eitaa logo
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
3.3هزار دنبال‌کننده
25.8هزار عکس
10هزار ویدیو
196 فایل
💠خاطرات،وصایا،سیره عملی شهدا💠 ،انتقادات پیشنهادات @Sun_man313 🕪مسئول تبادلات و تبلیغات 👇👇 @MZ_171 تبادل فقط با کانالهای انقلابی و مذهبی بالای 1k در غیر اینصورت پیام ندهید این کانال در سروش👇 https://sapp.ir/golestanekhaterat
مشاهده در ایتا
دانلود
❣باهمان پاکی #چادر که روی سر داری ❣میتوانی غم #مهدی ز تنش برداری 🌹دوره ی جنگ و جدال است و زمان ناپاک است 🌹چادرت روی سرت هست تو #سنگر داری #حفظ_حجاب_قدمی_برای_ظهور #به_رسم_رفاقت_دعای_شهادت http://eitaa.com/golestanekhaterat
🍃 ❌خواهرم ❌شهیدان منتظرند... ❌بی جوابشان نگذار... ❌این همه جوان از جوانی شان گذشتن و از تو خواسته اند ک فقط در #سنگر سیاه،سنگین و ساده ات بمانی❌ #فرهنگ‌عفاف #فرهنگ‌شهادت http://eitaa.com/golestanekhaterat
ڪاش ما را هم ... مهمانِ #سنگر باصفایتان کنید هم لقمه بودن با شما آرزوی ماست #صبحتون_شهدایی🌷 http://eitaa.com/golestanekhaterat
سیره عملی شهید 🔸برای سرکشی به بچه‌ها آمد توی #سنگر می دانستم چند روز است چیزی نخورده🚱 آنقدر #ضعیف شده بود که وقتی کنار سنگر می ایستاد پاهایش👣 می لرزید 🔹وقتی داشت میرفت گفتم: حاجی جون، بیا یه چیزی بخور🍜 بی اعتنا نگاهم کرد و گفت: خدا #رزق_دنیا رو روی من بسته من دیگه از دنیــ🌍ـا سهم غذا ندارم❌ و از سنگر رفت بیرون. #شهید_محمدابراهیم_همت •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
شهــدا🌷 چالش داشتنـد ما هـم داریـم! آنها در نیمـه شب های در چالش شرکـت میکردند... و ما در نیمـه شب های در چالـش شرکـت میکنیـم... آنهـا با ساده برگزار کـردن مراسـم در چالـش شرکت کردند و ما با سنگین برگزار کردن مراسم ازدواج در چالـشِ ... آنها با نگاه نکردن به و سنگین برخورد کردن با نامحرم در چالش و شرکت کردند و ما با نگاه به عکس و شوخی در ها در چالش بی غیرتی و ... آنها با تواضع در چالش شرکت کردند و ما با در چالـش ... برنده ی این چالش ها بـودند و جایزشان هـم همان بـود... و اما ما ... ✍پی نوشت: هـر دو هستند... 💥اما این کجـا و آن کجا... http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🖍یاد بخیر که دانشگاه خود سازی بود وکنکورش واخلاص ومتون آنرا انتشارات در کربلا با مرکب خون به چاپ میرساند. 🍃🍃🍃 🖍یاد موقعیت هایی‌ بخیر که کسی به فکر موقعیت نبود وقرارگاههایی که را بی قرار میکرد 🖍یادسنگر بخیر که به غار ثور میماند وایستگاه صلواتی که محل استراحت ملائک بود. 🖍یاد جاده بخیر که ترجمه بود‌ وبه تفکر چپ وراست مهر باطل شد می زد 🖍یاد معبر بخیر که به پل صراط می ماندو به کمین که فاصله بین دنیا وآخرت بود 🖍یاد آبادان بخیر که به آبادی دل می پرداخت، خرمشهر که خرم به شد، بستان که مزرعه عشق بود وسوسنگرد که بالاله وسوسن انس گرفت 🖍یاد هویزه بخیر که علم الهدی راتربیت کرد، دهلران که مردمان ساده ای داشت، موسیان که قوم موسی را به مسخره گرفت، مهران که بوی مهربانی میداد. کله قندی که مرگ در آن از عسل شیرین تر بود، قلاویزان که نردبان عروج بود و مجنون که داستان لیلی را بهتر بازگو میکرد. 