ممکن است در ساختار پدرسالار خانواده ایرانی یاد بگیریم که زن وظیفه شستشو و پختن غذا و رسیدگی فرزند و تمکین را تحت هر شرایطی دارد.
ممکن است در مدرسه یاد بگیریم دین به مردان اجازه چندهمسری را داده است و حق است.
مثلا ممکن است در عرف یاد بگیریم که سایه مرد باید بالای سر زن باشد.
و وقتی کتاب و رسانه آزاد در زندگیمان جایی نداشته باشد یا کتابهایمان محدود شود به کتابهای درسی، نگاهمان بینهایت بسته و بستهتر میشود.
بزرگ که میشویم پریود زن برایمان نجس است چون کتاب و مقاله نخواندهایم.
بزرگ که میشویم هنوز مساله بکارت و یائسگی زن جزو شروط قضاوت اوست.
بزرگ که میشویم مسالهی حق چندهمسری مرد برایمان سوال نیست.
بزرگ که میشویم بزرگترین خلا یک زن را نبود سایه شوهر میدانیم.
و درنهایت مردان را آلتی بیقرار میدانیم که تنها هدف و انگیزهشان از ادامه زندگی خوی حیوانی است.
مهم نیست زن باشیم یا مرد. اگر کتاب نخوانیم، اگر رسانههای آزاد در دسترسمان نباشند دنیایمان کوچک و کوچک و کوچکتر میشود و اخلاقیات را از منظر خودمان تعریف و اجرا میکنیم.
کاش کتاب بخوانیم، حتی در یک کشور دیکتاتوری پرسانسور کتاب زیرزمینی بخوانیم. کاش با یک نگاه تک بعدی، با عدم کشف دنیا، با ندانستن تعریف گسترده اخلاقیات نمیریم.
این پست تنها درباره لزوم کتابخوانی است و هدف دیگری ندارد.
👤 آلما توکل
@golchintap
📝
" خلاصی "
آنقدر نمیشود، نمیشود، نمیشود؛ که بیخیالش میشوی.
یک مشت احساسات نگفته و کوفتگیش میماند که راه میافتد سمت چاه فاضلاب و تو فقط نگاهش میکنی.
زل میزنی به دیوار، سقف، صفحه تلویزیون، عقربه ساعت، ناخنهات؛ فرقی نمیکند.
چیپس و ماست میریزی توی حلقت، توت فرنگی با نوتلا و خامه، کباب تابهای، نون و پنیر و گردو، آب، چای، دوغ؛ فرقی نمیکند.
میگوید دوستت دارد، میگویی دوستش داری؛ قبلش، حالا، بعدش،
عشقت است، رفیقت، هیچ کارهات، همه کارهات؛ فرقی نمیکند.
دارد زندگیاش را میبرد آن سر کره زمین ، قرار است جا بمانی؛ فاصله، دلتنگی، حسرت، آن عشق یک طرفه کوفتیت هم دیگر فرقی نمیکند.
عرق سگی، کُنیاک، شراب، جوشانده گل گاوزبان،
فیلیپ موریس یا مارلبرو، وینستون یا کنت، بهمن کوچیک یا اسی،
آسنترا، کلرودیازپوکساید ۱۰، آلپرازولام ۱، حتی آن زولپیدم لعنتی که توهم میاورد هم فرقی نمیکند.
توی اتوبان همت، صدر، باکری، آزاد راه رشت، لرستان، خراسان یا حتی همین تهران کوفتی؛ مست و داغان، پشت فرمان عر بزنی یا سرت را از پنجره بدهی بیرون و فریاد بکشی؛ فرقی نمیکند.
نوزده ساله باشی یا چهل ساله، توی شکمت جنین باشد یا جنون بچه داشتن، تخمکهایت سال به سال کمتر شود، پول فریز کردنشان را داشته باشی یا نه، یا زودتر از معمول برسی به سن یائسگی؛ فرقی نمیکند.
