eitaa logo
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
3.3هزار دنبال‌کننده
25.8هزار عکس
10هزار ویدیو
196 فایل
💠خاطرات،وصایا،سیره عملی شهدا💠 ،انتقادات پیشنهادات @Sun_man313 🕪مسئول تبادلات و تبلیغات 👇👇 @MZ_171 تبادل فقط با کانالهای انقلابی و مذهبی بالای 1k در غیر اینصورت پیام ندهید این کانال در سروش👇 https://sapp.ir/golestanekhaterat
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 حقیقت این است که هرچه بگوییم خسته شده ایم و بریده ایم دست از سر ما بر نمیدارد . ما باید بمانیم و کاری که میخواهیم انجام بدهیم . همیشه باید مشغول یک مطلب باشیم وآن (( )) است.🌹☺️ اگر عاشقانه با کار پیش بیایی به طور قطع بریدن و عمل زدگی و خستگی برایت مفهومی پیدا نمیکند . 🌹 ✔️ @golestanekhaterat
❤️ . يك خانمی باردار بود! و اصرار بر سفر ... همسرش بهش گفت بيا و نریم كربلا؛ ممكنه بچه از دست بره... . كربلا رفتند... حال خانم بد شد! و دكتر گفت بچه مرده... اين خانم با آرامش تمام گفت درست میشه!!! . فقط كارش اينه كه برم كنار ضريح امام حسين... بعد خودشان هوای ‌ما را دارند! . در كنار ضريح امام حسين بعد از ، بیحال شد و خوابید! خواب ديد كه بانویی یه بچه را توی بغلش گذاشته!! از خواب بلند شد... . و بعد ملاقات دکتر؛ دكتر گفت اين بچه همان بچه‌ای كه مرده بود نيست!! معجزه شده... . . می دونید اين خانم كيه؟ مادر !!😍 كه وقتي سر بچه‌اش جدا شد در ... و خواستن پیکر را داخل بگذارن؛ به گفت: خانم ‌تان را بهتان برگرداندم... روایت:حاج حسین یکتا🗣 •🍃 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷لطفا درنشر، لینک حذف نشود... •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
به قول : هروقت امتداد نگاهت به حرام نرسید ... ورفیق در این آشفته بازار دنیا چه قشنگ نگاهت را روی کفش هایت ثابت کردی... 😔 خودٺ‌ شاید‌ نمے‌دانے‌ چه‌کردے ‌با ‌دلم ‌اما دلِ یڪ ‌آدمِ‌ سر‌سخٺ ‌را ‌بُردے...خدا‌قوت http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
❤️ . يك خانمی باردار بود! و اصرار بر سفر ... همسرش بهش گفت بيا و نریم كربلا؛ ممكنه بچه از دست بره... . كربلا رفتند... حال خانم بد شد! و دكتر گفت بچه مرده... اين خانم با آرامش تمام گفت درست میشه!!! . فقط كارش اينه كه برم كنار ضريح امام حسين... بعد خودشان هوای ‌ما را دارند! . در كنار ضريح امام حسين بعد از ، بیحال شد و خوابید! خواب ديد كه بانویی یه بچه را توی بغلش گذاشته!! از خواب بلند شد... . و بعد ملاقات دکتر؛ دكتر گفت اين بچه همان بچه‌ای كه مرده بود نيست!! معجزه شده... . . می دونید اين خانم كيه؟ مادر !!😍 كه وقتي سر بچه‌اش جدا شد در ... و خواستن پیکر را داخل بگذارن؛ به گفت: خانم ‌تان را بهتان برگرداندم... روایت:حاج حسین یکتا🗣 •🍃 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷لطفا درنشر، لینک حذف نشود... •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🌴🥀🌹🕊🌹🥀🌴 به جوانان بگویید : امروز چشم به شماست . بپاخیزید، اسلام و خود را دریابید ... را به من ببخش دلم می خواهد 🌷 🌷🕊 🌷🕊🌷 🌴🥀🌹🕊🌹🥀🌴 http://eitaa.com/golestanekhaterat https://www.instagram.com/Golestane_khaterate_shohada *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