🖍یاد هور العظیم بخیر که عظمت اسلام را به نمایش گذاشت، کارون که بارها به رنگ خون در آمد و اروند که روند جنگ را تغییر داد 🖍یاد فاو بخیر که کلاس وفاداری بود، دریاچه نمک که دل را به شور می انداخت وکانال ماهی که به زیبایی آکواریوم ‌پایان داد. 🖍یاد بخیر که تکرار اُحُد وعاشورا بود وطلایه که ارزش طلا را شکست.😔😔😔😔 🖍یاد کلاه آهنی بخیر که نگهبان سجده گاه ملائک بود، چفیه که سجاده عبادت بود وپلاک که شماره پرواز را نشان میداد.🖤🖤🖤 🖍یاد لباسهایی بخیر که هیچ درجه ای نداشت، لباسهایی که ساده وبی اتو بودند پوتین هایی که بدون واکس بودن و هیچگاه بر پدال بنز و پورشه و لامبورگینی قرار نگرفتند.🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🖍یاد آفتاب جبهه بخیر که به گرمی می تابید وماهش که شرمنده ماههای زمینی بود و ستارگانش که به ستاره های زمینی چشمک می زد وعطرش که بوی باروت میداد.💐💐💐💐 🖍یاد گلوله هایی بخیر که قاصد وصال بودندو ترکش هایی که امر به معروف می کردند.🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🖍یاد گونه هایی بخیر که برآن اشک استغفار می غلتید ومحاسنی که بر آن غبار تبرک می نشست، دعای کمیلی که پایانش پاکی بود وقنوتی که درآن توفیق شهادت طلب می شد🥀🥀 🖍یاد آرا بخیر که به آرایش جهان پرداخت، نامجو که به دنبال نام ونشان نبود ،کلاهدوز که از نمد انقلاب کلاهی برای خود نساخت، چمران که معلم اخلاق بود، زین الدین که زینت دین بود، باکری که مجسمه اخلاق بود ، خرازی که بجز با خدا معامله نمیکرد آبشناسان که کسی او را نشناخت‌و صیاد که دلها‌را شکار میکرد.🌴🌴🌴🌴🌴🌴 یاد پیکرهایی که هیچگاه برنگشت، یاد مادرانی بخیر که بی صدا میگریستند وبچه هایی که هیچ گاه پدرانشان را ندیدند.😭😭 یاد لبخندها بخیر که قهقهه شهادت بود، دستانی که به عباس اقتدا کردند وپاهایی که زوتر به بهشت پیوستند.🕊️🕊️🕊️ 🖍ما ماندیم وما،،ما ماندیم ودرد فراق یاران😭😭 🖍ما ماندیم‌ و بار مسئولیت،، ما ماندیم وشرمندگی.😔😔 خدایا در محضر شهدا مارا شرمنده مکن😔 ‌‌‌‌‌ http://eitaa.com/golestanekhaterat https://www.instagram.com/Golestane_khaterate_shohada *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
📲 🌸 سنگری ساختیم برای جامونده‌ها .... ☘ سنگری برای آمادگی سربازی مولا .... 🍁 سنگری برای شناختن لباس خاکی‌ها .... 🌹سنگری با عطر لاله‌ها .... 🌷 سنگری از جنس خون شهدا با یاد شهیدان ..... 🔴 در فـضـای مـجـازی " رزمـنـدگـان " یـعـنـی ! " با وضو وارد شو ، اینجا پادگان ِ دوکوهه است ... پادگان ِابوذر ... اینجا اُردوگاه کرخه است ... اُردوگاه کوزران ... کارون ... اروند ... 🔶 در فضای مجازی " رزمندگان " یعنی ! رملستان ِ فکه ... کانال ِ کمیل ... شرهانی ... طلائیه ... مجنون ... ❤ " رزمندگان " یعنی ! پناه گرفتن در پس ِ خاکریزهای شلمچه در شب ِ عملیات ِکربلای پنج ... یعنی پناه گرفتن در سنگرهای طلائیه برای در امان ماندن از ترکش‌های " دنیای مجازی" ... 