رسیده باشی و بخندی، نرسیده باشی و عَر بزنی؛ بازی کنی، بازی بدهی، بازی بخوری؛ هیچکدام از آن غلطهای زیادیِ کرده و نکردهات؛ فرقی نمیکند.
روی تخت دو نفره تنها بخوابی و خودت را ارضا کنی، توی بغل کسی بخوابی و ببوسیش، ارضات کند یا نکند؛ فرقی نمیکند.
رویا ببینی یا کابوس؛ عرق کرده و تبدار بیدار شوی یا با لبخند؛ فرقی نمیکند.
ازت بیشتر از اینها توقع داشته باشند و بفهمند اشتباه کردهاند، همین قدر ببینندت و در نظرشان همین قدر باشی؛ والله که فرقی نمیکند.
همهش شوخیست، پرت شدهای توی لوپی که در دورِ کند و تندِ انتظارش گرفتاری.
فرقش یک دکمه است؛
اینجا، توی همین لحظه،
که فشارش بدهی و همه چیز خاموش شود؛ خلاص!
👤#پریسا_زابلی_پور
@golchintap
📝
از مصادیق بارز خشونت زنان علیه زنان را میتوان در بسیاری از مطبهای متخصصین زنان و زایمان یافت. زنانی که بواسطه مواجهه با خصوصیترین بخش آناتومی زنانه به خود اجازه دخالت، ابراز نظر و تعیین تکلیف که هیچ، حتی ارزشگذاری و تحقیر و تایید هم میدهند.
▪️︎به متخصص زنان ارتباطی ندارد اگر دختری ازدواج نکرده اما باکره نیست.
▪️︎به متخصص زنان ارتباطی ندارد چرا زنی نمیخواهد بچه بیاورد یا میخواهد شش تا بچه بیاورد. (مگر با سلامت زن ارتباط معنادار داشته باشد)
▪️︎به متخصص زنان ارتباطی ندارد چرا کسی به جراحیهای زیبایی ژنیتال تن نمیدهد.
▪️︎متخصص زنان حق ندارد زنی را بابت اضافه وزن تحقیر کند.
▪️︎به متخصص زنان ربطی ندارد چرا یک زن متاهل از آخرین رابطهاش سه سال گذشته.
▪️︎متخصص زنان حق ندارد زنی را برای اینکه زیر بار ویزیت سونوگراف مرد نمیرود تحقیر کند.
▪️︎به متخصص زنان ربطی ندارد که به دختری بگوید دارد پیر میشود و چرا هنوز باکره مانده و ازدواج نمیکند.
▪️︎به متخصص زنان ربط ندارد که به تازهمادر بابت شیر ندادن به نوزادش عذاب وجدان بدهد.
▪️︎به متخصص زنان ارتباطی ندارد چرا دختری پیش از عروسی از نامزد خود باردار شده.
▪️︎به متخصص زنان ارتباط ندارد که مشکلات عاطفی و زناشویی بیمار را تحلیل و گناهکار تعیین کند.
▪️︎متخصص زنان حق ندارد با زنی برخورد زشت و پرخاشگرانه داشته باشد چون در آستانه یائسگی باردار شده.
▪️︎ متخصص زنان حق ندارد زنی را بابت سرد مزاجی تحقیر کند و او را گناهکار بداند. و ...
قرار گرفتن روی آن تخت معاینه متخصصین زنان و زایمان برای هر زنی معذبکننده، همراه با درد و شرم و انواع احساسات ناخوشآیند است. کاش پزشکان متخصص زنان بدانند که بر طبق سوگند خود تنها موظف به درمان درد بیمار و رفع دلایل درد هستند و نه چیز دیگر.
با احترام به تمام پزشکان دلسوز و وظیفهشناس و حرفهای❤️
👤#الهام_فلاح
@golchintap
📝
مردها معشوقه می گیرن تا با زنشون بمونن در حالی که زن ها معشوق می گیرن تا شوهرشونو ترک کنن.
👤اریک امانوئل اشمیت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در خرد سالی ادب کن، چوتا پیرشوی بهره آن ببری...