eitaa logo
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
3.1هزار دنبال‌کننده
25.4هزار عکس
9.7هزار ویدیو
194 فایل
💠خاطرات،وصایا،سیره عملی شهدا💠 ،انتقادات پیشنهادات @Sun_man313 🕪مسئول تبادلات و تبلیغات 👇👇 @MZ_171 تبادل فقط با کانالهای انقلابی و مذهبی بالای 1k در غیر اینصورت پیام ندهید این کانال در سروش👇 https://sapp.ir/golestanekhaterat
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ ❣شبِ سنگر، شبِ اشک و دعا بود... ❣چراغ سینه ها، نور خدا بود... ❣فقط رنگ شهادت جلوه گر بود... ❣و طوفانی زآتش بی اثر بود... ❣ندای « یا علی » تا می سرودند... ❣دل هر ذره ای را می ربودند... #شبتون_شهدایی_... http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#انس_با_قرآن هر روزیک صفحه از قرآن کریم سلامتی‌وتعجیل‌حضرت‌صاحب‌الزمان‌(عج) به نیابت از #شهــیدابراهیم_رشید قـرائت امـروز 👇سوره #بقره #صفحه_بیست @golestanekhaterat ╰─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ظهورت میکند آباد هر ویرانه را آری ... ! گلستان میشود دنیای ما وقتی که باز آیی #موعود #ظهور http://eitaa.com/golestanekhaterat 🌷🌷🌷🌷🌷🌷
#امام_حسین_ع : 🍁 کسے در قیامت در امان نیست مگر کسے کہ در دنیا ترس از خدا در دل داشت. #بحار_الانوار_ج_44_ص_192📘 #صبحتون_حسینے🌷 http://eitaa.com/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 جواب سلام ٺوسٺ ڪھ صبح مرا بھ خیر ڪند...☺️ ٺویۍ ڪھ خوب و لطیفۍ، شبیھ بارانۍ...🌧 #سلام صبحتون متبرک به لبخند #شهیدسعیدبیاضےزاده http://eitaa.com/golestanekhaterat
💠 #همسر بزرگوار شهید ابراهیم رشید: همسرم شب نیمه شعبان شهادتش را از امام زمان (عج) گرفت. 🌷 آخرین باری که می خواست به سوریه برود برایم خاص بود. چه آن یک ساعتی که در مسیر بودیم و حرف هایی که بینمان رد و بدل شد و چه لحظه خداحافظی همه برایم جور دیگری بود. http://eitaa.com/golestanekhaterat
1_16272061.mp3
3.61M
نجوا ویژه شهدای مدافع حرم با نوای حاج میثم مطیعی: من از تو قول گرفتم که زنده برگردی... http://eitaa.com/golestanekhaterat 🌷🌷🌷🌷🌷
کاش نوری سوی قلبم برسد، محتاجم اول صبح ، گره باز شود... محتاجم نظری کن به منِ خسته ،که بد محتاجم من به الطاف شما تا به ابد محتاجم 🌷السلام علیک یا علی بن موسی الرضا💔 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
سـلام صبـ🌤ـحتون بخیر چشـ👀ـماتـون نـور ڪامتون عسـ🍯ـل لحنتـون مهـ💚ـر حرفاتون غزلـ 🎼 حستون عشـ💕ـق دلتون گرم... حالتون خوبِ خوبِ خـوبــ😍 #صبح_زیباتون_بخیر💐 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
❣ اولین سفر مشترکمون ماه عسل بود...👫 زیارت امام رضا(علیه السلام)... روزای اول زندگیمون... کنار آقا سپری شد...😍 تو حرم دعای خوشبختی و سفیدبختی کردیم... نمیدونم... شاید رازی بود... تو حرم امام هشتم... آرزوی عاقبت بخیری کردیم و... زندگیمون ۸ سال طول کشید... اون روز به این فکر نمیکردم که سفید بختی... تو منظر محمدحسین یعنی شهادت...