🔷 " رزمندگان" یعنی ! عبور از سه راه ِ شهادت ... عبور از شط ِ اروند و بهمنشیر ... یعنی صعود به ارتفاعات ِ بازی دراز ... ♦ " رزمندگان " یعنی ! اینجا هورالعظیم است ... باید بروی اطلاعات عملیات برای شناسایی دشمن ... باید بروی گردان ِ تخریب ... آموزش ببینی ، برای خنثی کردنِ مین‌های اطرافت در فضای مجازی ! 🎪 ای همسنگر ِ من در " رزمندگان " ! 📲 ای افسر ِ جنگ ِ نرم ِ آقا ! بـا تـوأم ..! 🌹 حواست هست " آقـا " از تو چه میخواهد ؟ 📝 مطالب ِ سنگرت را مرور کن و ببین چه مطالبی را انتشار داده‌ای ! 🌷 فضای مجازی هم گـلـسـتـان ِ شـهـدا میخواهد ... http://eitaa.com/golestanekhaterat https://www.instagram.com/Golestane_khaterate_shohada *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
تنها خانه ایست که اجاره بهایش است ..! 🌷 البیضا عراق ؛ سال 1985 ❣یـــازهــرا سـلام الله عـلـیها❣ 🕊🥀 http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊 شب عملیات امشب به نزن... امشب به لجن‌های اروند خضاب می شود... ابراهیم جان بلند شو... هر چقدر امشب دادم فقط کردی و دیگه هیچ وقت را ندادی... خداحافظ برای همیشه امشب سنگ می شود... عبدالحسن عبدالحسین چرا دیگه صدات پشت به گوش نمی رسه... آقا فردا صبح باید بدن بی سرت را کف بخوابانم... اصغر امشب مواظب باش... حسنم فردا صبح در حاشیه اروند با عکس یادگاری می گیرند... حسن جان نرو!!! امشب بی خیال شوید!!! سید محسن امشب بی رحم است... 🌹 ❤️ 🌷 🕊 شادی روح و 🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊 http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
با خودمون 🥀🕊🥀🕊🥀🕊 http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
کاش می‌شد🤲بچه‌ها را جمع کرد👥 آن روزها را گرم کرد😔 کاش می‌شد بار دیگر رفت عشقی کرد و تیری خورد و رفت… شادی روح و امام صلوات‌ 🌹🍃🌹🍃 http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🇮🇷🌹🥀🇮🇷🥀🌹🇮🇷 دلتنگ گذشت و ایثار مردان جنگم پس از گذشت سالها از پایان تحمیلی و دفاع جانانه ملت ، هر سال در نمی دانم چرا دلم هوای آن روزها را می کند. اشتباه نشه ، دلم هوای نکرده ، بلکه جنگ پدیده ای زشت و نفرت انگیز است که خیلی از عزیزترین دوستانم را از من گرفت ، اما دلم برای آن روزها که فضای ها لبریز از ، همدلی ، و عشق بود تنگ شده ، روزهایی که اول و آخر همه چی فقط بود و . راستش توصیف آن روزها خیلی مشکله و باورش هم برای ندیده های آن ایام سخت ، مثلا تو یکی از شبهای سرد زمستون سال 1360 که 50 تا و جوان بسیجی در منطقه سرپل ذهاب جلوی بعثی ها ایستاده بودیم ، وقتی از کمین چهار ساعته توی برف برمی گشتم فانوس سنگر که بعدها در عملیات رمضان شد را روشن دیدم. گفتم برم سری بهش بزنم ، حدسم این بود که داره می خونه یا و عبادت چون این یکی فقط اهل این مسائل بود. سرم را از پتوی آویزون به ورودی سنگر داخل کردم دیدم گوشه سنگری که تنها جای نشستن درستی هم نداشت کز کرده ، گفتم چرا نمی خوابی ؟ گفت کجا بخوابم ، نگاه کردم که باید خودش را گرم می کرد خیس آب شده ، هرچه اصرار کردم برو بچه ها بخواب رضایت نداد که نداد و گفت اجازه نمی دهم بچه ها را کنی. خیلی جدی گفت: مبادا اینکار را بکنی ، گفتم آخه چرا ، گفت آخه بچه های اون ممکنه از بیدار بشن و او آن شب را تا صبح توی سنگر نشست. حالا وقتی می بینم که راننده دو تا ماشین وسط پیاده شدند و سر اینکه کی زودتر بره با هم کتک کاری می کنند و یا تو صف سر اینکه نوبت منه ، کلی باهم جر و بحث می کنند دلم برای آن روزها خیلی تنگ می شه ، روزهایی که لحظه لحظه اش بود و شیرینی، و و حرف اول و آخر را می زد. 🇮🇷 🔹 http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
💐🕊🌹🕊🌹🕊💐 زندگی زیباست اما با زیباتر در دید قاب کوتاه بین من از جدا شده است ، اما همانطور که ازمکتب حسین (ع) آموخته ایم ، بر نی ، است میان خدا و .... معنی بازی این است که "سردارها" بر دارها و از تن ها شود و این بهانه است (( معشوق )) و چقدر خوب را دیدید که دادید. ای مرد ، ای خاکی ، دادید اما ندادید . دادید اما برای بشما داده شد تا راحتر راه های زمینی را به پرواز برای بپمایید . صورت های اما شما حاکی از آن بود که خسته شده اید از این وانفسا ، اما بهانه خوبی بود برای آسمانی شدنتان... سربندهای و که بر شما به نام نامی اهل بیت (ع ) بود از پاکتان جدا گشت اما شما به آنها رسید . اربابتان ،سالار در راه به سر خود را عاشقانه نمود و شما شاگردان ، به از ایشان و با اختیار در طریق گذاشتید و می دانیم که جز بر کسانی که بریده شده ، و بر اغیار نخواهد شد . دادید اما هزاران بر سر ایرانی و شد . را دادی اما هنگام جدا شدنش ، حضرت صاحب الزمان (عج) آنرا بر گرفت ، خدا هم که شد و چه چیزی از این .... ما نرم سر افرازانه ، این روزهای آتش خشم دشمنانیم و در راه رسیدن به ' الله' ، آن خریدار خوبان ، همانند شما جدا شدن است . ... ... ... فقط و فقط و فقط ..... شادی روح و 🔹 http://eitaa.com/golestanekhaterat *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── ❌در نشر لینک حذف نشود❌
سالروزشهادت سردار شهید حسین قجه ای تاریخ تولد :عاشورای سال۱۳۳۷ نام پدر : جواد تاریخ شهادت : ۱۳۶۱/۲/۱5 محل تولد :اصفهان /زرین‌شهر محل شهادت :جاده اهواز-خرمشهر مزار شهید : گلستان شهدای زرین شهر خاطره: 🌿 «... والله من فقط می‌توانم برادر قجه‌ای را در یک کلمه معرفی و خلاصه کنم و آن این که او اسطوره مقاومت بود. این مرد در طی آن یک هفته‌ای که ما در خاکریز کنار جاده آسفالت - درگیر بودیم خدا شاهد است که یک شب هم نخوابید. 🌿هیچ کدام از بچه‌ها ندیده بودند او حتی یک وعده غذایش را بنشیند توی و بخورد. بعضی مواقع که بچه‌ها قوطی کمپوتی باز می‌کردند و به او می‌دادند همانطور که داشت برای سرکشی به نیروها به این طرف و آن طرف می‌رفت آن را توی راه می‌خورد. 🌿مدام در جلوی دشمن بود و آر‌پی‌جی می‌زد. آنقدر آرپی‌جی زد که خدا شاهد است گوش‌هایش کر شده بود و از آنها خون می‌چکید 😭.>> راوی علی بور بور.معاون دوم گردان_سلمان سالروز شهادت🕊🌹 سردار شهید 🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