۞﷽۞
علی بن سوید میگوید: ازامام موسی کاظم "علیه السلام" درباره آیه:
«وَ مَنْ یَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ»..
"هر کسی بر خدا توکّل کند پس او برایش کافی است"..
پرسیدم؛ حضرت فرمودند: توکّل درجاتی دارد؛ از آن درجات این است که در همه امورت بر خدا توکّل کنی؛ توکّل همانند بسیاری از مفاهیم دیگر مفهومی تشکیکی و دارای مراتب است که از پایینترین مراتب آن شروع میشود و تا بالاترین مراتب ادامه مییابد که مخصوص اولیای خداست؛ از درجات عالی توکّل این است که در همه امورت بر خدا توکّل کنی؛ انسان در نفس کشیدن، غذا خوردن، حرف زدن، مطالعهکردن، تدریس کردن، و خلاصه در همه چیز به خدا توجّه داشته باشد؛ اوست که باید قدرت و اراده به انسان بدهد تا بتواند کاری را درست انجام دهد؛ انسانی که به این مقام میرسد دیگر نسبت به آینده نه خوفی خواهد داشت و نه حزنی..
«امام کاظم علیه السلام؛ توکّل بر خدا»
🌷🙏🤲🌷
قال الامام الرضاعلیه السّلام:
سئل الامام الرضا عليه السلام: عن عيش الدنيا؟ فقال: سعة المَنزل وَ كثرةُ المُحبّين..
از حضـرت امـام رضا عليه السلام دربـاره خـوشـى در دنيـا سـوال شـد؛ فـرمـــــود:
وسعت منزل و زيادى دوستان..
«بحارالانوار؛ ج۷۶، ص۱۵۲، خوشی وعيش دنيا»
🌷🙏❤️🌷
خدایا شکرت که:
❤️زندگیم پر از برکته
خدایا شکرت که:
❤️به زندگیم خیر و خوشی میرسونی
خدایا شکرت که:
❤️رزاقی و به من روزی فراوان و حلال میرسونی
خدایا شکرت که:
❤️منو تو مسیر درست قرار دادی
خدایا شکرت که:
❤️انسانهای قدرتمند، درست و پاکی رو سر راهم قرار میدی
خدایا شکرت که:
❤️هر روز احساس ارزشمند بیشتری نسبت به خودم پیدا میکنم
☘️
1_4739743676.mp3
14.66M
بخوانیم یس به. نیت پدر و مادران آسمانی و همه در گذشتگان وامام. شهدا. قربتن الله 🙏🏻🙏🏻التماس دعا. 🌷از طرف مدیر مهدیه سادات رضوی 🙏🏻🌹🌸☘️
4_5803071450545919639.mp3
4.57M
#𝑸𝒖𝒓𝒂𝒏
این قرآن و این صـدا و مرهم قـ♥️ـلبها است😢😥😪
🎙 #عمر_هشام_العربي
👌🏼عجــب سبــک تلاوتی دارد
هدایت شده از کانال گلچین تاپ ترینها
صلوات+امام+رضا.mp3
930.4K
صلوات خاصه حضرت امام رضا علیهالسّلام🌸🌿🌸
۞﷽۞
امام صادق علیه السلام در خيمه نشسته بودند و یکی از زنادقه زمان آمد و قصد داشت با حضرت بحث کند؛ زنديق به كسی می گويند كه هيچ چيز را قبول ندارد؛ یکی از شاگردان ورزيده ی حضرت اجازه خواست تا با زنديق بحث كند؛ حضرت هم اجازه دادند؛ اين دو با يكديگر بحث كردند و زنديق محكوم شد؛ شاگرد حضرت نزد ايشان برگشت و سوال كرد بحثم خوب بود؛ حضرت فرمودند: “بله شنيدم؛ خوب بحث كردی امّا بعضی موارد حقّ هایی را از او زير پا گذاشتی؛ ” الله اكبر؛ سبحان الله؛ ما اگر با زنديق هم حرف می زنيم اجازه نداريم حقّش را زير پا بگذاريم؛ شايد سخن خوبی بگويد؛ عجب مكتبی است امّا اينجا من با برادر دینی و هم وطنم اگر مختصر اختلاف سليقه ای داشته باشم؛ اصلاً گوش به حرفش نمی دهم..