😉 "تو" عاقبت بخیر شدی و "من" هنوز نه... محمدحسین عزیزم... دومین سالیه که... نه مرور خاطرات اون سالها... و نه دیدن عکسای اون روزا... این دل بیقرارمو آروم نمیكنه... ٢ ساله كه تو همون ايام... با کوهی از دلتنگی...💔 پناه میارم به همون حریم امن... همون قطعه‌ای از بهشت و... همون قرار عاشقیمون... صحن به صحن... چشام پی تو میگرده... بدون "تو" میام اما... حضورت با منه... این دلِ تنگ و بیقرار و زخمی رو... همینجا... تو غروب حرم... ميدَمِش دست امامی رئوف...❤ تا با نگاه کریمانه ش... آرامش به قلبم نازل شه ان‌شاءالله... میبینی منو...؟! تنها نشستم...تو صحن بهشت و... "تو" تو خودِ بهشت... 📚همسر شهيد،محمدحسين مرادی ان شاءالله به حق همین روزا، سال دیگه این موقع همتوڹ به خصوصــــــ (مجردا😆) با همســ(ف)ــرتون پیش آقا امام رضا باشید😇 بلــــــــــــــــــــند بگو آمیــــــن😍✋ 🙏 http://eitaa.com/golestanekhaterat
💠 🍂 💠 ۲۶۶ بہ سمت فرزانہ برمیگردد و مے گوید:مگہ دلت نمیخواست ببینیش خانم؟! چرا وایسادے یہ گوشہ بغ ڪردے؟! حالا فڪر میڪنہ چون بے معرفتے ڪردہ و ما رو یادش رفتہ دلمون نمیخواد اینجا باشہ! نگاهم بہ موهاے مهدے مے افتدد یڪ دست سفید شدہ اند! فرزانہ بہ چشمانم زل میزند،ڪنار چشم هایش ڪمے چروڪ افتادہ و خبرے از شادے و نشاط چند ماہ قبل در چهرہ اش نیست،دیگر چشمانش فروغے ندارند! پیش قدم میشوم و در آغوشش میڪشم،لب میزند:خوش اومدے! فڪر ڪردم دیگہ پیش مون نمیاے! شرمگین مے گویم:شرمندہ ام! این مدت اصلا تو حال خودم نبودم! گونہ هایم را گرم مے بوسد و لبخند ڪم رنگے میزند:شایدم دلت نمیخواست ما رو ببینے! شاید تو همون مدت ڪوتاہ مادرشوهر خوبے نبودہ باشم اما عزیزِ هادے برام عزیزه‌ اینجا همیشہ خونہ ے توئہ! لبخند ڪم رنگے میزنم،بیشتر از هرڪسے غم رفتن هادے من و فرزانہ را از پاے درآوردہ! بعد از احوال پرسے و ڪمے صحبت ڪردن و نوشیدن شیرڪاڪائو قصد میڪنم براے خداحافظے ڪردن ڪہ فرزانہ اصرار میڪند شام را ڪنارشان بمانم،قبول میڪنم و براے شام مے مانم. همہ چیز عالیست،جمع پنجرہ نفرہ مان،محبت ها و شوخے ها اما آن ڪس ڪہ باید باشد نیست! آن ڪس ڪہ من را بہ این خانوادہ پیوند میداد رفتہ! بہ رویمان نمے آوریم اما هر پنج نفرمان مے دانیم جو در ڪنار هم بودنمان سنگین است و این جمع نمے تواند مثل سابق برقرار باشد... رفت و آمدِ ڪم و دورے بهترین تصمیم است! ❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️ با دقت پروندہ ها را مرتب میڪنم و داخل قفسہ ها مے چینم،وارد اواسط آذر ماہ شدہ ایم. روزبہ براے بازدید از یڪے از پروژہ ها از شرڪت بیرون رفت و خواست پروندہ ها را مرتب در ڪتابخانہ اش بچینم. براے گذاشتن پوشہ اے داخل قفسہ نیم خیز میشوم ڪہ چند تقہ بہ در میخورد،همانطور ڪہ پوشہ را بین پوشہ هاے دیگر جاے میدهم بلند مے گویم:بفرمایید! در باز و بستہ میشود و صداے مطهرہ مے پیچد:سلام! متعجب مے ایستم،مطهرہ با چهرہ اے گرفتہ و چشمانے غمگین در چند مترے ام ایستادہ! گیج بہ سمتش قدم برمیدارم و مے گویم:مطهرہ! چے شدہ؟! این را ڪہ مے گویم بغضش مے ترڪد و اشڪ هایش آرام روے گونہ هایش سُر میخورند! نگران بہ سمتش مے دوم و با هر دو دست شانہ هایش را محڪم مے گیرم. _چے شدہ مطهرہ؟! چرا گریہ میڪنے؟! اصلا اینجا چے ڪار میڪنے؟! اشڪ هایش شدت مے گیرند و هق هق میڪند پوفے میڪنم و مے گویم:جون بہ لب شدم! حرف میزنے یا نہ؟! چشم هاے اشڪ آلودش را بہ چشمانم مے دوزد،بریدہ بریدہ مے گوید:او...