eitaa logo
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
4هزار دنبال‌کننده
28.3هزار عکس
12.3هزار ویدیو
216 فایل
💠خاطرات،وصایا،سیره عملی شهدا💠 ،انتقادات پیشنهادات @Sun_man313 🕪مسئول تبادلات و تبلیغات 👇👇 @MZ_171 تبادل فقط با کانالهای انقلابی و مذهبی بالای 1k در غیر اینصورت پیام ندهید این کانال در سروش👇 https://sapp.ir/golestanekhaterat
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴🕊🌹🥀🌹🕊🌴 باسمه تعالی دختر عزیزم بزرگوار و برادر بسیار عزیز آقا عزیز ، دیدنتان به قدر یک زیارت معصوم بر من اثر معنوی دارد و این را دلیل حضور بزرگ در این بیت نورانی می‌دانم و اطمینان دارم روح مطهر عزیزِ من و شما ، پیوسته در این شریف آمد و شد دارد . همیشه احساس کن او در کنار شماست و شما در محضر فقط نیستی بلکه در محضر مقام عظمای هستی . از خداوند می‌خواهم تو و همسرت را و فرزندان گلت محمد یونس و صالحه عزیز را در پناه حفظ بفرماید و از و نورانیت و حکمت بهره‌مند نماید . همیشه دوستدار شما 🌴🕊🌹🥀🌹🕊🌴 http://eitaa.com/golestanekhaterat https://www.instagram.com/Golestane_khaterate_shohada *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🥀🕊💐🌹💐🕊🥀 یعنی آنکه به چشمانش می‌نگری ، را ببینی... یعنی آن که دستت را بگیرد تا آنقدر بالا بروی تا برسی به خودِ ... آنجا که آرزوی هر آرزومندی‌ست... به یاد ما هم باش ... http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🕊🌴🥀🌹🥀🌴🕊 بزودی ظهور خواهد کرد . خوابی که پدر از می بیند : تو خواب به من گفت : بابا بزودی ظهور می کنه بهش گفتم : پسرم شرایط ظهور هنوز فراهم نیست در پاسخ به من گفت : شما نمی دونی انشالله به همین زودی ها ظهور می کنه . یکم بهمن ۹۳ در تعقیب و گریز با اشرار به درجه رفیع نائل گردید . http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
💐🌴🌺🍀🌺🌴💐 وقتي به مي آمد ، من ديگر نداشتم كنم . بچه را مي كرد ، برايش درست مي كرد . را و مي كرد ، پا به پاي من مي نشست ، را ، مي كرد ، مي كرد و مي كرد . آن قدر به پاي مي ريخت كه هميشه به او مي گفتم : درسته كه كم مي آيي ؛ ولي من تا تو را كنم ، براي يك ماه ديگر دارم . نگاهم مي كرد و مي گفت : تو بيش تر از اين ها به گردن من داري . يك بار هم گفت : من زودتر از تمام مي شوم و گرنه ، بعد از جنگ به تو مي دادم تمام اين روزها را چه طور مي کردم . 🌺 http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
💐🌴🌺🍀🌺🌴💐 شب عروسی هنگام برگشتن ازاتلیه ، آقا به من گفتند اگر موافق باشید قبل از رفتن پیش مهمانها ، اول برویم خانه خودمان و رابا هم بخوانیم ، یک دونفره و این هم درحالی بود که مرتب خانوادهامون به ایشان می زدند که چرا نمی آیید ، مهمانها منتظرند ، من هم گفتم قبول ، فقط آنها باشما ایشان هم گفتند مشکلی موبایلم را برای یک ساعت می گذارم روی صدا تا متوجه نشویم بعد با هم به پر از مهر و رفتیم و بعد از نماز به پیشنهاد ایشان یک عاشورای دلچسب دو نفره خواندیم و بنای زندگیمان را با بنا کردیم و به عقیده من این زیارت عاشورایی بود که تا حالا خوانده بودم و من شب بیشتر به اخلاص و معنویت پی بردم و خواندن کار همیشگی بود . و شام با تمام وجودشان می خواندند و سفارششان هم به من همین بود که هیچ موقع خواندن را فراموش نکن که من هرچه دارم از همین است ، حتی از هم که تماس می گرفتند مرتب این موضوع را یادآوری می کردند . http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