💐🌴🌺🍀🌺🌴💐 وقتي به مي آمد ، من ديگر نداشتم كنم . بچه را مي كرد ، برايش درست مي كرد . را و مي كرد ، پا به پاي من مي نشست ، را ، مي كرد ، مي كرد و مي كرد . آن قدر به پاي مي ريخت كه هميشه به او مي گفتم : درسته كه كم مي آيي ؛ ولي من تا تو را كنم ، براي يك ماه ديگر دارم . نگاهم مي كرد و مي گفت : تو بيش تر از اين ها به گردن من داري . يك بار هم گفت : من زودتر از تمام مي شوم و گرنه ، بعد از جنگ به تو مي دادم تمام اين روزها را چه طور مي کردم . 🌺 http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
عکس دونفره با #حاج_همت ،برگه تردد شهیدامینی‌فر😌👇
نکته جالب زندگی عمو حسن در دوکوهه این بود که وی بعد از ورود، عکسی را با فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله گرفت📸 و هر مانعی را در جبهه با این عکس پشت سر می گذاشت، در واقع عکس با به برگه مجوز وی تبدیل شده بود😃. گفتنی است او وقتی به واحد تبلیغات می رفت، بچه هایی تنبل  آنجا تنبلیغات می گفت. شهید حسن امینی فر برای نوجوان ها و جوان ها احترام زیادی قائل بود☺️. همیشه قبل از آنکه آنها به وی سلام کنند، او به این بچه ها سلام می کرد و آنها را بانام های «گلم» «شاخه نباتم» « پروانه من» خطاب می کرد😊. هرگاه کسی زودتر به او سلام می گفت، علاوه بر جواب سلام رزمنده ها ، دست آنها را می بوسید☺️. وقتی رزمنده ها تلافی می کردند او گریه می کرد و می گفت: من باید دست شما را ببوسم، شما بسیجی هستید و پاک، ولی شما از گذشته من چه می دانید؟😞 عمو حسن همیشه در، دیوار و ساختمان های دوکوهه را دست می کشید و به صورت خود می مالید.وی می گفت: دوکوهه متبرک است و با این کار خودم را متبرک می کنم. علاوه بر این لباسی را به یادگار از گرفته بود که علاقه زیاد این لباس باعث شده بود تا این رزمنده کمتر لباس نو بخرد.🙂 شهید حسن امینی فر همیشه برای رزمندگان اسلام حنا می گذاشت. وقتی به او می گفتند چرا برای خود حنا نمی گذاری، در جواب می گفت قرار است محاصن من به خون خضاب شود💔.عمو حسن بارها در زیر آوار جنگ ماند و هر بار که بیرون می آمد با خود می گفت این بار نیز نشد.☹️ اما سرانجام انتظار عمو حسن نیز به پایان رسید و وعده صادق محقق شد. در عملیات کربلای چهار محاصن عمو حسن به خون پاک خود خضاب شد، تا روز های پایانی دی ماه 1365 با پرواز در 70 سالگی او رقم بخورد🕊 به مناسبت 💔 🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── ❌در نشر لینک حذف نشود❌
💐🌴🌺🍀🌺🌴💐 وقتي به مي آمد ، من ديگر نداشتم كنم . بچه را مي كرد ، برايش درست مي كرد . را و مي كرد ، پا به پاي من مي نشست ، را ، مي كرد ، مي كرد و مي كرد . آن قدر به پاي مي ريخت كه هميشه به او مي گفتم : درسته كه كم مي آيي ؛ ولي من تا تو را كنم ، براي يك ماه ديگر دارم . نگاهم مي كرد و مي گفت : تو بيش تر از اين ها به گردن من داري . يك بار هم گفت : من زودتر از تمام مي شوم و گرنه ، بعد از جنگ به تو مي دادم تمام اين روزها را چه طور مي کردم . 🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── ❌در نشر لینک حذف نشود❌