او...اومدم...وَ...وسایلمو جمع ڪنم برم! چشمانم گرد میشوند! _ڪجا برے؟! اتفاقے افتادہ؟! بدون جواب دادن دستہ ڪلیدے بہ سمتم مے گیرد و هق هقش شدت! _این ڪلیداے میز و ڪمداست! شانہ هایش را محڪم‌ تڪان میدهم:ڪم‌ موندہ سڪتہ ڪنم! براے مامان و بابات اتفاقے افتادہ؟! سرش را بہ نشانہ ے منفے تڪان میدهد،بلند مے پرسم:پس چے؟! چشمانش را مے بندد و سرش را روے شانہ ام مے گذارد،همانطور ڪہ هق هق میڪند آرام مے گوید:ازم خواست از اینجا برم!‌ روزبہ گفت دیگہ اینجا نباشم! گیج تر میشوم،ڪمڪ میڪنم روے یڪے از مبل ها بنشیند. آرام مے پرسم:یہ دقیقہ آروم باش عزیزم! درست و واضح بگو چے شدہ؟! مطهرہ با دست اشڪ هایش را پاڪ میڪند اما باز چشمانش مے بارند! با صدایے لرزان مے گوید:دفتر خاطرہ مو ڪہ دیدے؟! سرم را بہ نشانہ ے مثبت تڪان میدهم،ادامہ میدهد:اڪثرا همراهم هست،خاطرات روزانہ مو توش مینویسم و تاریخ میزنم حتے اگہ اون روز اتفاق خاصے برام نیوفتادہ باشہ! چند روز پیش نمیدونم‌ چطور حواس پرتے ڪردم و اشتباهے با یہ سرے مدارڪ دادمش بہ مهندس ساجدے! عصر ڪہ برگشتم خونہ متوجہ شدم نیست،فڪر میڪردم جایے از ڪولہ ام افتادہ یا جا گذاشتم. اهمیت ندادم تا فرداش ڪہ مهندس ساجدے دفترو گذاشت روے میزم و گفت:فڪر ڪنم این براے شماست اشتباهے بین مدارڪ گذاشتہ بودید! گیج نگاهش ڪردم بدون حرف و هیچ واڪنش خاصے رفت اتاقش،منم گفتم حتما چیزے نخوندہ دیگہ! دیروز ڪہ میخواستم برگردم خونہ خواست چند دقیقہ برم دفترش،سنگین و شماتت بار نگاهم میڪرد! سرمو انداختم پایین پرسیدم چہ اشتباهے ازم سر زدہ؟! براے اولین بار لحنش رسمے نبود،از فعل هاے مفرد استفادہ ڪرد! مثل پدرے ڪہ میخواد دختر ڪوچولوش رو نصیحت و سرزنش ڪنہ! گفت:سرتو بلند ڪن و بہ من نگاہ ڪن! گیج شدہ بودم،متعجب سر بلند ڪردم اما مستقیم نگاهش نمے ڪردم. نگاهش سنگین بود جدے گفت:بهترہ از اینجا برے! گیج تر شدم من من ڪنون پرسیدم براے چے؟! از روے صندلے بلند شد و اومد بہ سمتم. تو چند قدمیم وایساد ضربان قلبم رفت بالا آیہ! ... نویسنده این متن👆: 👉 http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
💠 🍂 💠 ۲۶۷ با همون لحن جواب داد:بخاطرہ خودت میگم دختر جون! اینجا موندنت بہ نفعت نیست،این احساساتے ڪہ بخاطرہ ش اومدے اینجا هرچقدر جلوشون رو نگیرے بہ ضرر خودتہ! چون برات احترام قائلم میخوام از اینجا برے و فڪر و خیال اشتباهے نڪنے! دلم میخواست زمین دهن باز ڪنہ و منو ببلعہ! ڪم موندہ بود پس بیوفتم اما خودمو زدم بہ اون راہ! با خجالت گفتم نمیفهمم از چے حرف میزنہ ڪہ اخم ڪرد و گفت دفتر خاطراتمو ڪہ دیدہ براے اینڪہ ببینہ توش نشونے اے هست یا نہ بازش ڪردہ ڪہ یڪے دو صفحہ ڪہ راجع بہ علاقہ م بهش و سعے ام براے استخدام شدن توے شرڪت نوشتہ بودم خوندہ و دفترو بستہ! گفت جز همون صفحہ هایے ڪہ بہ چشمش خوردہ چیز دیگہ اے نخوندہ و من دنبال سراب اومدم! خواست هرچہ زودتر از اینجا برم