💐🌴🌺🍀🌺🌴💐 اولین بار برای صحبت کردن زمان خواستگاری و آخرین بار هم برای صحبت کردن قبل از اعزام به سوریه به گلزار شهدای قصر فیروزه تهران محل رفتیم. محل دلداگے ما همین امامزاده بود با نسبت فامیلے داشتیم پسر عموم بودن که ۲۹ دی ماه سال ۱۳۹۴ پیشنهاد ازدواج دادند و ماهم روی پیشنهادشون فکر کردیم. اصلا انتظار نداشتم تو این سن ازدواج کنم ولے وقتی به خواستگاریم اومدن، متعجب شدم اما خصوصیاتے که تو ذهن من بود، همه اون رو داشت و مهمترین شرطم این بود که همسر آینده ام تهران باشه که اینطور بود. تو روز خواستگاری به زندگے ساده و کالای ایرانے خیلی تاکید داشت ما ۲۸ بهمن ماه سال ۱۳۹۴ صیغه محرمیت رو خوندیم و قرار بود تابستون عقد کنیم من خیلے مخالف رفتن به بودم و اصلا اجازه ندادم که بره! ولے با حرف هاش منو راضی کرد... روزی که مےخواست به بره من مدرسه بودم و از روزهای قبل هم امتحان داشتم ، نتونستیم زیاد باهم صحبت کنیم و فقط برام یه نامه برایم نوشته بود وقتی اونو خوندم خیلے مضطرب شدم ، چون نوشته هاش طوری بود که مشخص می شد آخرین نوشته هاشه خیلی عارفانه نوشته بود نوشته بود رفتم تا وابسته نشوم ، چون مےترسید به عشق دنیویش زیاد وابسته بشه و نتونه دل بکنه و فراموش کنه که در اون طرف مرزها چه اتفاقاتی دارد میافته! در تلگرام هم با هم در ارتباط بودیم وقتے یک هفته گذشته بود ، تو تلگرام بهم گفت: "یک هفته به اندازه یک ماه برایم گذشت" 🌺
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 نمی دونم این اسمش چی بوده چند تا داشته ، کی بوده ولی دم گرم که تا لحظه آخر موندن و ندادن شادی روح و http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🥀🕊💐🌹💐🕊🥀 یعنی آنکه به چشمانش می‌نگری ، را ببینی... یعنی آن که دستت را بگیرد تا آنقدر بالا بروی تا برسی به خودِ ... آنجا که آرزوی هر آرزومندی‌ست... به یاد ما هم باش ... http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
💐🌴🌺🍀🌺🌴💐 وقتي به مي آمد ، من ديگر نداشتم كنم . بچه را مي كرد ، برايش درست مي كرد . را و مي كرد ، پا به پاي من مي نشست ، را ، مي كرد ، مي كرد و مي كرد . آن قدر به پاي مي ريخت كه هميشه به او مي گفتم : درسته كه كم مي آيي ؛ ولي من تا تو را كنم ، براي يك ماه ديگر دارم . نگاهم مي كرد و مي گفت : تو بيش تر از اين ها به گردن من داري . يك بار هم گفت : من زودتر از تمام مي شوم و گرنه ، بعد از جنگ به تو مي دادم تمام اين روزها را چه طور مي کردم . 🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── ❌در نشر لینک حذف نشود❌
💐🌴🌼❤️🌼🌴💐 قبل از شروع مراسم عقد ، نگاهی به من کرد و گفت : شنیدم که عروس هرچه از خدا بخواهد ، اجابتش حتمی است . گفتم ، چه آرزویی داری؟ درحالی ‌که چشمان مهربانش را به زمین دوخته بود ، گفت : اگرعلاقه‌ای به من دارید و به خوشبختی من می ‌اندیشید ، لطف کنید از خدا برایم بخواهید . از این جمله تنم لرزید. چنین آرزویی برای یک عروس در استثنایی‌ ترین روز زندگی‌ اش بی نهایت سخت بود. سعی کردم طفره بروم ؛ اما قسم داد که در این روز این دعا را در حقش بکنم ، ناچار قبول کردم . هنگام جاری شدن خطبه عقد هم برای خودم و هم برای طلب کردم و بلافاصله با چشمانی پر از اشک نگاهم را به دوختم ؛ آثار خوشحالی در چهره‌اش آشکار بود. مراسم ازدواج ما در حضور و تعدادی از برادران برگزار شد. نمی‌دانم این چه رازی است که همه این مراسم و و همه به فیض نائل شدند ... 🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