«حقّ پذیری در مکتب امام صادق "ع"؛ استاد سیّد عبدالله فاطمی نیا"ره"»🌴🌴👆
هدایت شده از کانال گلچین تاپ ترینها
۞﷽۞
امام صادق علیه السلام در خيمه نشسته بودند و یکی از زنادقه زمان آمد و قصد داشت با حضرت بحث کند؛ زنديق به كسی می گويند كه هيچ چيز را قبول ندارد؛ یکی از شاگردان ورزيده ی حضرت اجازه خواست تا با زنديق بحث كند؛ حضرت هم اجازه دادند؛ اين دو با يكديگر بحث كردند و زنديق محكوم شد؛ شاگرد حضرت نزد ايشان برگشت و سوال كرد بحثم خوب بود؛ حضرت فرمودند: “بله شنيدم؛ خوب بحث كردی امّا بعضی موارد حقّ هایی را از او زير پا گذاشتی؛ ” الله اكبر؛ سبحان الله؛ ما اگر با زنديق هم حرف می زنيم اجازه نداريم حقّش را زير پا بگذاريم؛ شايد سخن خوبی بگويد؛ عجب مكتبی است امّا اينجا من با برادر دینی و هم وطنم اگر مختصر اختلاف سليقه ای داشته باشم؛ اصلاً گوش به حرفش نمی دهم..
«حقّ پذیری در مکتب امام صادق "ع"؛ استاد سیّد عبدالله فاطمی نیا"ره"»🌴🌴👆
🌸پنجشنبه تون عالی
🍃امروز سه چیز از
🌸خـــدا براتون آرزومندم
🍃۱_ایمان که
🌸همه چیز رو ممکن میکنه
🍃۲_امید که
🌸همه چیز رو زنده میکنه
🍃۳_عشق که
🌸همه چیز رو زیـــبا میکنه
📚 #یک_دقیقه_مطالعه
🔸حفظ احترام پدر و مادر🔸
پيرمردي تصميم گرفت تا با پسر، عروس و نوه چهار ساله خود زندگي کند. دستان پيرمرد مي لرزيد و چشمانش خوب نمي ديد و به سختي مي توانست راه برود. هنگام خوردن شام، غذايش را روي ميز ريخت و ليواني را بر زمين انداخت و شکست.
پسر و عروس از اين کثيف کاري پيرمرد ناراحت شدند: بايد درباره پدربزرگ کاري بکنيم، و گرنه تمام خانه را به هم مي ريزد. آنها يک ميز کوچک در گوشه اتاق قرار دادند و پدربزرگ مجبور شد به تنهايي آنجا غذا بخورد. بعد از اينکه يک بشقاب از دست پدربزرگ افتاد و شکست، ديگر مجبور بود غذايش را در کاسه چوبي بخورد. هروقت هم خانواده او را سرزنش مي کردند، پدربزرگ فقط اشک مي ريخت و هيچ نمي گفت.
يک روز عصر، قبل از شام، پدر متـوجه پسر چهـار ساله خود شد که داشت با چند تکـه چوب بـازي مي کرد. پدر رو به او کرد و گفت: پسرم، داري چي درست مي کني؟ پسر با شيرين زباني گفت: دارم براي تو و مامان کاسه هاي چوبي درست مي کنم که وقتي پير شديد، در آنها غذا بخوريد! و تبسمي کرد و به کارش ادامه داد.
از آن روز به بعد همه خانواده با هم سر يک ميز غذا مي خوردند.
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
rahim_moazenzadeh.mp3
267.7K
#رحیم_موذن_زاده
#اذان
عاشقان وقت نماز است
اذان میگویݩد…
نمازاولوقٺ...
rahim_moazenzadeh.mp3
267.7K
#رحیم_موذن_زاده
#اذان
عاشقان وقت نماز است
اذان میگویݩد…
نمازاولوقٺ...