گفت باهات صحبت میڪنہ یہ مدت هر روز بیاے تا منشے جدید استخدام ڪنہ یا خودت منشے دائم بشے! دوبارہ هق هقش شدت مے گیرد،ناراحت نگاهش میڪنم میدانستم‌ یڪ همچین اتفاقے مے افتد! با هق هق ادامہ میدهد:آخرشم گفت تو تازہ هیجدہ نوزدہ سالتہ دو روز دیگہ ڪہ سنت بیشتر بشہ همہ ے این احساسات از بین میرن! من نمیخوام تو این دوران قلبت آزردہ بشہ و لطمہ ے روحے بخورے! میخوام برے و ازم دور باشے چون هم خودت هم پدرت برام قابل احترامید نمیخوام خدایے نڪردہ ڪدورت و دردسرے پیش بیا! دارم اینا رو مثل یہ برادر بزرگتر بهت میگم! هیچے نتوستم بهش بگم،صورتم مثل لبو سرخ شدہ بود. فقط با عجلہ از اتاقش بیرون رفتم و تا خونہ دوییدم! دیشب اصلا نتونستم بخوابم،صبح پیام داد بیام وسایلم رو‌ جمع ڪنم و باهات حرف بزنم! چند ساعت بود جلوے شرڪت وایسادہ بودم روم نمیشد بیام بالا ببینمش! دیدم از شرڪت اومد بیرون سریع اومدم بالا تا قبل برگشتنش وسایلمو بردارم و ڪلیدا رو بدم! دارم از خجالت آب میشم آیہ! یاد دیروز ڪہ مے افتم دلم میخواد بمیرم! هق هقش دوبارہ شدت میگیرد،سرے تڪان میدهم و ڪنارش‌ مے نشینم. همانطور ڪہ ڪمرش را نوازش میڪنم مے گویم:من ڪہ بهت گفتم مطهرہ! گفتم ڪار درستے نیست گفتم نتیجہ ے خوبے ندارہ! مظلوم نگاهم میڪند و لبش را میگزد:خاڪ بر سر خرم! دیگہ روم‌ نمیشہ اسمشم بیارم،بہ بابام چے بگم؟! نفس عمیقے میڪشم و با آرامش مے گویم:بذار چند روز بگذرہ بگو میخواے تمرڪزت فعلا فقط روے درس و دانشگاہ باشہ! با دست اشڪ هایش را پاڪ میڪند و بینے اش را بالا میڪشد،بہ چهرہ اش‌ نگاہ میڪنم و بہ شوخے میگویم:واقعا هم عین لبو شدے! واڪنشے نشان نمیدهد و از روے مبل بلند میشود،چند نفس عمیق میڪشد و مے گوید:تا نیومدہ برم! روم نمیشہ حتے از بقیہ خداحافظے ڪنم! ... نویسنده این متن👆: 👉 http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
در چنین منظومه نامنظومه ای خـامنـه ای حتـمـاً ، چون تـو یاری می خواست اما فعـلا بـایـد در کهـف بـاشـی و بی حرف باشی تا وقـت مـوعـود ... #حاج_احمد❤️ یادت گرامی http://eitaa.com/golestanekhaterat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠پَـــنـــد نــٰـامــہء شٌــــهَــــداء "۳۳ "💠 🌷شهید مهدی زین الدین🌷 ✅ #پند_نامه_شهدا ✅ #تلنگر @golestanekhaterat ╰─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─╯
💢 جوانِ امروز حق دارد پهلوی باشد؟ در دوره ای که تمام دنیا، از قبایل عقب مانده آفریقایی تا اعراب به سمت حرکت میکنند، عده ای در فضای رسانه ای و مجازی داخل و خارج ایران با سر و صدای زیاد بدنبال و بازگشت حکومت سلطنتی پهلوی هستند و میگویند پسر فلانی باید حاکم ایران باشد چون از یک شاه بدنیا آمده پس لایق ترین فرد است. حالا جوان امروزی، متولدین دهه و که دوران حکومت پنجاه و سه ساله پهلوی را ندیده اند حق دارند از حمایت کنند؟ ✅جوان امروزی نیست و ندیده اند که زمان پهلوی، مانند یک کالای لوکس بود، معمولا خانواده های پولدار داشتند، یادشان نیست مردم هفته به هفته فقط در حمام عمومی به آب گرم دسترسی داشت. نیست و ندیده اند که در هر محله یک خانواده داشت و همسایه ها باهم از آن استفاده میکردند، یادشان نیست، داشتن تلویزیون آرزویمان بود، آن هم سیاه و سفید، نیست برای خرید هم باید در صف می ایستادیم، یادشان نیست زمستان ها برای یک ساعتها باید در صف می ماندیم، گاز که هنوز مال از ما بهترها بود. جوان امروزی ندیده اند که مادرها در روستاها بخاطر دوری تنها بیمارستان شهر می مردند. ✅ جوان امروزی نیست را در کاباره ها میکردند تا برای برقصد! نیست و ندیده اند فساد و و پهلوی را، نسل امروز هویدا و ایادی را نمیشناسد، از فساد جهانبانیان و خانواده انصاری و رشیدیان خبر ندارد، نسل امروز زورگویی های بنیاد پهلوی و خرج های آن را ندیده است. ✅ جوان امروزی یادشان نیست و ندیده اند وقتی را که ایران پر بود از پزشکان و ، یادشان نیست که برای کوچکترین درمانها باید به خارج میرفتی آن هم در توان پولدارها بود. یادشان نیست و ندیده اند روستاها آب و برق نداشتند، جاده نداشتند، خانه بهداشت نداشتند، مدرسه ها کم بود، نرخ بالا بود. ✅ جوان امروزی نیست ساواک چه غول ترسناکی بود، ندیده اند منوچهری چگونه میکرد، نصیری و ثابتی را نمیشناسند. نیست اگر یک با ماشینش شهروند ایرانی را زیر میگرفت، دادگاه ایران حق نداشت او را کند. نیست که دوران پهلوی استان نفت خیز بدون از ایران جدا شد و ارتش ایران حتی نتوانست یک دقیقه بجنگد تا ایران از ایران جدا نشود. ✅جوان امروزی، پهلوی را از مستندهای شبکه و صدای آمریکا میشناسد. حق دارد چون منحوس ترین دوره تاریخی ایران را مانند یک ترسیم کرده اند. راستی زمان پهلوی کل ایران چقدر داشت؟ کمتر از نصف الان؟ چقدر کشور درآمد داشت؟ جوان امروزی حق دارد سوال کند که برای ما چکار کرده است، اما قبل از هرچیز باید تحقیق کند، مطالعه کند، تاریخ بخواند آن هم مستقل نه از دریچه شبکه ای که وظیفه اش تبلیغ (منوتو) است. *نشرحداکثری* *فجرآفرینان* 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
✨و اینڪ پنجشنبہ اے دیگر است. ✨و دل خوشند بہ این پنج شنبہ ها، ✨آنان ڪہ روزے بودند و دیگر ... ✨فقط خاطرہ اند روزگارے مے آید ڪہ ما هم دل خوشیم بہ همین پنجشنبہ ها ...🌷 🌹 http://sapp.ir/golestanekhaterat http://eitaa.com/golestanekhaterat 🌷🌷🌷🌷
ذکر شهادت‼️ 💢یک جلسه که دور حاج‌آقا جمع شده بودیم، مصطفی پرسید «حاج‌آقا، یه ذکر بده شهید شیم.» حاج‌آقا گفت «شما اول کارتون رو تموم کنید، بیاید بهتون می‌گم چی‌کار کنید که شهید شید.» نمی‌دانم، شاید همان جمله‌ای که حاج‌آقا گفت ذکر شهادت بود. حتما مصطفی کارش را تمام کرده بود. http://sapp.ir/golestanekhaterat http://eitaa.com/golestanekhaterat 🌷🌷🌷🌷
🍁 گفتنــد " شهیـد کہ دیگر غسل نمےخواهد" نمےدانستنـد این بهـانہ اے بود برای آخرین نوازش های مادرانه #مادران_شهدا #صبر_زینبی http://sapp.ir/golestanekhaterat http://eitaa.com/golestanekhaterat 🌷🌷🌷🌷
اسیر زمان شده‌ایم ! مرکب #شهادت از افق می ‌آید تا سوار خویش را  به سفر ابدی #کربلا ببرد ...  #نوجوانان_دفاع_مقدس ٦۵/۰۴/۱۱ عملیات کربلای یک عکاس : سیدمسعود شجاعی http://sapp.ir/golestanekhaterat http://eitaa.com/golestanekhaterat 🌷🌷🌷🌷